نیازمند آمایش سرزمینی هستیم

بدیهی است برنامه جامع آمایش سرزمین در چهارچوب اصول مصوب، از طریق حفاظت کاربری‌های پایدار اراضی، افزایش بهره‌وری، کارایی و بازده اقتصادی، گسترش عدالت اجتماعی، رفع فقر و محرومیت، برقراری تعادل و توازن در برخورداری از سطح معقول توسعه و رفاه در تمام مناطق جغرافیائی و حوضه‌های آبی، ایجاد و تحکیم پیوند اقتصادی درون و برون منطقه‌ای، و هماهنگ‌سازی تأثیرات فضائی – زمانی سیاست‌های بخشی، استانی، منطقه‌ای و ملی به‌گونه‌ای عمل می‌کند که بتواند اهداف چشم‌انداز بلندمدت توسعه کشور و مدیریت یکپارچه سرزمین را به‌صورت تحقق‌پذیر، متوازن، پایدار و عادلانه عملی سازد.

امروزه یکی از شاخص‌ها و معیارهای توسعه‌یافتگی، میزان انطباق برنامه‌های اجرایی هر کشور با مبانی و مطالعات جامع آمایش سرزمین است. به اعتقاد نگارنده برنامه آمایش سرزمین، برنامه نرم‌افزاری، شالوده تمشیت و شاکله سیاست گزاری و اجرائی هر کشور است تا بتوان از مزیت‌ها، فرصت‌ها و استعدادهای هر سرزمین به‌گونه‌ای استفاده کرد که محدودیت‌ها، تهدیدها و چالش‌ها، کمترین زمینه تأثیرگذاری و میدان مانور را داشته باشد. از مهم‌ترین ویژگی‌ها و ملزومات برنامه آمایش سرزمین، جامع و یکپارچه نگری، پویا و دینامیک بودن برنامه، زمانمند بودن، عادلانه بودن فرآیندها، ایمن و زیست‌محیطی بودن، نظام‌مند و سلسله مراتبی بودن برنامه به لحاظ سطح، موضوع و پدیده‌ها، و بالاخره متوازن بودن همه ارکان و ابعاد برنامه است به‌گونه‌ای که بر اساس مبانی نورانی و حیات‌بخش دین مبین اسلام، وحدت عالم طبیعت با عالم وجود تحقق و عینیت یابد.

تعریف و اهداف آمایش سرزمین

سرزمین، گستره‌ای از کره زمین است که توسط گروه انسانی معینی اشغال‌شده باشد به‌عنوان‌مثال وقتی از سرزمین ایران سخن به میان می‌آید همان کشور ایران در ذهن متبادر می‌شود. تعریف دیگر سرزمین که آب‌وخاک متعلق به یک حکومت باشد نیز معنائی مشابه آنچه گفته شد دارد . از آمایش سرزمین نیز چون سایر امور دیگر تعاریف بسیاری صورت گرفته است اما انتخاب تعریف موردنظر به‌منظور و هدف از آمایش بستگی خواهد .

بنابراین هر نظامی، نگاه آمایشی متفاوتی می‌تواند داشته باشد همان‌طوری که هر دوره و مقطعی از توسعه می‌تواند نگاه متفاوتی به سرزمین داشته باشد. اگر استراتژی توسعه صنعتی، اقتصادی، نظامی، اجتماعی - فرهنگی و ... باشد نگاه آمایشی متفاوت خواهد بود .به‌طورکلی به این موضوع باید به‌مثابه یک ضرورت پرداخته شود اما بااین‌حال می‌توان از آمایش سرزمین چنین تعاریفی ارائه داد : آمایش سرزمین عبارت است از توزیع متوازن و هماهنگ جغرافیایی کلیه فعالیت‌های اقتصادی، اجتماعی و معنوی در پهنه سرزمین نسبت به قابلیت‌ها و منابع طبیعی و انسانی . بر اساس این تعریف منظور از آمایش سرزمین استفاده درست از قابلیت‌های سرزمین و سایر امکانات به‌اندازه توان آن‌ها است.

 آمایش سرزمین یک استراتژی برای رسیدن به توسعه‌ای هرچه عادلانه‌تر و انسانی‌تر است .

 آمایش سرزمین در حال حاضر شامل سازمان‌دهی اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و محیط ‌زیستی، به‌منظور تحقق آینده‌ای مطلوب پیشنهاد می‌شود .

 مفهوم آمایش سرزمین دربرگیرنده تنظیم روابط بین سه عنصر اساسی انسان، فضا جغرافیایی و فعالیت‌های انسان در فضا به‌منظور استفاده مطلوب از جمیع امکانات است.

