از هم گسستگی ملی

مایکل کاپلاو
کارشناس ترک در موسسه واشنگتن
ترجمه: مریم رضایی

وقتی همه در ترکیه ناظر اعلام نتایج همه‌پرسی تغییر قانون اساسی بودند، به مدت چند ساعت به نظر می‌رسید اتفاق مهمی در حال وقوع است. در سراسر ترکیه ابتدا به نظر می‌رسید رای «آری» که این کشور را از یک نظام پارلمانی به نظام ریاست جمهوری تغییر می‌دهد و قدرت رئیس‌جمهور را با اعمال تنها اندکی کنترل بالا می‌برد، انتظارات را برآورده نکرده است. از آنجایی که استانبول، آنکارا و ازمیر - سه شهر بزرگ ترکیه و اولین پایگاه‌های حزب عدالت و توسعه در حدود ۱۵ سال فعالیت آن - قاطعانه رای «نه» دادند، لحظات کوتاهی پیش آمد که به نظر می‌رسید شاید رجب طیب اردوغان، قرار است اولین شکست واقعی خود را تجربه کند. اگرچه در نهایت رای‌های «آری» پیشی گرفتند و اصلاحات قانون اساسی به تصویب رسید، اما بسیاری افراد در گروه مخالف خود را به مرز باریکی که تا رسیدن به پیروزی وجود داشت و این واقعیت که پایتخت‌نشینان و بزرگ‌ترین شهر ترکیه برنامه دولت را نپذیرفته‌اند، دلخوش کرده‌اند. امید آنها این است که همین مساله باعث شود اردوغان کمی کوتاه بیاید.

اما این امید بی‌جایی است. پیروزی‌های ناپلئونی برای اردوغان و حزب عدالت و توسعه که طی سه انتخابات پارلمانی متوالی با کاهش تعداد کرسی‌‌های خود در مجلس ملی کبیر ترکیه مواجه شد و از انتخابات ژوئن ۲۰۱۱ تا ژوئن ۲۰۱۵ سقوط ۹ درصدی داشت، اتفاق تازه‌ای نیست. بعد از انتخابات ۲۰۱۵ اردوغان نه تنها رویه خود را عوض نکرد، بلکه تلاشش را دو چندان کرد و بر خلاف قانون اساسی به حمایت از حزب عدالت و توسعه پرداخت، مخالفان سیاسی‌اش را سرکوب کرد و به مبارزه با گروه پ‌ک‌ک پرداخت تا نشان دهد که تنها نمایش قوی‌تر حمایت از حزب عدالت و توسعه در ترکیه دوام خواهد داشت. نتایج این پیروزی اخیر هم همان است. اردوغان قرار نیست از شواهد موجود مبنی بر دو قطبی ‌شدن ترکیه بهراسد. او در عوض هر کاری که بتواند انجام می‌دهد تا این قطبی‌سازی را عمیق‌تر کند.

مقدمه‌چینی برای این همه‌پرسی نمونه کوچکی بود از هر آنچه استبداد رقابتی را جایگزین دموکراسی در ترکیه کرده است. خود انتخاباتی که برگزار شد نه آزاد بود و نه عادلانه، چرا که دولت هر کاری می‌توانست انجام داد تا مانع رای‌ دادن مناطق کردنشین جنوب شرقی شود، سیاستمداران مخالف را زندانی کرد، پوشش رسانه‌ای تقریبا انحصاری مختص کسانی داشت که از رای «آری» حمایت می‌کردند و کسانی را که طرفدار رای «نه» بودند بازداشت کرد و مورد حمله قرار داد. همه اینها علیه پشت صحنه کودتای شکست‌خورده ۱۵ ژوئیه اتفاق افتاد که به زندانی شدن صدها هزار نفر و اخراج کارکنان دولتی منجر شد. اردوغان و حزب عدالت و توسعه بارها عنوان کرده‌اند که رای به اصلاح قانون اساسی و تشکیل یک ریاست جمهوری کاملا اجرایی برای غلبه بر توطئه‌کنندگان گولنیست و حزب پ‌ک‌ک حیاتی است و دادن رای «نه» یعنی رای دادن به تروریست‌ها. با وجود اینکه اردوغان هر چه در توان داشت انجام داد تا بر جلب آرا به نفع خودش اثر بگذارد و طرفداران رای «نه» را تحت فشار قرار داد و محدود کرد، اما با اختلاف بسیار کمی پیروز شد. حالا که او پیروزی را به دست آورده، ناگهان نظرش را عوض نمی‌کند و به این نتیجه نمی‌رسد که لابد استراتژی او تاکنون غلط و برای کشور مخرب بوده که به سختی به پیروزی منجر شده است. او در نهایت نتیجه‌گیری می‌کند که فشارهایش کافی نبوده است.

