سرگردانی گذر صفوی
مدیران شهر از جان چهارباغ چه میخواهند؟
باید تاکید کرد برای آنکه چهارباغ برند شود، کافی است شهرت فعلی آن در دنیا تخریب نشود و این گام بزرگی است برای آغاز پدیده«برندینگ» در نصف جهان. امروز این گذر،ترکیبی نامانوس از هیچ است و چنین ترکیبی در هیچ مکتب اقتصادی و فرهنگی، معنای «برند» نمیدهد. خیابانهای فرعی متصل شده به چهارباغ که هر یک نوید بازاری اختصاصی از کفش، تولیدی لباس و پارچه، هنر نمایش و کافه داشت امروز به پسکوچههای سوتوکوری تبدیلشده که بوی نموری و کهنگی میدهد.
سرگردانی یک گذر
بیش از۴۰۰سال قبل و زمانی که اروپا درگیر جهان صنعتی خود بود، شیخ بهایی، شهری بنا نهاد که همان زمان در دنیا مشهور شد. از لابهلای کتب قدیمی که توسط جهانگردان اروپایی همانند شاردن نوشتهشده، میتوان حیرت، شگفتی و شوق دیدار چنین شهری را مشاهده کرد. صفویه برای اصفهان پیوستهای اقتصادی، گردشگری، علم و دانش، فرهنگ و جامعه در نظر گرفته بود و همه آنها در یک نگاه، چهارباغ را به رخ میکشید.
شهر اصفهان، یکی از نمونههای انگشتشمار از شهرهایی است که سیر تحولات شهرسازی آن در طول تاریخ بدون وقفه و بهصورت پیوسته استمرار داشته است. در میاندورههای مختلف تاریخی اصفهان، دوران صفوی به دلیلی ایجاد نگرش نو به شهر و مفاهیم شهری و آفرینش گونههای جدیدی از فضاهای شهری از اهمیت والایی برخوردار است. در این دوران برای اولین بار سه مفهوم، «شهر»، «باغ» و «خیابان» در کنار یکدیگر و بهصورت همزمان تجربه شد. تجربهای که درنهایت ایجاد «باغ شهر اصفهان» را در پی داشت. قاجاریه اما این برند را در هم کوبید و پهلوی، حدود هفت دهه قبل، چهارباغی تجاری و تفرجگاهی گران خلق کرد.
حدود۳۰سال قبل، تیم مدیریت شهری وقت اصفهان باهدف احیای چهارباغ، کلنگ ارگ جهاننما را زمین زد. از دهه۷۰تا۹۰تخریب بدنه شرقی و بازسازی آن به سبک سلجوقیه اتفاق افتاد و تمام بدنه چهارباغ در طرح احیای این گذر قفل شد. بازگشت چهارباغ صفوی اما به دلایلی به تعویق افتاد تا در میانه دهه۹۰با شعار»سهشنبههای بدون خودرو»تصمیم مدیریت شهری برای تبدیل چهارباغ عباسی به پیاده راه، علنی شد. هیاهوی مترو و بیلهای مکانیکی، چهارباغ را به روی خودروها بست و سرانجام آنچه به شورای پنجم به ارث رسید، به هیچچیز شبیه نبود. شورای پنجم بهجای پیاده راه از عنوان «گذر فرهنگی»استفاده کرد تا پای رویدادهای مختلف موسیقی، تئاتر، نقاشی و...به این گذر باز شود. مدیریت شهری فعلی، برگزاری رویدادهای مذهبی و سیاسی را پررنگ کرده و حالا چهارباغ تکلیف خود را نمیداند. مردم اما مسیر خود را میروند و مغازهها هم راه دیگری را انتخاب کردهاند. چهارباغ امروز تلفیقی از «هیچ» است و این بلاتکلیفی برای گذری که سند چشمانداز ندارد و یا جایگاهش در طرح جامع اصفهان و در شهر اصفهان تعریفنشده، اصلا عجیب نیست!
این بلاتکلیفی در حالی اتفاق میافتد که بیش از نیمی از هتلهای موجود در چهارباغ پذیرای توریستهایی هستند که برای دیدن این گذر تاریخی آمدهاند.
