بگذارید سوابق شرکت شما را بدزدند!
مهدی نیکوئی
کتاب: تجارت کردن با قلب
نوشته: پرستون بیلی
مترجم: مهدی نیکوئی
پرستون عزیز،
میدانم که قرار است وبسایت شرکت من، تصاویری از پروژهها و کارهای برجسته انجام شده ما را به نمایش بگذارد اما تجربه خوبی از این کار ندارم. در گذشته، بارها افراد دیگر و بسیاری از رقبا، از کارهای من کپیبرداری کردهاند. نگران هستم که اگر عکسهای تبلیغاتی خود را در اینترنت به اشتراک بگذارم، ایدههایم به سرقت بروند و مشتریانم را از دست بدهم. آیا نگرانی من معقول است یا باید دست از ترشرویی برداشته و بهترین کارهایم را روی وبسایت شرکت به نمایش بگذارم؟
برخی از همکارانم را مشاهده کردهام که تصاویر دمدستی خود را روی وبسایتشان به نمایش گذاشته و مثل شما قصد داشتهاند که شاهکارهایشان را بهطور مستقیم به مشتریانشان نشان دهند.
نوشته: پرستون بیلی
مترجم: مهدی نیکوئی
پرستون عزیز،
میدانم که قرار است وبسایت شرکت من، تصاویری از پروژهها و کارهای برجسته انجام شده ما را به نمایش بگذارد اما تجربه خوبی از این کار ندارم. در گذشته، بارها افراد دیگر و بسیاری از رقبا، از کارهای من کپیبرداری کردهاند. نگران هستم که اگر عکسهای تبلیغاتی خود را در اینترنت به اشتراک بگذارم، ایدههایم به سرقت بروند و مشتریانم را از دست بدهم. آیا نگرانی من معقول است یا باید دست از ترشرویی برداشته و بهترین کارهایم را روی وبسایت شرکت به نمایش بگذارم؟
با احترام
دوست عزیز،برخی از همکارانم را مشاهده کردهام که تصاویر دمدستی خود را روی وبسایتشان به نمایش گذاشته و مثل شما قصد داشتهاند که شاهکارهایشان را بهطور مستقیم به مشتریانشان نشان دهند.
کتاب: تجارت کردن با قلب
نوشته: پرستون بیلی
مترجم: مهدی نیکوئی
پرستون عزیز،
میدانم که قرار است وبسایت شرکت من، تصاویری از پروژهها و کارهای برجسته انجام شده ما را به نمایش بگذارد اما تجربه خوبی از این کار ندارم. در گذشته، بارها افراد دیگر و بسیاری از رقبا، از کارهای من کپیبرداری کردهاند. نگران هستم که اگر عکسهای تبلیغاتی خود را در اینترنت به اشتراک بگذارم، ایدههایم به سرقت بروند و مشتریانم را از دست بدهم. آیا نگرانی من معقول است یا باید دست از ترشرویی برداشته و بهترین کارهایم را روی وبسایت شرکت به نمایش بگذارم؟
برخی از همکارانم را مشاهده کردهام که تصاویر دمدستی خود را روی وبسایتشان به نمایش گذاشته و مثل شما قصد داشتهاند که شاهکارهایشان را بهطور مستقیم به مشتریانشان نشان دهند. آنها هم نگران مساله کپیرایت بودند. حتی همکاران دیگری را هم دیدهام که پا را از این هم فراتر گذاشته و وسواس را به نهایت رساندهاند. آنها در وبسایت شرکت خود، تنها به ارائه توضیحات کتبی و نمایش اطلاعات تماس بسنده کردند.هدف همه آنها تلاش برای حفظ حق کپی رایت خود است. این مساله محدود به سالهای کنونی نیست و صدها سال است که شرکتها و فعالان بازار کسبوکار بهطور جدی با آن مواجه هستند. همواره تولیدکنندگان بزرگ بازار نگران بودهاند که محصولات و خدمات آنها که با سرمایهگذاریها، تحقیقات و خلاقیتهای گسترده به بازار عرضه میشوند، با کمترین هزینه و تلاشی از سوی رقبا مورد تقلید قرار گرفته و تمام تلاشها به باد روند.برای مقابله با این وضعیت، دولتها تلاش کردهاند که قوانین دفاع از حقوق معنوی را تدوین کرده و با جدیت در اجرای آن همت بگمارند. با این حال، این قوانین در کشورهای مختلف به یک میزان، بازدارنده نیست و باز هم شاهد کپیبرداریهای مختلفی هستیم. حتی گاهی قوانین ثبت اختراع هم نتوانسته کمکی به بازار کند و هنوز هم بسیاری از بازیگران بزرگ بازارهای مختلف را میبینیم که به جای ثبت محصولات و خدمات منحصربهفرد خود و تکیه بر دولت و قانون برای حفظ آن، ترجیح میدهند که با مخفیکاری، مانع از اطلاع یافتن رقبا از شیوههای تولیدی محصولات و خدمات خود شوند.
