«دنیای اقتصاد» بررسی میکند
فرصتهای پساتحریم ایران و چین
گروه بازرگانی: شی جین پینگ، رئیسجمهوری چین به همراه معاونان، نخستوزیر، ۶ وزیر و ۶۰۰ بازرگان چینی پس از ۱۴ سال به ایران آمدند. به نظر میرسد این دوست دوران تحریم ایران، با لغو تحریم ها، سعی در حفظ جایگاه خود دارد. رئیسجمهوری چین نخستین رهبری است که از زمان لغو تحریمهای ایران در روز ۲۶ دیماه تاکنون به ایران سفر کرده است. چین یکی از ۶ قدرت بزرگ جهان در مذاکرات هستهای ایران بوده و علاوه بر این، شی جین پینگ در این تور خاورمیانهای خود به کشورهای عربستان و مصر نیز سفر کرده است.
گروه بازرگانی: شی جین پینگ، رئیسجمهوری چین به همراه معاونان، نخستوزیر، ۶ وزیر و ۶۰۰ بازرگان چینی پس از ۱۴ سال به ایران آمدند. به نظر میرسد این دوست دوران تحریم ایران، با لغو تحریم ها، سعی در حفظ جایگاه خود دارد. رئیسجمهوری چین نخستین رهبری است که از زمان لغو تحریمهای ایران در روز ۲۶ دیماه تاکنون به ایران سفر کرده است. چین یکی از ۶ قدرت بزرگ جهان در مذاکرات هستهای ایران بوده و علاوه بر این، شی جین پینگ در این تور خاورمیانهای خود به کشورهای عربستان و مصر نیز سفر کرده است. برخی از کارشناسان معتقدند هرچند این کشور در دوره تحریمها شریک مهم تجاری برای ایران محسوب میشد اما در پسابر جام شرکای تجاری بهتری را میتوان برای ایران متصور بود. البته چینیها ریسک پذیر هستند و میتوان از این ویژگی آنها برای تامین مالی پروژههای زیر بنایی و زیرساختی و همچنین سرمایهگذاری در ایران استفاده کرد. به عقیده برخی از فعالان بخش خصوصی، با توجه به سهم زیاد چین از تجارت ایران، این حق را میتوان برای ایرانیها محفوظ دانست که حداقل ۲۵درصد سرمایه مورد نیاز کشور را از چینیها طلب کنند. چین دومین اقتصاد بزرگ و غول صادراتی دنیا محسوب میشود. از این رو در زمینه تولید کالا جایگاه ویژهای را به خود اختصاص داده است. از سویی چین، شریک اول تجاری بیش از ۱۰۰ کشور دنیا نیز هست.
همچنین این کشور دارای بزرگترین ذخایر ارزی است. اما کیفیت کالاهای چینی در مقایسه با کالاهای اروپایی و آمریکایی چندان بالا نبوده و از این رو در برخی از حوزهها قابلیت رقابت با غربیها را ندارد. هرچند ایران در دوره تحریمها بهواسطه فروش نفت به چشم بادامیهای چین، توانست کالاهای موردنیازش را از طریق این کشور تامین کند اما حال با ورود به دوره پسابرجام و اشتیاق کشورهای غربی برای ورود به بازار ایران، برخی از فعالان اقتصادی معتقدند میتوان در سبک تجارت با چین تجدید نظر کرد. البته تغییر رویکرد ایران در دوره جدید اقتصادی نیز سیاست واردات صرف از این کشور را تحت الشعاع قرار خواهد داد و به سوی سرمایهگذاریهای مشترک با نگاه صادراتی پیش خواهد برد. البته نظر کارشناسان درخصوص آینده روابط تجاری دو کشور ایران و چین با یکدیگر متفاوت است. برخی معتقدند با ورود کشورهای غربی به بازار ایران چینیها در تجارت ایران رنگ میبازند. از سویی برخی دیگر پیش بینی میکنند روابط تجاری نه تنها کم نخواهد شد بلکه افزایش مییابد. حال آنکه امضای ۱۸ قرارداد که روز گذشته بین این دوکشور امضا شد و سخنان حسن روحانی رئیسجمهوری ایران مبنی بر رساندن سطح تجارت دو کشور به ۶۰۰ میلیارد دلار طی ۱۰ سال آینده، نشان از آن دارد که همچنان شاهد تاختن کالاهای چینی در بازار ایران هستیم. به گفته کارشناسان، قراردادهایی که بین دو کشور منعقد شده، تنها در سطح اقتصادی نبوده و شامل حوزههای فرهنگ، سیاست، امنیت، نظامی و قضایی نیز میشود. توسعه زیرساختهای جادهای کشور با کمک چینیها، توسعه مناطق آزاد و شهرکهای صنعتی، فاینانس اگزیم بانک چین برای پروژههای ایرانی، فروش مواد اولیه و ماشینآلات بهصورت یوزانس توسط چین و مذاکرات بانکهای بزرگ چینی برای توسعه روابط و حتی تقاضای ایجاد شعبه از جمله مواردی است که فعالان اقتصادی تحقق آن را در سایه امضای این قراردادها میدانند.
