مرزبان زاهد
رضا سلیمان نوری
کارشناس ارشد ایرانشناسی و خراسان پژوه
هروقت کسی سخن از عرفای معاصر خراسان به میان می‌آورد ناخود آگاه همه ذهن ها به سمت شیخ نخودکی می‌رود. مردی که به معنای کامل عارف الی الله بود اما در همین خطه عالم خیز و درست دوسال پس از امضای فرمان مشروطیت عالمی به دنیا آمد که نه تنها هم نام شیخ حسنعلی نخودکی بود که شاگرد و همراه او نیز محسوب می‌شد. مردی که سال‌های سال از منظر عرفانی به درستی شیوه و منش استاد را زنده نگه داشت و در کنار آن از حضور در صحنه‌های اجتماعی برای حفظ مرزهای تشییع نیز فراموش نکرد، آنگونه که پس از درگذشتش لقب" مرزبان زاهد معاصر " را به او دادند.
خاندانی سراسر عالم

حدس شما درست است،بزرگمرد مورد نظر ما در این نوشتار عالم ربانی، متألّه قرآنی و استاد مکتب معارف اهل بیت (ع)، آیه الله حاج میرزا حسنعلی مروارید(ره) است که هشتم شوال ۱۳۲۹ قمری که از لحاظ هجری شمسی برابر با ۱۲۸۷ بود در مشهد مقدس پا به عرصه حیات نهاد. پدرش حاج شیخ محمدرضا مروارید عالمی وارسته از خاندان استاد بزرگ خوشنویسی قرن دهم هجری خواجه شهاب‌الدین عبدالله مروارید کرمانی بود که با حاج شیخ حسنعلی اصفهانی نخودکی عقد اخوت داشت.جد مادری وی نیز آیه الله حاج شیخ حسنعلی تهرانی از شاگردان برجسته مرجع بزرگ، آیه الله میرزا محمد حسن شیرازی و از عالمان نامدار قرن ۱۴ مشهد مقدس بود که پدر به احترام وی و همچنین شیخ نخودکی نام حسنعلی را بر آیت الله مروارید آینده گذاشت. زندگی میرزا حسنعلی چون تمام کودکان هم عصر خود در خاندان‌های روحانی آن زمان پس از آموزش اولیه به حوزه علمیه امتداد یافت اما این مسیر سال ۱۲۹۶شمسی و پس از درگذشت پدر با چالشی بزرگ روبرو شد. در این هنگام و براساس وصیت پدر، او تحت نظارت حاج شیخ حسنعلی اصفهانی نخودکی و تربیت مادر که مشهور به مواظبت بر دعا و مداومت عبادت بود، قرار گرفت و رهسپار طریق عرفان شد.حسنعلی جوان در مسیر دانش ورزی به جز شاگردی شیخ نخودکی،محضر بزرگانی چون علامه شیخ هاشم قزوینی و آیه الله میرزا مهدی اصفهانی را نیز درک کرد و مباحث تخصصی فقه و اصول و معارف اهل بیت (ع) را در محضر ایشان فراگرفت. ‌او سالیان متمادی با مرحوم آیه الله میرزا جواد آقا تهرانی هم درس و هم بحث بود.

آثار آیت الله
شیخ حسنعلی که حکم اجتهادش را اساتید بالا همگی امضا کرده بودند، پس از درگذشت آیه الله اصفهانی تدریس خارج فقه و معارف دینی را در مشهد آغاز کرد و قریب چهل سال بدین گونه جویندگان علوم و معارف اسلامی را از دانش خود بهره‌مند ساخت. او که بر معارف اهل بیت (ع) و تفسیر روایات تسلط کامل داشت،کتاب «تنبیهات حول المبدأ و المعاد» که خلاصه‌ای از درس‌های معارفش بود بنا به خواهش تنی چند از شاگردان خویش، به صورت کتابی مستقل به رشته تحریر درآورد.البته این تنها گام بزرگ ایشان در راه گسترش فرهنگ نبوی نبود. تاسیس دو مدرسه علمیه بعثت و سعادت و برپایی نماز جماعت در مدرسه میرزا جعفر،مسجد حاج ملاهاشم و مسجد ملاحیدر از دیگر اقدامات این عالم عارف در این راستا بود. فرزندان صالح ایشان نیز دیگر باقیات الصالحات این عالم فرزانه محسوب می‌شوند.اکثر فرزندان و دامادها و نوه‌های ایشان از مدرسان سطوح عالی و خارج فقه و اصول در حوزه علمیه مشهد بوده و هستند.

دوران مبارزه
البته همان گونه که پیشتر هم اشاره کردم او عارفی مبارز بود و براین اساس یکی از مهمترین بخش های حیاتش مبارزات سیاسی و مشارکت های اجتماعی وی است.آیت الله مروارید یکی از چهارعالم برجسته حوزه علمیه مشهد بود که پس از ماجرای فیضیه با ارسال تلگرامی به آیه الله گلپایگانی ضمن بیان مراتب تأثر خود نسبت به آن حادثه، مخالفت خود را با سیاست‌های دینی و فرهنگی شاه اعلام کرد. او همچنین از اعضای کاروان علما و بازاریان خراسان بود که پس از آزادی امام خمینی و بازگشت ایشان از تهران به قم در فروردین ۴۳ عازم قم شده و با ایشان تجدید بیعت کردند. عالم عارف مورد نظر ما همچنین در حلقه علمای خراسانی مخالف کاپیتولاسیون که با حضور در منزل آیه الله العظمی سید محمد هادی میلانی(ره) مبارزه علیه رژیم را علنی کردند،نیز حضور داشت. او در جریان انقلاب اسلامی،عضو شورایی بود که در بیت آیه‌الله العظمی سیدعبدالله شیرازی(ره) در خصوص مسائل مهم سیاسی،اجتماعی و انقلابی تشکیل شده و برای آینده مبارزات در استان و شرق کشور تصمیم‌گیری می‌کردند.سرانجام اینکه کمتر اعلامیه گروهی است که در روزهای سرنوشت‌ساز انقلاب در مشهد از سوی علمای حوزه صادر شده باشد و نام و امضای ایشان در پای آن نباشد.

دیدار روزانه
آیه الله مروارید از بعد اخلاقی و عبادی کم مانند بود. هر روز به حرم حضرت امام رضا (ع) مشرف می‌گردید و تا آخر عمر با وجود کهولت سن و ضعف بنیه این رسم را ترک نکرد. او هرگز کسی را به خود دعوت نکرد. به پارسایی در دنیا زیست و فروتنی و مهربانی را اساس کار خود قرار داد. نماز را محور سلوک و ذکر و دعا را عمده ترین راه تعالی معنوی می‌دانست. به نوافل تأکید می‌ورزید و در کتمان کمالات روحی و کرامات نفسی مهارتی تام داشت .این عالم عارف سرانجام در سن ۹۶ سالگی شامگاه سه شنبه نوزدهم شعبان ۱۴۲۵ قمری برابر با ۱۴ مهر ۱۳۸۳ خورشیدی پس از قرائت زیارت عاشورا و آل یس، در پی سکته قلبی به لقای حق شتافت. پیکر پاک او نیز پس از تشییعی با شکوه بر دوش مردم عزادار مشهد در رواق دارالسرور حرم مطهر رضوی به خاک سپرده شد تا او باز هم هر روز در خدمت مولای خود باشد. ناگفته نماند که پس از درگذشت ایشان، مقام معظم رهبری و مراجع تقلید، در پیام های تسلیت خود، ایشان را بقیه السلف زهاد و عباد، مرزبان مخلص مکتب اهل بیت (ع) خواندند.