گزینه جانشین انتقال پایتخت
شاه عباس، نادرشاه و کریم خان زند از جمله شاهان ایرانی بودند که در طول قرن‌های گذشته اولین تجربه‌های انتقال پایتخت ایران را رقم زدند.اصفهان و شیراز و نهایتا تهران که از دهه 40 تاکنون مرکز جذب مهاجران بی شماری از سراسر ایران قرار گرفته است. انتخاب تهران به عنوان پایتخت، جامه جمعیت و ترافیک سنگین را بر قامت تهران دوخت و سنگ بنای تجارت‌های چند صد میلیاردی را در این شهر پایه‌گذاری کرد تا آن ده و روستای کوچک به کلان‌شهری این چنین تبدیل شود. در این چندین دهه هراز چندگاهی زمزمه انتقال پایتخت از تهران به‌عنوان راهکار حل مشکلات شهر از سوی دولتمردان شنیده می‌شد و دوباره به فراموشی سپرده می‌شد. حالا بعد از گذشت چندین دهه این روزها برخی از مسوولان انتقال کل پایتخت یا انتقال مرکز اداری- سیاسی کشور به مکان دیگری را به صورت جدی تری مطرح می‌کنند.
موضوع انتقال پایتخت به‌طور رسمی و علنی برای اولین بار در دهه‌های اخیر مطرح شد و پس از جنگ تحمیلی در سال ۱۳۶۸ بار دیگر به‌طور جدی‌تر مورد پیگیری قرار گرفت. همان سال‌ها به تدریج بحث انتقال پایتخت از تهران مطرح و پس از پایان جنگ تحمیلی این امر به‌طور جدی مورد پیگیری قرار گرفت؛ اما مراجع مسوول در آن زمان ساماندهی تهران را عملی‌تر و مناسب‌تر تشخیص دادند و از اجرای آن منصرف شدند. به‌رغم تلاش بسیار و اجرای طرح‌های عمرانی متعدد هنوز بسیاری از مسائل تهران حل نشده باقی مانده است؛ به همین دلیل از اواخر دهه ۷۰ بحث انتقال پایتخت مجددا از سوی برخی مسوولان مطرح شد، به طوری که این طرح از دهه ۷۰ و در دوره دولت سازندگی بر سر زبان‌ها افتاد و به مرور زمان به پیش فرض حل و فصل همه مشکلات تهران تبدیل شده است. حالا و در دولت یازدهم این پیش فرض با تایید قانون «امکان‌سنجی انتقال مرکز سیاسی اداری کشور، ساماندهی و تمرکززدایی از تهران» در شورای نگهبان شکل جدی تری به خود گرفته است. براساس این قانون کمیته ۱۵ نفره‌ای مرکب از نمایندگان دولت، مجلس و مدیریت شهری تهران مکلف به آغاز مطالعات درباره امکان‌سنجی اجرای این طرح شدند. با ابلاغیه رسمی رئیس‌جمهوری، وزارت راه و شهرسازی موظف شد ظرف مدت سه ماه با همکاری وزارت کشور و هماهنگی سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور، آیین‌نامه اجرایی این قانون را از تاریخ تصویب آن تهیه و برای تصویب به هیات‌وزیران ارائه کند.این کمیته ۱۵ نفره مرکب از رئیس‌جمهوری یا معاون اول او، ۴ وزیر، شهردار و رئیس‌شورای شهر تهران، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، ۴ نماینده مجلس و روسای سه سازمان دولتی است و موظف است برای مدت حداکثر دو سال، ماموریت دو مرحله‌ای برای «پایتخت‌ماندن تهران» یا «تصمیم‌گیری درباره مقر جدید پایتخت» انجام دهد. شورای ۱۵ نفره، در ماموریت اول خود باید امکان «پایتخت‌ماندن تهران» را مشروط به قابلیت ساماندهی، تمرکززدایی و پالایش این کلان‌شهر از چالش‌های سکونتی، بررسی و مطالعه کند و سپس چنانچه سبک‌سازی تهران شدنی نبود، در قالب ماموریت دوم، امکان‌سنجی گزینه «انتقال پایتخت اداری-سیاسی» را در دستور کار قرار دهد و نتایج هر دو مطالعه را به هیات‌دولت ارائه کند.