در جست‌وجوی مدال طلای شب‌های قدر
داود رسولی خانیکی
انسان فطرت خدایی دارد. هر چه قدر هم اصالت را به دنیا و ماده بدهد، باز هم جایی در بهترین گوشه ذهنش مشغول فکر کردن به خداوند است. بنابراین نمی‌توان این رشته پیوند را نادیده گرفت. گاهی وقت‌ها این اتصال، به اوج خود و در ‌‌نهایت خلوص قرار می‌گیرد و انسان می‌تواند بدون هیچ گونه واسطه‌ای به راز و نیاز با پروردگار بپردازد. شب قدر که بهتر از هزار شب است، یکی از‌‌ همان فرصت‌هایی است که انسان می‌تواند نقطه عطف ارتباط با خدا را رقم بزند. نشستیم پای صحبت‌های حجت‌الاسلام علی سرلک رییس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه هنر و کار‌شناس مذهبی تا بدانیم چطور می‌شود قدر بهترین شب‌های دنیا را دانست.
خودت را برای مدال طلا آماده کن!
بلاتشبیه، شب‌های قدر مانند مسابقات المپیک است؛ که اگر ورزش‌ها و تمرین‌ها و دقت‌ها را قبل از برگزاری این مسابقات، انجام داده باشیم، می‌توانیم در المپیک موفق شده و مدال‌های طلایی کسب کنیم. شب قدر، گرچه یک شب در سال است، اما شب نتیجه‌گیری و بهره‌برداری از شیب بینش‌ها و منش‌هایی است که در طول سال داشتیم. مانند حضور قلب در نماز است. گرچه نماز شاید ده دقیقه بیشتر زمان نبرد، اما حرف‌هایی که قبل از نماز زده‌ایم، غذا‌هایی که خورده‌ایم، علاقه‌ها و نفرت‌هایی که در قبل از نماز در دلمان جوانه زده، همه و همه تعیین‌کننده این است که نماز، برای ما معراج باشد یا نباشد. شب قدر وقتی برای کسی «خیر من الف شهر» خواهد شد که او در هفته‌ها و روز‌ها و ماه‌های دیگر، خودش را از محوریت خدا دور نکرده باشد. البته انسان موجودی است که می‌تواند در لحظه، به همه گذشته خیر یا شر خود پشت پا بزند و شب قدر این ظرفیت را دارد تا انسان‌هایی که هیچ مقدمه‌ای برای ورود به این شب‌ها برای خود مهیا نکرده باشند هم، بهترین فرصت را برای استفاده حداکثری از خیر و برکت پیش رو داشته باشند. اگر انسان وضعیت روحی و فکری خودش را به گونه‌ای قرار داده باشد که منشا و محور همه خیر‌ها و برکات را خداوند متعال بداند، می‌تواند بهترین استفاده را از این شب‌ها داشته باشد.
اول مقدمه چینی بعد اصل مطالب
مهم‌ترین مقدمه برای تقویت رابطه با خدا، انس با دعا و مناجات و درد دل و گفت و شنود با خداوند است؛ یعنی کسی که اهل عبادت است و این امر به صورت یک مساله جاری در زندگی او وجود دارد، حتما خود را از چشمه زلال نیایش سیراب می‌کند و سفره دل را در مقابل خدا، باز کرده است. مهم‌ترین مقدمه‌ای که باید فراهم شود، این است که انسان اهل حرف زدن با پروردگار باشد تا در شب‌های قدر بتواند حرف‌های مهم و جدی‌ای را با معبود خود در میان بگذارد. حرف زدن با خدا هم، مثل هر ارتباط دیگری، آداب و اعمالی دارد که در مفاتیح الجنان به طور مفصل به آنها اشاره و تذکر داده شده است. روح اضطرار و انکسار قلبی در واقع شاه کلید ورود به شب‌های قدر است.
خوابت ببرد باختی!
باید حواسمان باشد شب قدر را بیدار بمانیم. مبادا در طول روز قبل از شب قدر خودمان را خسته کنیم. این مساله تا آن اندازه مهم است که حضرت فاطمه (س)، حسنین (ع) را در شب‌های قدر با خوراکی و حتی آب پاشیدن به صورت‌های مبارکشان، بیدار نگه می‌داشتند. دوم اینکه ادعیه‌ای که برای این شب وارد شده است، از جمله دعای جوشن کبیر که انسان از طریق آن هزار نام خدا را به زبان جاری می‌کند، حتما مورد توجه مومنان قرار داشته باشد. البته روح کلی اینها هم یاد اباعبدالله الحسین (ع) است. مهم‌ترین کار در شب قدر، کسب معرفت و علم است. این امر بسیار حائز اهمیت است که در دین مبین اسلام تاکید فراوانی بر کسب معرفت، آن هم در شب‌های قدر که بهترین شب‌ها است، شده است. انسان اگر این اعمال را انجام دهد و با خلوص نیت وارد این شب‌ها شود، باید بقیه امور را به دست خداوند بسپارد؛ چرا که به قول حافظ: «حافظ وظیفه تو دعا گفتن است و بس، در بند آن مباش که شنید یا نشنید»
برنامه‌ریزی برای هر دقیقه
بعضی وقت‌ها بعضی‌ها شب قدر خواب‌آلوده و کسل هستند. بخشی از این مساله مربوط به جسم و خستگی جسمانی است. روز قبل از شب قدر انسان نباید خود را خسته کند. نباید افطار و سحری سنگین بخورد. و اینکه انسان مقید باشد در جلسات عمومی شرکت کند تا هیجان مراسم‌های جمعی، انسان را از رخوت و یکنواختی خارج کند. باید برنامه‌ریزی مدبرانه‌ای صورت بگیرد تا انسان آن شب را سرحال، بشاش و سرشار از بهجت و نشاط، مشغول عبادت باشد. البته با توجه به کوتاهی شب‌ها در فصل تابستان، اگر کسی برای سه ساعت برنامه‌ریزی کند که توان جسمی بیدار ماندن داشته باشد، به بهترین نحو خواهد توانست از این شب‌ها استفاده کند. گرچه مزاج ما، در این روزگار، خیلی خدایی و مناجاتی نیست؛ اما باید پیل سرسخت نفس را رام کنیم و از خدا بخواهیم که در آن شب، تن و جسم ما از گزند و اسارت نفس رهایی یابد. باید در آن شب دعا کنیم که چشممان پر از اشک بشود. دستمان به پیشگاه خدا دراز و قلبمان از سرسختی‌های روزمره جدا شده و رقیق بشود.