عباس آرگون، کارشناس اقتصادی و عضو هیأت رئیسه اتاق تهران، درباره توزیع نامناسب صنایع و عدم نفع شهروندان به «دنیای اقتصاد» گفت:

اگر به اصفهان نگاه کنید، میزان اشتغال از صنعت این استان قابل‌توجه است و بحث مسئولیت‌های اجتماعی که شرکت‌ها در آن دخیل می‌شوند و یا اشتغالی که ایجاد می‌شود ناشی از همان صنایع است. ما نیازمند آمایش سرزمینی هستیم و باید متناسب با ظرفیت‌ها و پتانسیل‌ها و اولویت‌هایی که استان‌ها دارند فعالیت کنیم و سرمایه‌گذاری کنیم. اگر این اتفاق رخ دهد ارزش‌افزوده بیشتری انجام می‌شود. اگر نسبت به مصالح سیاسی طرح‌هایی را ایجاد کنیم، زیرساخت و مزیتی که وجود ندارد به‌نوعی از آن منابع در اختیارمان برای سرمایه‌گذاری استفاده بهینه نبردیم و آن کار یک کار اقتصادی نخواهد بود. آن چیزی که نیاز داریم به آن برسیم و آن صرفه اقتصادی و بها تمام‌شده و افزایش کیفیت است، نمی‌رسیم. ما در سطح کشور برای توسعه صنایع نیازمند آمایش سرزمینی و در نظر گرفتن انگیزه‌ها و استعداد‌های شهرستان‌ها هستیم. مثلاً استانی که آب ندارد نباید صنعت آب‌بر داشته باشد یا استانی که معدن ندارد در آن کارخانه استخراجی احداث کنیم و به هزینه حمل بیفزاییم. با توجه به قابلیت‌های استان‌ها باید سرمایه‌گذاری صورت بگیرد.

محوری اصلی کوچک copy

وی در ادامه در رابطه با توزیع نامتناسب خدمات و صنایع در اصفهان و مشهد و شیراز بیان کرد: هرکدام از این شهر‌ها در یک حوزه موفق هستند. مثلاً در خراسان بیشتر از آنکه صنایع جواب دهد، خدمات جواب می‌دهد. میزان گردشگر مذهبی که به مشهد می‌رود چقدر است؟ از این منظر حوزه‌های سرمایه‌گذاری می‌توانند به نقطه قابل‌توجه خود بروند. یعنی توریسم مذهبی در مشهد می‌تواند درآمدزایی قابل‌توجهی برای این شهر داشته باشد و مشهد را یک شهر موفق ازنظر اقتصادی جلوه دهد. آثار تاریخی اصفهان و شیراز هم در صنعت توریسم هستند اما صنایع فولادی در اصفهان و پالایشگاه مزیت‌های خود را دارد. اینکه با یک نگاه واحد بخواهیم تمام شهرستان‌ها را ببینیم درست نیست. باید متناسب با هر شهر اولویت سرمایه‌گذاری را تعریف کنیم. اگر سرمایه‌گذاری قرار است درجایی انجام شود که اولویت ندارد، نباید در آنجا سرمایه‌گذاری انجام شود. یا مثلاً در شهرستان شمالی باید اقدام دیگری انجام شود. سؤال اینجاست که آیا تمام شهرستان‌ها باید پالایشگاه داشته باشند؟ کشور‌های توسعه‌یافته بر اساس مزیت‌هایشان کالا تولید می‌کنند. اینکه تمام کالا‌ها را در تمام ایران بخواهید تولید کنید اصلاً درست نیست. یک استان ذخایر خوبی دارد یک استان گردشگری خوبی دارد. من گا‌هی می‌بینم در نقاطی صنعت فولاد را گسترش داده‌اند که اصلاً صرفه ندارد و نماینده آن شهر با فشار سیاسی این کار را کرده است. طرح‌های نیمه‌کاره ما هم با این نگاه زیاد می‌شود. چرا الان واگذاری سخت شده است؟ چون درست توزیع انجام‌نشده است.

آرگون درباره پیشرفت کشور‌های توسعه‌یافته در حوزه توزیع صنایع گفت: کشور‌های پیشرفته بر اساس مزیت‌هایشان و ظرفیت‌هایی که دارند این کار را تعریف می‌کنند. مثلاً اگر در حوزه پتروشیمی ماده اولیه نداریم در هرجایی پتروشیمی نمی‌زنیم یا فولاد را کنار آب می‌زنند که آب وجود دارد و ماده اولیه هم راحت برسد. یک کارخانه فولادی به‌جای اینکه در بندر احداث شود در تهران احداث کنند، چقدر دشواری پیش می‌آید؟ بعد محصول را از تهران به بندر ببریم و صادر کنیم. ما باید بخشی از بهای تمام‌شده را با توزیع درست کاهش دهیم. متوسط حمل‌ونقل تمام‌شده در دنیا کمتر از ایران است.

آرگون گفت: اگر تکرار‌ها و جابه‌جایی‌های نادرست را به حداقل برسانیم و چیدمان درستی در توسعه و توزیع صنعت داشته باشیم به بازدهی بیشتری می‌رسیم. هر کالایی هر جا قابل‌تولید است اما هنر آن است که باقیمت پایین آن را تولید و توزیع کنیم. در رقابت جهانی آنکه کمتر هزینه داده است بازی را می‌برد. ما در گاز و دسترسی به آب آزاد و تولید و نیروی انسانی مزیت داریم و باید اشتغال را در این حوزه‌ها ببریم. اگر هم مزیتی نداریم باید از مزیت دیگران استفاده کنیم. عموم اقلام صادراتی در جهان اقلام واسطه‌ای هستند. مثلاً قطعات صنعتی به این شکل توزیع می‌شوند. ما باید از این مزیت واسطه‌ای استفاده کنیم و نباید تمام نیاز‌ها را خودمان رفع کنیم؛ ما که نمی‌توانیم تمام نیاز‌هایمان را در ایران تأمین کنیم؛ باید بتوانیم به یک تعامل برای رفع این نیاز‌ها به‌صورت واسطه‌ای برسیم تا با شکلی اقتصادی و قابلیت اقتصادی به صحنه رقابت وارد شویم.