ترکیه احتمالا گسسته‌تر از همیشه خواهد شد. تنها اکثریت اندکی به برپا کردن نظام دولتی جدید، تفویض قدرت قوه مقننه و قضاییه به یک نفر و نگه داشتن اردوغان بر کرسی قدرت حداقل برای یک دهه دیگر رای دادند. حتی بسیاری از آنهایی که رای «نه» داده‌اند بلافاصله بعد از اعلام پیروزی دولت، مشروعیت انتخابات را زیر سوال بردند و حزب مخالف هنوز در حال اعتراض کردن به نتایج همه‌پرسی است. این برای بافت سیاسی و اجتماعی کشوری که نهادهای آن کاملا سالم بودند به اندازه کافی مخرب است، اما در ترکیه که دولت آن استقلال قوه قضاییه را از بین برده و پایه‌های بوروکراسی را برچیده، این پتانسیل وجود دارد که گسستگی کامل و همه‌جانبه‌ای بین حامیان مشروعیت دولت و مخالفان آن به وجود آید. هیچ یک از مخالفان دادگاهی را که اعلام کند هیچ اختلالی در انتخابات و شمارش آرا وجود نداشته باور نخواهند داشت و هیچ یک از آنهایی که رای «نه» داده‌اند، اعلامیه اردوغان را مبنی بر اینکه این پیروزی علیه نیروهای تروریسم، تسلط بیگانه و هرج و مرج و بی‌قانونی بوده، تحمل نمی‌کنند. اردوغان اگر مسوول بود باید هر کاری برای کاهش زبانه‌های آتش انجام می‌داد، اما سوابق او نشان داده باید منتظر واکنش دیگری ماند.

اردوغان تقریبا کل دوره سیاسی خود را به تفرقه‌افکنی برای حصول به منافع خودش پرداخته است. از دست دادن رای استانبول و آنکارا تنها او را متقاعد می‌کند که در جست‌وجو برای غول‌های مخرب باید هوشیارتر عمل کند و اینکه نزدیک بودن آرا تنها به خاطر این بود که با گولنیست‌ها و به گفته او «تروریست‌ها»ی کرد، طرفداران رسانه‌ای و حامیان خارجی آنها به اندازه کافی برخورد نشده بود. خشونت علیه خبرنگاران، دانشگاهیان و کارمندانی که به دولت وفادار نبودند، از این پس بدتر خواهد شد. از این پس، اردوغان هر کسی را که از نظام ریاست جمهوری جدید که مردم به آن رای داده‌اند حمایت نکند، دشمن ترکیه و در خدمت خائنین توصیف خواهد کرد. نزدیک بودن آرای همه‌پرسی به حکمی برای نابود کردن دشمنان تبدیل خواهد شد، نه بازنگری در پی بردن به دلیل واقعی آن. اردوغان به جای اینکه به دنبال کم کردن این شکاف باشد، سعی می‌کند مخالفانش را از صحنه به در کند. در کشوری که نهادهای دموکراتیک دارد، قطبی‌سازی یک طرف را از انجام اقدامات مطلوبش بازمی‌دارد. در چنین کشوری، نهادها سازش را ترویج می‌دهند و از قدرت یک جانبه دولت می‌کاهند. اما ترکیه چنین کشوری نیست. اردوغان در پیروزی یا شکست طبع بلندی ندارد و همه‌پرسی اخیر هر دوی اینها را به او داده است. این تاریکی برای ترکیه تاریکی قبل از طلوع سپیده نیست، بلکه این کشور را به نیمه شب نزدیک‌تر می‌کند.

منبع: Foreign Affairs