پس از ایالات متحده آمریکا، چین بزرگترین اقتصاد جهان را دارد. این کشور تامینکننده کالاهای اساسی بسیاری از کشورهای جهان است؛ از این رو در مبادلات سیاسی و اقتصادی بسیاری از مناطق جهان نام آن شنیده میشود. چین بهعنوان یکی از مصرفکنندگان عمده انرژی در جهان با استفاده از ابزار دیپلماسی انرژی در خاورمیانه، آسیای مرکزی، آفریقا و آمریکای لاتین، نگرانی عمده خود را درخصوص تامین انرژی تا حدودی مرتفع کرده است. به اعتقاد کارشناسان توسعه اقتصادی سریع چین در دهههای اخیر و افزایش تصاعدی نیاز این کشور به انرژی همچنین محدود و ناکافی بودن منابع انرژی داخلی آن، سبب شده تا «امنیت انرژی» و چشمانداز آن برای این کشور به امری پر اهمیت و در عین حال نگرانکننده تبدیل شود. از ابتدای ورود به جرگه واردکنندگان نفت، چینیها درک کردند که امنیت انرژی نیز میتواند حوزهای برای آسیبپذیری استراتژیک چین باشد؛ به ویژه اگر ایالات متحده در پی استفاده از این نقطه آسیبپذیر برآید. بر این اساس میتوان گفت امنیت انرژی عنصر اصلی منافع چین در خلیج فارس را تشکیل میدهد. براساس پژوهشهای انجام شده در این زمینه، در میان کشورهای منطقه خلیج فارس، ایران از ظرفیتهای مهمی برای گسترش و تعمیق روابط در این حوزه با چین برخوردار است؛ از این لحاظ که ایران جزو یکی از بزرگترین دارندههای ذخایر نفتی و گازی جهان است؛ همچنین ایران در مدیریت منابع انرژی خود در قیاس با سایر کشورهای نفتی منطقه به ویژه عربستان متفاوت عمل میکند و ایالات متحده بهعنوان رقیب استراتژیک چین، نفوذی در آن ندارد. در واقع ترکیب ژئوپلیتیک، قابلیتها و نیز محدودیتها، به ایران توانایی پاسخگویی به بخشی از این دغدغه چین را میدهد. از این رو میتوان گفت حوزه انرژی از مهم ترین حوزههای شکلدهنده روابط ایران و چین در دوران تحریمها بود. در سال ۲۰۱۱ نیز چین مهمترین خریدار نفت ایران بوده و ۱۰ درصد از نفت وارداتی خود را از طریق ایران وارد کرده است. افزون بر این قراردادهای مختلفی نیز در زمینه سرمایهگذاری چین در صنعت نفت ایران میان دو کشور منعقد شد. از سوی دیگر، در دوران تحریمها که کلیه بانکهای ایران تحریم بودند، بانک کونلون چین بانکی بود که با ایران همکاری میکرد. مهمترین دارایی این بانک که همان سرمایههای ایران بود و مالک کنونی آن شرکت نفت چین است. گفته میشود شرکت نفت چین بابت سر و سامان دادن به مطالبات نفتی ایران نسبت به خریداری سهام این بانک اقدام کرد. البته این بانک در اقدامات مربوط به بانکهای ایرانی تعلل میکرد از جمله اینکه برای نگهداری پولهای ایران درخواست یک درصد کارمزد کرده بود. حال که تحریمها برداشته شده، وضعیت متفاوت خواهد بود، با این حال این بانک پس از رفع تحریمها تمایل بسیاری به ادامه همکاری با ایران نشان داده است.
