درباره سکاها  و زبان سکایی
رضا سلیمان نوری*
بی‌مناسبت ندیدم حال که کار به اینجا رسیده یگانه زبان مهم باقی مانده گروه زبان‌های شرقی فارسی میانه یعنی سکایی را هم تا حد توان به شما معرفی کنم. با این توضیح که این زبان در دایره خراسان بزرگ کاربردی نداشته اما با توجه به محدوده جغرافیایی مورد استفاده قرار گرفته که اغلب در مجاورت خراسان بزرگ بوده، تاثیرات بسیاری بر زبان‌های رایج این محدوده چه در دوران فارسی میانه و چه بعد از آن گذاشته است. جغرافیای سکاها
سَکاها دسته‌ای از مردمان کوچ‌نشین آریایی و ایرانی‌تبار بودند که محل زندگی آنان از شمال به دشت‌های جنوب سیبری، از جنوب به دریای خزر و دریاچه آرال، از خاور به ترکستان چین و از باختر تا رود دانوب می‌رسید. آنان مردمانی جنگجو بوده و گه‌گاه به سرزمین‌های همسایه خود یورش می‌بردند. سکاها از شاخه‌های‌ نژاد هند و اروپایی‌ بودند که‌ همواره‌ در تاریخ‌ قدیم‌ ایران‌ خودنمایی‌ می‌کردند. در نوشته‌های هرودوت، بقراط، ارسطو، استرابن، و بطلمیوس اطلاعاتی در مورد سکاها داده شده ‌است.
سکاها در زبان آشوری اشکوز نامیده می‌شدند و پارسیان و هندی‌ها آنان را سَکا می‌نامیدند. آن‌چنان که در کتیبه‌های هخامنشی نگاشته شده؛ سَکَ یا سَکا نامی است که در زبان پارسی باستان برای سکاهایی که از طرف آسیای میانه با ایرانیان سروکار داشتند، به کار رفته ‌است. سنگ‌نبشته هخامنشی بیستون، از چهار دسته سکا یعنی سکا پَرَدرایه یا سکاهای آن سوی دریا، سکا تیگره‌خوده یا ماساژت یا ماورای سیحون، سکاهای هوم‌نوش یا ماورای جیحون و سکا پَرَسوغودَم یا آن سوی سغد نام می‌برد که این دسته آخر بعدها به سیستان مهاجرت کردند.
مهاجرت‌ اقوام‌ سکایی در دوران‌ مهاجرت‌های‌ بزرگ‌ هند و اروپایی انجام شد. کتیبه‌های آشوری‌ مربوط به ۷۵۰-۷۰۰ پیش از میلاد از سکاها یاد کرده‌اند. آن‎ها در آن زمان در استپ‌های آسیای میانه زندگی می‌کردند و از تاثیر تمدن‌های بین‌النهرین بابل و آشور بدور بودند. آن‌ها تا حد زیادی تحت‌تاثیر تمدن برادران یک‌جانشین خود مادها و پارس‌ها قرار داشتند که در نواحی جنوب آن‌ها در فلات ایران زندگی می‌کردند. هرودوت در انتهای کتاب چهارم از تهاجم سکاها به ایران در دوران هووخشتره مادی آن هم هنگامی که سپاه ماد نینوا پایتخت آشور را محاصره کرده بود، یاد کرده است.