برگزاری مراسم آیینی و مذهبی مسلمانان در شهری که به عالم پروری و پایگاه مدارس علمای اسلام شهره است، جذابیتهای خاص خود را دارد؛ به شرطی که آداب برگزاری این مراسم در چنین گذری رعایت شود. شنیدن نوای روضه امام حسین(ع) در چهارباغ حلاوتی دیگر دارد اما روضهای که با آن فضا مانوس باشد نه آنکه در گوشهای از گذر روضهای مدرن با صدای تند پخش شود و در گوشهای دیگر مردم فست فود گاز بزنند و نوجوانان با اسکیت حرکات نمایشی انجام دهند!
بدون شک برگزاری تعزیهای حرفهای و مستند و روضهای سنتی در صحن چهارباغ بهگونهای که احترام دین و حضرت اباعبدالله حفظشده و بزرگترین واقعه اسلام هم بهخوبی تبیین شود، میتوانست توریستهایی که در آنسوی مرزها با تبلیغات منفی و ضد اسلام مواجه شدهاند را بهخوبی جذب کند. دهه اول محرم بهترین فرصت برای دیپلماسی فرهنگی و اسلامی بود که کمیته چهارباغ و بهخصوص معاونت فرهنگی شهرداری اصفهان، آن را از دست دادند.
سرگردانی
همه آنچه در این خیابان هست و نیست، نشان از سرگردانی و سردرگمی مجریان و کارشناسان پروژه چهارباغ داشته و دارد. مشخص نیست کدام بخش از مرمت برای این خیابان تجویزشده، نوسازی، بازسازی یا باز زنده سازی؟ هرچند آنچه هویداست دخالت در بافتی تاریخی است، نوعی نوسازی بهجای بازسازی و نگهداری. حالا گویا مدیریت شهری خوابی جدید برای چهارباغ دیده و آنطور که محمدعلی سمیعی مدیر پروژه چهارباغ عباسی به ایسنا گفته، قرار بر پیرایش این گذر است. او میگوید:» برنامهای که در حال حاضر شهرداری اصفهان برای چهارباغ عباسی در دستور کار دارد پیرایش ضلع غربی و شرقی چهارباغ است. جمعبندی معاونت شهرسازی و معماری و سازمان نوسازی و بهسازی شهرداری اصفهان در زیباسازی کالبدی چهارباغ، پیرایش شهری است، به این معنا که دست به بافت نزنیم. برعکس اتفاقی که در بدنه سازی ضلع شرقی و افتاد و از آن نتیجه نگرفتیم.»
« مصطفی بهبهانی»، رییس وقت سازمان نظاممهندسی اصفهان که همزمان عضو شورای شهر نیز بود، در سالهایی که زمزمه پیاده راه شدن چهارباغ مطرح شد، اعلام کرد که این خیابان، از طرحهای ویژه طرح تفضیلی اصفهان است که مشاوران و کارشناسان امر باید در قدمهای کارشناسی به جزییات آن پرداخته و طرح چهارباغ را تهیه کنند!
بااینوجود کف سازی شرقی با سنگهای تیشه خورده، رخبهرخ خط سطح صفویه، خوابیده و کف سازی غربی، اندکی بالاتر است تا خط سطح اصلاح شود. میانه چهارباغ، به مترو واگذار شد. بخش عظیمی از درختان چهارباغ به تاریخ پیوست. دوباره برای «نوسازی» آن وسط گذر را بهقاعده چند زرع، گود کردند و همه بقایای چهارباغ ۴۰۰ساله ناپدید شد تا شبح آبراهه و حوض صفویه میان فضایی غریب شکل بگیرد.
چهارباغ، تفرجگاه است
مدیر پروژه چهارباغ از این گذر بهعنوان «تفرجگاه» یاد میکند:»چهارباغ در دوره صفوی توسط شیخ بهایی تأسیس شد و از همان زمان تفرجگاه شهری بود.مردم آن زمان هم میآمدند تا از فضای شهری خارج شوند و بتوانند کنار رود وسط چهارباغ بنشیند و استراحت کنند.»سمیعی در پاسخ به خبرنگار ایسنا که به تعداد زیاد اغذیهفروشیهای موجود در چهارباغ انتقاد میکند، میگوید:»این بافت است که تعیین میکند مالکان به سمت چه فعالیتی بروند و ما نمیتوانیم در بافت تأثیر بگذاریم، اتفاقا هرکجا هم که دخالت کردهایم کارمان نتیجه خوبی نداشته است، بنابراین باید بگذاریم بافت خودش مشخص کند. در دورانی اینجا گردشگری رواج داشته، یک دوران میراث فرهنگی، یک دوران کتابفروشیها رونق داشته و حالا هم اغذیهفروشیها. اما ما نمیتوانیم دخالت کنیم و باید بگذاریم خود بافت و مردم تصمیم بگیرند چه میخواهند. مردم هر دوره مشخص میکنند چه انتظاری از بافت شهری دارند.»