روابط اقتصادی ایران و چین
پیشینه همکاریهای اقتصادی مشترک ایران و چین به سالها پیش برمیگردد؛ با بررسی تاریخ روابط دو کشور، در سال 1990 ایران حدود 10 تا 15 درصد نفت چین را تامین میکرد. در سال 2004 نیز ایران و چین یک قرارداد 70 میلیارد دلاری بستند. همچنین شرکت «سی ان پی سی» چین نیز برای استخراج نفت ایران در همین سال قراردادی به ارزش سه میلیارد و 600 میلیون دلار را امضا کرد. همچنین در سال 2004، شرکت نفتی «جوهای جنرونگ» چین با ایران برای تامین 110 میلیون تن ال ان جی از ایران امضا کرد. همه این موارد، شاهد این مدعاست که این دو کشور همکاریهای دیرینهای را با یکدیگر داشتهاند. از همکاریهای اقتصادی که پیش از لغو تحریمها بین این دو کشور صورت گرفته نیز میتوان به ساخت بزرگراه تهران- شمال، توافق برای ساخت دو نیروگاه هستهای ایران و امضای قراردادهای اولیه شرکت ملی نفت چین (سی ان پی سی) سینوپک و شرکت ملی فراساحلی نفت چین به ارزش دهها میلیارد دلار با ایران اشاره کرد. ارزش تجارت ایران و چین، طی سال 2014 حدود 52 میلیارد دلار بوده است، اما افت قیمتهای جهانی نفت این رقم را کاهش داده است. شرکتهای نفتی چین از معدود فعالان این حوزه بودهاند که پس از خروج شرکتهای بزرگ نفتی غربی از ایران در سال 2010 همکاری خود با ایران را ادامه دادند. پس از ترک غربیها، شرکت سینوپک از جمله فعالان حوزه نفتی بود که به دستور وزارت نفت ایران فورا تولید خود را افزایش داد. گرچه چین همچنان موتور رشد جهانی است؛ اما مرکز تحقیقاتی برنشتاین در هفته گذشته پیشبینی کرد که تقاضای نفت چین در سال جاری حدود تنها 3 درصد معادل 300 هزار بشکه در روز رشد خواهد کرد. این در حالی است که در سال 2015 این رقم 5 درصد بوده است. این کندی تقاضا بهویژه برای عربستان سعودی که در داخل نیز با چالشهای جدی مواجه است، از اهمیت زیادی برخوردار است. ایران نیز روابط نفتی مهمی با چین دارد. در دوران تحریمها ایران که با کمبود ظرفیت تانکرهای خود مواجه شده بود، بخشی از مازاد گاز طبیعی مایع خود را در بندر دالیان چین ذخیره کرد.
حالا اما با رفع تحریمها چین ناگزیر است که در فکر تغییر ماهیت روابط تجاری-اقتصادی خود با ایران باشد؛ چون مزیتهایی را که در دوران تحریمها برای ایران داشت، اکنون با بازگشت ایران به اقتصاد جهانی، از دست داده است. این در شرایطی است که چین به مدت 6 سال پیاپی اصلیترین شریک تجاری ایران بوده است. همچنین از سال 2011 که وضع تحریمها بسیاری از کشورها، به ویژه کشورهای غربی را از تجارت با ایران منع کرد، چین خریدار شماره یک نفت خام ایران بوده است. پانگ سن، سفیر چین در ایران، میگوید علاوه بر سرمایهگذاری در بخش نفت و گاز، ایران برای برنامه توسعه«یک کمربند، یک جاده(جاده ابریشم جدید)» رئیسجمهوری چین بسیار مهم است. این برنامه بر تجارت، زیرساختها و انتقال مازاد ظرفیت صنعتی چین تمرکز دارد. قبل از لغو تحریمها کشورهایی ازجمله آلمان و فرانسه برای ایجاد مجدد پیوندهای تجاری با ایران ابراز علاقهمندی کردند. اما شیائو شیان، رئیس مطالعات خاورمیانه در دانشگاه یوآن معتقد است چین در زیرساختها و ظرفیت تولیدی جایگاه بیبدیلی دارد. تحلیلگران معتقدند موافقتنامههای اقتصادی و سیاسی با ایران به اندازه موافقتنامههایی که چندروز پیش با عربستان بسته شد، از اهمیت برخوردارند و شی جینپینگ میتواند در حساسیتهای این دو قدرت منطقهای تعادل ایجاد کند. این در شرایطی است که روابط ایران و عربستان درپی اعدام شیخ نمر تیره شده است. ایران و چین در زمینه تجارت سنگآهن هم فعال هستند، اما خریداران چینی معتقدند با توجه به مازاد عرضه و عملکرد ضعیف بخش فولاد، لغو تحریمهای تجاری ایران موجب افزایش صادرات سنگآهن این کشور به چین نمیشود. سنگآهن ایران دارای 58تا62 درصد آهن خالص و 65 تا 67 درصد کنسانتره است. در سال 2015 صادرات سنگآهن ایران به چین حدود 13 میلیون تن بود که نسبت به صادرات 20 میلیون تنی در سال 2014 با کاهش 35درصدی روبهرو شد.
ارسال نظر