نگرانی کافی است
درحالیکه این نگرانیها را درک میکنم و میدانم که این مشکل ریشهای باید حل شود، خودم نمونههای بسیاری از کارهایم را در اینترنت به اشتراک میگذارم و حتی کتابهایی هم منتشر میکنم که در آنها تصاویری از پروژههای کاریام به نمایش درآمده است. بدون شک، من هم شاهد تعدادی کپی غیرقانونی از کارهایم بودهام. به همین دلیل، دوستانم از من میپرسند که آیا نگران این مشکل نیستم که همچنان عکسها و اطلاعات زیادی از تصاویر و کارهایم را در اینترنت قرار میدهم. باید به آنها بگویم که نه. واقعا نگران نیستم و فکر میکنم که شما هم باید از وسواس به خرج دادن دست بردارید.نگاه من به مساله کپیرایت به این صورت است: در ابتدا، زمانی یک نفر، تصویر کارهای شما را کپی میکند، دلیلی وجود ندارد که نحوه انجام آن کار را هم بلد باشد. هر چقدر هم که آنها تلاش کنند، تنها میتوانند تا حدی بهکار اصیل انجام شده شما نزدیک شوند. دوم آنکه اگر کارهای شما کپی شود، این اتفاق به معنای آن است که کارهای خود را به خوبی انجام میدهید. به خودتان افتخار کنید.از این اقدام که به منزله یک تعریف و تحسین است، قدردانی کنید و بدانید که با تکیه بر همین خلاقیت و استعداد میتوانید در بلندمدت، پیروز قطعی رقابت باشید. هیچکس و در هیچ شرایطی نمیتواند از کارهایی که ناشی از منحصربهفرد بودن شما و ذهن خلاقتان است، تقلید کند. این مزیت را به وضوح میتوان در کسبوکارهای خدماتی مشاهده کرد. بهویژه آن دسته از کسبوکارهای خدماتی که مبتنی بر خلاقیت است و برای انجام هر پروژه آن نیاز به انطباق خود با شرایط آن سفارش کاری است.