اهدافی که موافقان انتقال پایتخت مطرح می‌کنند تمرکززدایی و حل مسائل تهران ناشی از اندازه جمعیت و فعالیت از قبیل آلودگی هوا، ترافیک سنگین و... از یکسو و حفاظت از ارکان حکومت و امنیت ملی در برابر آسیب‌های وسیع ناشی از زلزله و سایر خطرات احتمالی از سوی دیگر است. این در حالی است که برخی از کارشناسان معتقدند: تهران به‌عنوان پایتخت، یک مرکز سیاسی و یک مرکز اقتصادی و فرهنگی است، به‌طور طبیعی غالب وزارتخانه‌ها و کارخانه‌ها و صنایع در این منطقه متمرکز شده‌اند؛ بنابراین جابه‌جایی کلی پایتخت از تهران در کوتاه‌مدت امکان‌پذیر نیست و فقط شاید بتوان بخش‌هایی از حکومت و فعالیت‌ها را به خارج از تهران منتقل کرد. به گفته مخالفان، این طرح بازسازی و استحکام بخشیدن به زیرساخت‌های شهر تهران کم‌هزینه‌تر از جابه‌جایی پایتخت است؛ ضمن اینکه خطر زلزله اغلب شهرهای ایران را تهدید می‌کند و این موضوع نمی‌تواند دلیلی برای انتقال پایتخت سیاسی- اداری کشور باشد. اعضای پارلمان محلی پایتخت نیز بر اصلاح روش‌های مدیریت پایتخت و حل مشکلات موجود به جای انتخاب گزینه انتقال پایتخت تاکید دارند.اعضای شورای شهر، مشکلات شهر تهران به دو دسته «مشکلات شهر» و «مشکلات پایتخت» قابل تفکیک است، آلودگی آب، هوا و خاک، ترافیک و افزایش جمعیت به‌عنوان مشکلات شهر تهران و استقرار ساختمان‌های اداری و سیاسی متعلق به وزارتخانه‌ها، سازمان‌ها و نهادهای دولتی و عمومی و همچنین تمرکز منابع اقتصادی و اشتغال نیز به‌عنوان بخشی از مشکلات تهران به‌عنوان پایتخت است. از این رو نمی‌توان تضمین داد با انتقال پایتخت، مهم‌ترین مشکلات این شهر حل شود یا آنکه به مکان جدید منتقل نشود.محمدمهدی تندگویان سخنگوی کمیسیون شهرسازی و معماری شورای شهر تهران با بیان اینکه تصمیم‌گیری درباره وضعیت کنونی پایتخت به سادگی امکان‌پذیر نیست، اظهار کرد: یکی از مشکلات فعلی شهر تهران تحمیل بار هزینه‌های حضور دولت در تهران است که بر دوش شهروندان تهرانی افتاده است. به تعبیر دیگر شاید بخش عمده ترافیک شهر تهران به‌دلیل حضور نهادهای دولتی در این شهر است. بسیاری از اتفاقاتی که در تهران می‌افتد همچون برگزاری اجلاس‌های بین‌المللی، مثل رویدادهای مختلف، همه بار و تبعاتش به روی شهر تهران و مردم تهران است بنابراین باید به فکر ساماندهی این وضعیت باشیم. او گفت: اما مشکل آن است که اگر پایتخت سیاسی اداری به شهر دیگری منتقل شود به‌طور قطع چند سال دیگر همین وضعیت در پایتخت دوم به وجود می‌آید بنابراین بهترین گزینه ساماندهی وضعیت موجود پایتخت فعلی است.
این عضو شورای شهر ادامه داد: احداث پایتخت جدید نیازمند ایجاد زیرساخت‌های گسترده و امکانات زیادی است که مسلما با بودجه کنونی هماهنگ نیست.او با اشاره به تجربه سایر کشورهای دنیا تصریح کرد: به نظر می‌رسد تقسیم شهر تهران به دو تا پایتخت، یعنی یک پایتخت اجتماعی که مردم در آن زندگی می‌کنند و یک پایتخت دولتی با یک فاصله‌ از شهر و ساماندهی جابه‌جایی ساختمان‌های دولتی خیلی از این معضلات را حل می‌کند و بار بودجه‌ای و در حقیقت اعتباری‌اش هم خیلی کم است. تندگویان تاکید کرد: دولت از قبل فروش ساختمان‌های دولتی می‌تواند بودجه مناسبی کسب کند. برای احداث محل جدیدی، که هرکسی که به هر حال با نهادهای دولتی کار دارد بداند که مثلا باید به منطقه 23 تهران مراجعه کند. یعنی ایجاد یک منطقه جدید با فاصله مناسب از تهران که به فرودگاه نزدیک باشد و دارای مراکزی خدماتی همچون هتل باشد.به گفته وی، تبدیل تهران به یک شهر زندگی شهروندی مقرون به‌صرفه‌تر از انتقال پایتخت به‌صورت کلی است.