ناحیه ای در کردستان
سکاها در روزگار مادها بارها به مرزهای ایران تاختند. آن‌ها گاه با آشور هم‌پیمان می‌شدند و زمانی به همراه مادها با آشوریان می‌جنگیدند. به دنبال حمله مجدد آشور به مادها، خشتریته برای پایان دادن به حملات آشور با ماننا و سکاها پیمان دوستی بست و با آشور وارد جنگ شد. هووخشتره بزرگ‌ترین پادشاه ماد در ۱۰ سال اول حکومتش موفق شد که رابطه‌ خوبی با پروتوثیس پادشاه سکاها برقرار کند. او پس از انقیاد سکاها در ماد، گروهی از سکاها را به غرب ماد کوچ دادند و این سرزمین را به نام آنان سکزی یا ساکز خواندند که اکنون به سقز معروف است. گیرشمن می‌نویسد: سکاها در زمان اشغال ایران، سَقِز، ناحیه‌ای از کردستان را پایتخت خود قرار دادند.
در اویل دوران هخامنشیان درگیری‌های مرزی با سکاها ادامه داشت. در یکی از همین درگیری‌های مرزی کورش بزرگ بنیان‌گذار هخامنشیان در نبردی با گروهی از سکاهای خاوری به نام ماساژت‌ها در منطقه خیوه به سال ۵۲۹ پیش از میلاد کشته شد. بعدها داریوش بزرگ دیگر پادشاه هخامنشی درسال ۵۱۲-۵۱۴ پ.م برای تنبیه سکاها تا مرکز اروپا و حدود مولداوی امروزی پیشروی کرد. هرودوت نقل می‌کند که سکاها از راهکار کوچ‌نشینان استفاده کردند و در عوض رویارویی و جنگیدن با سپاه هخامنشی گریختند و سپاه داریوش را تا داخل اعماق سرزمین‌های وحشی کشاندند.
در زمان اشکانیان و در حدود اواخر قرن دوم پیش از میلاد سکاهای کوچ‌نشین در مرزهای شرقی اشکانیان پیشروی کردند و نواحی قندهار و سیستان امروزی را تسخیر کرده و به کابل و پنجاب نیز نفوذ کردند. تسخیر سیستان دائمی بود، چنانچه نام سیستان در واقع به نام این اقوام باز ‌می‌گردد. مهرداد دوم توانست بر سکاها غلبه یافته و سکاهای سیستان را تحت فرمان اشکانیان درآورد.

زبان سکایی
زبان سکایی باستان در معنی عام این اصطلاحات به گویش‌های ایرانی قبایل متعدد سکاها اطلاق می‌شود. از زبان سکایی باستان هیچ اثر مکتوبی تاکنون کشف نشده‌است. با این وجود در برخی منابع ایرانی، یونانی و آشوری شماری از واژگان سکایی باستان که عمدتا نام‌های خاص هستند بر جای مانده‌ است. پس از انقلاب زبانی دوره باستان و ورود زبان‌های ایرانی به دوره میانه زبان سکایی در شرق ایران زمین به صورت دو گویش ختنی و تمشقی باقی ماند که از آن دو گویش آثاری امروزه در دست داریم.
آثاری که به گویش ختنی هستند به الفبای براهمی نوشته شده و تحت‌تاثیر ادبیات بودایی می‌باشند. این الفبا را سکاها از هندی‌ها و آن‌ها نیز از آرامی‌ها گرفته بودند. الفبای براهمی از چپ به راست نوشته شده و همچون میخی پارسی باستان، به ریخت هجایی است به این ترتیب که همراه هر صامت یک مصوت نیز وجود دارد. از گویش تمشقی نیز آثاری به دست آمده که نگارش آن‌ها به سده‌های پنجم تا دهم میلادی بازمی‌گردد. این دو زبان در همان زمان به سود زبان ترکی اویغوری عقب‌نشینی کردند اما همچنان در کوهستان‌های پامیر در غرب چین گویش‌های ایرانی رایج می‌باشند که ممکن است با این زبان پیوند دور داشته باشند.
زبان‌های پشتو و وخی شباهت زیادی با زبان سکایی میانه نشان می‌دهند.در سده یازدهم میلادی در نواحی کاشغر زبان کنچگ رایج بوده که واژه‌های باقی‌مانده آن حاکی از شباهت این زبان به گویش‌های سکایی است. به‌طوری‌که بعضی از زبان‌شناسان ذکر کرده‌اند، شاید زبان‌های پامیری امروزی ادامه تاریخی گویش‌های مختلف سکایی باشند. بررسی قیاسی زبان سکایی ختنی و گویش وخی امروزی، که از گروه زبان‌های پامیری است، حاکی از شباهت تاریخی این دو زبان است و نشان می‌دهد که از سرچشمه‌ای نزدیک به هم پیدا شده‌اند.

*کارشناس ارشد ایرانشناسی و خراسان پژوه