مساله اصلی که راه گریزی هم از آن نیست، این است که باید کارهای خود را برای جذب مشتریان در معرض نمایش بگذارید. نمونههایی از بهترین کارهای انجام شده شما، بهترین نقش را در قانع کردن و وسوسه مخاطبانی دارد که سر از وبسایت شما درمیآوردند. اگر هنر خودتان را مخفی کنید که از کپیکاری جلوگیری کنید، نتیجه کار مشخص است. کسی نمیتواند از کار شما کپیبرداری کند، اما ممکن است مشتری هم نداشته باشید.در نهایت، خودتان چیزی متمایز ارائه دهید. از خودتان بپرسید اگر وبسایت شما اطلاعات، توصیه یا الهامبخشی را به دیگران ارائه میکند، چه چیزی را باید عرضه کند که در هیچ جای دیگر یافت نشود. در فضای آنلاین، هزاران انتخاب و گزینه مختلف برای شما وجود دارد که با استفاده از آنها میتوانید مخاطبان خود را وادار کنید که شما را دنبال کنند. مواردی که خلاقیت و خدمات شما را منحصربهفرد میکنند، میتوانند باعث تمایز وبسایت شرکتتان هم بشوند. متمایز باشید و هر روز خود را بهتر از دیروز خود بسازید. با بهبود مستمر، فرصت کپیبرداری کارهایتان را به دیگران نمیدهید، البته نباید تغییرات و بهبودهای شما به حدی باشد که احساس ناپایداری و تلاطم را به مشتریانتان القا کند. محورهای کار شما معمولا ثابت است و به ندرت تغییر میکند. با این حال، همواره برای تامین بهتر نیازهای مشتریان خود و آن هم به شیوهای متفاوت تلاش میکنید.«هر ایدهای، یک جورچین است. شما فقط مفاهیمی را که هماکنون وجود دارند، در کنار هم قرار میدهید و از دل آن یک ایده جدید بیرون میکشید.»
نوشته: پرستون بیلی
مترجم: مهدی نیکوئی
پرستون عزیز،
میدانم که قرار است وبسایت شرکت من، تصاویری از پروژهها و کارهای برجسته انجام شده ما را به نمایش بگذارد اما تجربه خوبی از این کار ندارم. در گذشته، بارها افراد دیگر و بسیاری از رقبا، از کارهای من کپیبرداری کردهاند. نگران هستم که اگر عکسهای تبلیغاتی خود را در اینترنت به اشتراک بگذارم، ایدههایم به سرقت بروند و مشتریانم را از دست بدهم. آیا نگرانی من معقول است یا باید دست از ترشرویی برداشته و بهترین کارهایم را روی وبسایت شرکت به نمایش بگذارم؟
با احترام
دوست عزیز،برخی از همکارانم را مشاهده کردهام که تصاویر دمدستی خود را روی وبسایتشان به نمایش گذاشته و مثل شما قصد داشتهاند که شاهکارهایشان را بهطور مستقیم به مشتریانشان نشان دهند. آنها هم نگران مساله کپیرایت بودند. حتی همکاران دیگری را هم دیدهام که پا را از این هم فراتر گذاشته و وسواس را به نهایت رساندهاند. آنها در وبسایت شرکت خود، تنها به ارائه توضیحات کتبی و نمایش اطلاعات تماس بسنده کردند.هدف همه آنها تلاش برای حفظ حق کپی رایت خود است. این مساله محدود به سالهای کنونی نیست و صدها سال است که شرکتها و فعالان بازار کسبوکار بهطور جدی با آن مواجه هستند. همواره تولیدکنندگان بزرگ بازار نگران بودهاند که محصولات و خدمات آنها که با سرمایهگذاریها، تحقیقات و خلاقیتهای گسترده به بازار عرضه میشوند، با کمترین هزینه و تلاشی از سوی رقبا مورد تقلید قرار گرفته و تمام تلاشها به باد روند.برای مقابله با این وضعیت، دولتها تلاش کردهاند که قوانین دفاع از حقوق معنوی را تدوین کرده و با جدیت در اجرای آن همت بگمارند. با این حال، این قوانین در کشورهای مختلف به یک میزان، بازدارنده نیست و باز هم شاهد کپیبرداریهای مختلفی هستیم. حتی گاهی قوانین ثبت اختراع هم نتوانسته کمکی به بازار کند و هنوز هم بسیاری از بازیگران بزرگ بازارهای مختلف را میبینیم که به جای ثبت محصولات و خدمات منحصربهفرد خود و تکیه بر دولت و قانون برای حفظ آن، ترجیح میدهند که با مخفیکاری، مانع از اطلاع یافتن رقبا از شیوههای تولیدی محصولات و خدمات خود شوند.