بدون شک وقتی مدیران در هر دورهای برای یک گذر۹۰۰ متری تصمیمی میگیرند و آن هدف و تصمیم بهسادگی و ظرف چند ماه تغییر میکند و سند چشماندازی هم وجود ندارد، بافت شهری و مردم سررشته امور را به دست گرفته و کارکرد گذر را طبق احتیاج خود تغییر میدهند. در چنین فضایی هیچ مسوولی نمیتواند از وضعیت هنجارها و ناهنجارهای چهارباغ انتقاد کند.
چهارباغ برای آنکه چهارباغ باقی بماند به پیوستهای گردشگری، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و برگزاری رویدادهای مناسب مذهبی و هنری نیاز دارد. اگر چنین امری محقق شود میتوان بهعنوان یک برند شهری، جهانی و سرمایه نمادین از آن یادکرد.
مراکز خرید بهعنوان یک مکان عمومی که میتواند بیشترین رفتوآمد را ایجاد کند در برند سازی نقش مهمی دارد. بسیاری از شهرهای دنیا در برند سازی از این پارامتر استفاده میکنند چراکه علاوه بر بعد تجاری و مالی برای شهر در جذب توریست، نیز نقش مهمی دارد.
امروز نمیتوان چهارباغ را به۴۰۰سال قبل بازگرداند ولی ازآنجاییکه کلمه»چهارباغ» هنوز یک واژه جهانی است بنابراین کافی است رونقی در شان یک مکان تاریخی را به این گذر بازگرداند.برای گام نخست باید نوعی دگرگونی در فضای این خیابان و حتی پاساژهای موجود همانند افتخار رخ دهد. تاکید بر کاربریهای نوین و برونگرایی آنها همانند کافههای متعدد، ایجاد فضاهای اسکان، گردشگری، توریستی و هنری و مذهبی، میتواند منشا درآمد شهرداری و بهرهوری مردم از فضای بیرون فروشگاهها و صرف مواد خوراکی باشد. این امر باعث فرصت تامل و مکث در فضا و برخوردهای اجتماعی مناسب نیز خواهد شد.
نقش چهارباغ حفظ شود
شهر سازان معتقدند که در احیای چهارباغ عباسی باید رویکرد باز زنده سازی باشد اما در این مسیر، بازگشت بیچونوچرا به گذشته الزامی نیست.بهعبارتدیگر، چهارباغ علاوه بر اینکه نقش امروزی خود در شهر را ایفا میکند، باید هویت تاریخی خود را نیز حفظ کند. از طرفی چهارباغ ستون فقرات اصفهان بوده و نباید به نقش محوری که در اصفهان دارد آسیبی وارد شود. چهارباغ فرهنگی یا چهارباغ تجاری؟ چهارباغ سلجوقیان، صفویان، پهلوی یا معاصر؟ پرسشی که مسوولان امر و کارشناسان یا پاسخی برای آن ندارند و یا جواب آن را چراغ خاموش اجرا میکنند. بدنه شرقی، طرح سلجوقیان است و کف سازی شرقی، طرح صفوی! بدنه غربی بلاتکلیف است و کف سازی آن، سبک پهلوی!
مهمترین مفاهیم بهکاررفته در مرمت شامل نوسازی، بهسازی و بازسازی است که رویهم مداخله را معنا میکنند. اقداماتی که باهدف بهبود کالبد در کوتاهمدت انجام میشود و شامل چهار اقدام تعمیرات، حفاظت، حمایت و استحکامبخشی است، مفهوم فیزیکی بهسازی را معنی میکنند. مجموعه اقداماتی که ساختارهایی نو را بهجای بناهای قدیمی مینشاند یا جلوه بسیار نو به آن میدهد، نوسازی نام دارد که بسیار شبیه آن چیزی است که در چهارباغ اجرا شد. اما آنچه از اول برای این خیابان طرحریزی شد، بازگشت به عقب بود. ارگ جهاننما یادآور کاخ جهاننما در اینسو و سیوسهپل در سوی دیگر و میان آن، باغهای احیاشده هشتبهشت.
با اجرای همه طرحهای چندگانهای که مدیریت شهری برای آن در نظر دارد، پیردلاواله این بار باید به دیدار «مکانی جدید» بیاید و امید که سفرنامهاش به همان جذابی۴۰۰سال قبل باشد.