از طبابت تا تجارت
پدرام سلطانی
عضو هیات رییسه اتاق ایران
در ذهن کودکی خود همواره تمایل داشتم پزشک شوم و حتی با آنکه دیپلم را در رشته ریاضی کسب کردم در سال 1366 کنکور پزشکی دادم و در دانشگاه تهران رشته پزشکی پذیرفته شدم، اما در جریان تحصیل احساس کردم که آینده مطلوب من در رشته پزشکی نیست زیرا با وجود همه علایق کودکی این رشته مرا ارضا نمی‌کرد. پزشکی شغلی بود که فعالیت آن تعریف شده بود و شاید جنب و جوش دنیای تجارت را نداشت. به همین جهت، همزمان شروع کردم به فراگرفتن مهارت ها و دانش مدیریت و اقتصاد با مطالعه و با گذراندن دوره‌های کوتاه و یک فعالیت اقتصادی کوچکی را هم به همراه دوستانم شروع کردم. سپس شروع کردم به فراگرفتن زبان‌های خارجی، به جهت علاقه زیادی که به ارتباطات بین‌المللی داشتم و به همین دلیل در جریان تحصیل در پزشکی هم دروس پزشکی را می‌خواندم و هم به بیمارستان می‌رفتم و هم زبان‌های انگلیسی و آلمانی و عربی را فرا گرفتم. پس از فارغ‌التحصیلی دو سال به سربازی رفتم به عنوان پزشک وظیفه فعالیت داشتم و در همان زمان مشغول فعالیت اقتصادی هم بودم. فعالیت من در اواخر سال دوم پزشکی شروع شد و با فراز و نشیب‌هایی که وجود داشت پس از فارغ‌التحصیلی و خدمت سربازی مبادرت به تاسیس شرکت خود کردم و فعالیت شرکت را توسعه دادم. البته پس از پایان دوره سربازی فعالیت من هم در پزشکی تمام شد و دیگر فعالیتی در طبابت نداشتم و در عرصه تجارت خارجی فعالیت های خود را جدی‌تر ادامه دادم. همزمان با توسعه کار در حوزه‌های مختلف، تجارت خود را گسترش دادم و شرکت‌هایی را در کشورهای دیگر تاسیس کردم. مطالعه‌های خود را ادامه می‌دادم یادگیری زبان فرانسه را شروع کردم و پس از آن برای فرا گرفتن MBA از دانشگاه منچستر انگلیس پذیرش گرفتم و در آن زمان هم کار خود را در رفت و آمد، اداره می‌کردم و هم دوران تحصیلی در MBA را سپری می‌کردم. توصیه‌ای که می‌توانم به جوانان این نسل کنم تعادل میان آرزوها و واقعیت‌ها است. من همواره سعی کرده‌ام از نقاط قوتی که در خود احساس می‌کردم و ویژگی‌هایی که داشتم بهره بگیرم و در مسیر فعالیت خود آنها را اهرم‌های رشد و پیشرفت خود قرار دهم.