نگرانی کافی است
درحالیکه این نگرانیها را درک میکنم و میدانم که این مشکل ریشهای باید حل شود، خودم نمونههای بسیاری از کارهایم را در اینترنت به اشتراک میگذارم و حتی کتابهایی هم منتشر میکنم که در آنها تصاویری از پروژههای کاریام به نمایش درآمده است. بدون شک، من هم شاهد تعدادی کپی غیرقانونی از کارهایم بودهام. به همین دلیل، دوستانم از من میپرسند که آیا نگران این مشکل نیستم که همچنان عکسها و اطلاعات زیادی از تصاویر و کارهایم را در اینترنت قرار میدهم. باید به آنها بگویم که نه. واقعا نگران نیستم و فکر میکنم که شما هم باید از وسواس به خرج دادن دست بردارید.نگاه من به مساله کپیرایت به این صورت است: در ابتدا، زمانی یک نفر، تصویر کارهای شما را کپی میکند، دلیلی وجود ندارد که نحوه انجام آن کار را هم بلد باشد. هر چقدر هم که آنها تلاش کنند، تنها میتوانند تا حدی بهکار اصیل انجام شده شما نزدیک شوند. دوم آنکه اگر کارهای شما کپی شود، این اتفاق به معنای آن است که کارهای خود را به خوبی انجام میدهید. به خودتان افتخار کنید.از این اقدام که به منزله یک تعریف و تحسین است، قدردانی کنید و بدانید که با تکیه بر همین خلاقیت و استعداد میتوانید در بلندمدت، پیروز قطعی رقابت باشید. هیچکس و در هیچ شرایطی نمیتواند از کارهایی که ناشی از منحصربهفرد بودن شما و ذهن خلاقتان است، تقلید کند. این مزیت را به وضوح میتوان در کسبوکارهای خدماتی مشاهده کرد. بهویژه آن دسته از کسبوکارهای خدماتی که مبتنی بر خلاقیت است و برای انجام هر پروژه آن نیاز به انطباق خود با شرایط آن سفارش کاری است.
مساله اصلی که راه گریزی هم از آن نیست، این است که باید کارهای خود را برای جذب مشتریان در معرض نمایش بگذارید. نمونههایی از بهترین کارهای انجام شده شما، بهترین نقش را در قانع کردن و وسوسه مخاطبانی دارد که سر از وبسایت شما درمیآوردند. اگر هنر خودتان را مخفی کنید که از کپیکاری جلوگیری کنید، نتیجه کار مشخص است. کسی نمیتواند از کار شما کپیبرداری کند، اما ممکن است مشتری هم نداشته باشید.در نهایت، خودتان چیزی متمایز ارائه دهید. از خودتان بپرسید اگر وبسایت شما اطلاعات، توصیه یا الهامبخشی را به دیگران ارائه میکند، چه چیزی را باید عرضه کند که در هیچ جای دیگر یافت نشود. در فضای آنلاین، هزاران انتخاب و گزینه مختلف برای شما وجود دارد که با استفاده از آنها میتوانید مخاطبان خود را وادار کنید که شما را دنبال کنند. مواردی که خلاقیت و خدمات شما را منحصربهفرد میکنند، میتوانند باعث تمایز وبسایت شرکتتان هم بشوند. متمایز باشید و هر روز خود را بهتر از دیروز خود بسازید. با بهبود مستمر، فرصت کپیبرداری کارهایتان را به دیگران نمیدهید، البته نباید تغییرات و بهبودهای شما به حدی باشد که احساس ناپایداری و تلاطم را به مشتریانتان القا کند. محورهای کار شما معمولا ثابت است و به ندرت تغییر میکند. با این حال، همواره برای تامین بهتر نیازهای مشتریان خود و آن هم به شیوهای متفاوت تلاش میکنید.«هر ایدهای، یک جورچین است. شما فقط مفاهیمی را که هماکنون وجود دارند، در کنار هم قرار میدهید و از دل آن یک ایده جدید بیرون میکشید.»
استیون گرانت
ارسال نظر