اثرات دنیایی شب قدر
دنیا و آخرت در طول هم هستند و آدمی که دنیای شاد دارد و تلخی‌ را در این دنیا تجربه نکرده است، حتما آخرت درستی در انتظارش خواهد بود. البته نباید سختی را با تلخی اشتباه گرفت. چرا که واقعا بعضی‌ها دنیای سختی دارند؛ اما این سختی با تلخی همراه نیست. اگر کسی در همین دنیا احساس شرح صدر و آرامش در خود کرد و اگر در سختی‌ها و بلا‌ها از مسیر اعتدال خارج نشود و با وجود تمام سختی‌ها و دشواری‌های مادی و دنیایی، همچنان در متن دایره عدالت و انصاف باقی بماند، آخرت خوبی در انتظارش خواهد بود. شب قدر برای این است که ظرفیتی را به ما بدهد که به مودت و محبت حضرت حق، متصل بشویم و از آن ذخیره بتوانیم در برابر مشکلات و درگیری‌های دنیوی استفاده کنیم. این آثار دنیوی یعنی اینکه اگر کسی اهل نماز و روزه و عبادت با خداوند باشد، ولی همچنان حسد و کبر و غرور در او بیداد می‌کند، باید بداند که آثار دنیایی عبادت، هنوز در او به بار ننشسته است. آثار دنیوی عمدتا این است که اگر انسان با فضایل شب‌های قدر، اعیاد و عاشورا، همراه باشد و مناجات با خدای متعال را به عنوان یک اصل اساسی در زندگی خود قرار داده باشد، دنیای راحت و شیرینی هم خواهد داشت و حتی اگر سختی هم در زندگی این فرد ورود پیدا کند، هیچ‌گاه با تلخی توام نخواهد بود. رشد ظرفیت‌های روحی و فکری انسان در شب قدر، مهم‌ترین اثر دنیایی این شب‌ها خواهد بود.
هر شبمان شب قدر باشد
مزاج زندگی ما خیلی مهم است. متاسفانه امروز در فرهنگ مصرف گرایی و اصالت لذت قرار داریم. اینکه انسان به دنبال عیاشی و لذت بردن بیشتر باشد، اگر به شب قدر هم برسد، این شب بزرگ و مملو از برکت را به صورت نمادین پشت سر خواهد گذاشت. مهم این است که انسان ذائقه خود را تغییر دهد و اصطلاحا مبدا میل را تغییر دهد. متاسفانه فرهنگ غالب امروز، اصالت دنیا است. اکثر مردم تصور می‌کنند، اگر از این دنیا عقب بمانند از همه چیز جا مانده‌اند. یک سوم از آیات قرآن مجید به موضوع آخرت و معاد و بهشت و جهنم پرداخته است و اگر توجهی به این اصول نشود، فرهنگ سازی مسائل معنوی بسیار دشوار خواهد بود و در حد نماد و نشانه باقی خواهند ماند. بنابراین برای جا انداختن فرهنگ شب‌قدر و نهادینه کردن اصول معنوی در جامعه، انسان باید از خود، شروع کند. محاسبه و مراقبه نفس، انسان را با لیله‌القدر آشنا می‌کند و در این صورت انسان به شعاع وجودی خودش، فرهنگ‌سازی می‌کند. فرهنگ‌ها از آدم‌ها آغاز می‌شوند و نه از اتفاق‌ها. برنامه‌ها فرهنگ‌سازی نمی‌کنند؛ بلکه انسان است که پایه ریز فرهنگ و اتفاقات خواهد بود. مانند فرهنگ فاخری که حضرت امام خمینی (ره) به ما نشان دادند و ما هم چند گامی به سوی آنچه که ایشان در نظر داشتند حرکت کردیم و همچنان در‌‌ همان مسیر در حرکت هستیم. دنیا باید در ذیل و ادامه آخرت قرار بگیرد تا دنیا هم عین تقرب به خداوند باشد. در این صورت اگر کسی برای کسب درآمد عرق از پیشانی‌اش جاری ‌شود، در حکم مجاهد در راه خدا خواهد بود.