گردشگری پایدار
پیش از این از روز نخست شکل‌گیری صفحه گردشگری، قول داده بودیم که صدای گردشگران را نیز انعکاس دهیم. همین‌طور قصد داریم انعکاس‌دهنده نظرات مخاطبان نیز باشیم و ایده‌های آنها را بررسی کنیم. امروز نیز در این ستون به انعکاس نظرات برخی از هموطنان در خصوص گردشگری می‌پردازیم.
گردشگری پایدار
بابک شیرین سخن- بنده چند سال به خاطرشغلم ساکن چهارمحال و بختیاری بودم و حقیقتا از زیبایی‌ها و جاذبه‌های گردشگری این استان متعجب می‌شدم و لذت می‌بردم. دشت‌های لاله واژگون، چشمه دیمه و... در کنار آب‌وهوای معتدل و خوشایند این استان و منابع آبی فراوان و سرشار آن، این منطقه را تبدیل به بهشتی زیبا و بکر کرده ‌است. کوچ ایل بختیاری، با تمام حواشی و زیبایی‌های آن که با وجود مشکلات و گاه موانع فراوان همچنان برقراراست. این مردان و زنان سختکوش هنوز تنها وارث این میراث کهن و ارزشمندند و فعالیت‌های آنان پتانسیل جذب علاقه‌مندان داخلی و خارجی را دارد.
با این حال اگر همین وضعیت ادامه یابد بی‌آنکه اثری از آن سنت برجای بماند نهایتا تا ۱۰ سال دیگر کلا از بین خواهد رفت. البته این بی‌توجهی دامنگیر همه بخش‌ها و ظرفیت‌های بالای این استان شده؛ به طوری که حتی یک سرویس بهداشتی مناسب یا امکانی برای شب ماندن یا گردش یک روزه در این زیبایی‌ها فراهم نشده و این عدم ورود به این منطقه و به نوعی ایزوله ماندن آن موجب شده که مردم منطقه و حتی مدیران تمایلی به این کار نداشته و ورود توریست را به منطقه موجب برهم زدن آرامش خود و ورود فرهنگ‌های نامتناسب با محیط و خدشه به زیبایی و بکر بودن آن بدانند. تغییر این رویکرد هم نیاز به زمان زیادی دارد.

تحلیل کارشناسی
همان‌طورکه این دوست عزیز هم اشاره کردند با وجود پراکندگی جاذبه‌های گردشگری ایران در تمام این سرزمین و وجود زیبایی‌های منحصر به‌فرد در گوشه گوشه آن، بالاترین میزان سفر تنها به شهرهای اصفهان، تبریز، شیراز، مشهد، ساری و گیلان است.
مطمئنا عوامل متعدد اقلیمی، فرهنگی یا مدیریتی در نادیده ماندن سایر مناطق موثر است که آسیب شناسی و بررسی آن نیاز به کار کارشناسی دقیق و تحقیق میدانی دارد.
اما به نظر می‌آید می‌توان با برپایی تورهای خاص این مناطق با کمک متخصصان و افراد محلی و بومی هر استان، مناطق بکر و ناشناخته را شناسایی و آن را تبدیل به هدف تازه گردشگران کنیم؛ البته با اصل قرار دادن توسعه پایدار و همچنین با حفظ شکل و ساختار منطقه و محتوای فرهنگ بومی آن. این مستلزم مدیریت هماهنگ و اقناع مدیران و مردم منطقه با تشکیل کارگروه‌هایی مرکب از سازمان گردشگری، نمایندگان سازمان محیط زیست، مدیران محلی و سرمایه‌گذاران بخش خصوصی و عمومی است.
بنابراین با چنین تمهیداتی می‌توان پایه های یک گردشگری توسعه یافته و اصولی را در این مناطق به حاشیه رانده شده، مستحکم کرد و به آن پرداخت.