حسین راهداری

یکی از مشکلات برخورد با مسائل اقتصادی، اجتماعی و سیاسی ایران، «ساده‌سازی مسائل پیچیده» و «پیچیده‌سازی مسائل ساده» است. در زندگی روزمره بسیاری از ما ایرانی‌ها به کرات نمونه‌هایی از این دست مسائل دیده می‌شود. گاه درگیری و تنش بر سر مسائل ساده و پیش پا افتاده، به‌دلیل سرسختی و بی‌خردی طرفین، تبدیل به مسائل پیچیده خانوادگی و قضایی شده و برعکس، بسیاری از مسائل پیچیده، به‌واسطه امضا و سفارش یک نفر، سهل و ساده می‌شود. روابط اقتصادی و مالی پس از برجام هم از آن دسته مسائل پیچیده‌ای است که عده‌ای قصد ساده‌سازی آن را دارند و انتظار دارند که دیگران -به‌خصوص بانک‌های بین‌المللی و سرمایه‌گذاران خارجی- نیز آن را ساده بگیرند و وقتی آنها مانند ما فکر نمی‌کنند، این را دلیلی بر ناکارآمدی برجام می‌دانند.

مهم‌ترین مساله در پسابرجام توجه به این نکته است که «ساختن، سخت‌تر از خراب کردن است». ساختمانی را که شاید بتوان در چشم به‌هم‌زدنی ویران کرد، اما ماه‌ها طول می‌کشد که دوباره ساخته شود. همین وضعیت روابط اقتصادی در پسابرجام است. اینکه ایران مورد ظالمانه‌ترین، بی‌رحمانه‌ترین و شدیدترین تحریم‌های بین‌المللی قرار گرفت و اینکه شرکای تجاری ایران از جمله بانک‌های بین‌المللی، به‌دلیل تجارت با ایران محکوم به جریمه‌های سرسام‌آور شدند، به راحتی از ذهن کسی پاک نخواهد شد.

علاوه‌بر مسائل گذشته، برای هر کسب‌و‌کاری، تداوم و آینده مطمئن نیز مهم است که نمی‌توان انتظار داشت در این مدت کوتاه پس از اجرای برجام، این اعتماد و اطمینان ایجاد شود. در ضمن نتیجه اتفاقاتی در آینده را که بر برجام تاثیر مستقیم دارند، نمی‌توان نادیده گرفت. یکی از این موارد، انتخابات آمریکاست. شاید دولتمردان فعلی آمریکا بیان کنند که قصد ترساندن شرکای تجاری ایران را ندارند-البته در ظاهر- اما مسلما برخی کاندیداهای انتخابات آتی ریاست‌جمهوری آمریکا، علنا در حال تهدید این توافق و خط و نشان کشیدن برای آن هستند. بنابراین در بهترین حالت اگر شرکای تجاری و سرمایه‌گذاران خارجی تمامی خاطرات بد گذشته را یک‌شبه با برجام فراموش کرده باشند، منتظر انتخابات آمریکا هستند. بدترین سناریو، سر کار آمدن یک تندرو در آمریکاست که به برجام اعتقادی نداشته باشد. چنین فردی نیاز نیست که برجام را- به قول یکی از نامزدهای ریاست‌جمهوری آمریکا- «پاره کند» اعمال تحریم‌های غیرمرتبط هسته‌ای و نیز ترساندن و تهدید پشت پرده شرکای تجاری ایران، عملا بخش اقتصادی برجام را فلج می‌کند.

پس از انتخابات آمریکا، انتخابات سال آینده ریاست‌جمهوری ایران مهم می‌شود به‌خصوص اگر انتخابات آمریکا به نفع تندروهای آمریکا تمام شده باشد. در ایران صداهای آشنایی از گروه‌هایی شنیده می‌شود که قصد دارند با تحریک احساسات مردم، گره زدن آن با برجام و به پشتوانه چاپ پول به قدرت برسند. جالب آنکه در گفته‌های این افراد در مورد برجام، هیچ راهی جز راه‌های آزموده قبلی که هزینه‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی عظیمی را به مردم ایران تحمیل کرده است، مشاهده نمی‌شود. به هر حال موفقیت احتمالی آنها در انتخابات ایران، به‌خصوص اگر تندروها هم در آمریکا به قدرت رسیده باشند، چشم‌انداز مناسبی را پیش روی برجام و شرکای تجاری ایران در پسابرجام قرار نمی‌دهد.

با این تفاسیر و در صورتی که دو انتخابات مزبور به نفع برجام و اقتصاد ایران تمام شود، آن موقع مشکلات داخلی برجسته می‌شوند. بحث سوءمدیریت کشور، ناهماهنگی‌های سیاسی و اقتصادی کلان، فضای نامناسب کسب‌و‌کار، قوانین دست و پاگیر، فساد اداری و کلی مسائل دیگر مطرح می‌شوند که به‌طور روزمره، دهه‌هاست از آنها صحبت می‌شود و تاکنون اقدام عملی و چشمگیری در جهت رفع یا کاهش این مشکلات داخلی نیز برداشته نشده است.

بنابراین مساله گشایش اقتصادی در پسابرجام، پیچیده‌تر از آن چیزی است که بتوان انتظار داشت نتایج آن به سرعت آشکار شود و شاید برای باز شدن قطعی درهای اقتصاد ایران باید تا چند ماه آینده و حتی سال بعد نیز صبر کرد. البته انتقاد از کم کاری طرف‌های مقابل ایران در برجام، تا جایی که ناشی از غرض‌ورزی جناحی و خصومت شخصی نباشد و در خود، منافع ملی ایران را لحاظ کرده باشد، می‌تواند اهرمی برای احقاق حقوق ایران در پسابرجام باشد.