نفیسه قانیان می گویند برای صید یک قزل آلا باید یک مگس هزینه کرد. در صنعت فولاد، قزل آلا چیست و مگس کدام است؟ مزایای متعدد صنعت فولاد در ایران حکم می کند که راه توسعه را در این صنعت در پیش گیریم. مزایایی چون منابع معدنی، انرژی و نیروی متخصص؛ در اصفهان که قطب فولاد است و تولید کننده حدود 70 درصد از فولاد کشور، می شود گفت از میان هر چند خانواده یک نفر به طور مستقیم یا غیر مستقیم معیشت خود را از طریق صنعت فولاد یا شرکت های اقماری، خدماتی و پیمانکاری وابسته تأمین می کند.
اگر معتقد باشیم که مسوولیت اجتماعی صنعتگر، مسوولیتی چندجانبه است نباید لزوماً به بحث اشتغال زایی این صنعت فکر کرد. باید دید بازخورد استفاده از این سرمایه اجتماعی چیست؟ در واقع تناسب ورودی و خروجی ها چقدر قابل اتکا است؟
اصفهان از نظر صنعتی در مرحله اشباع و Over Load قرار دارد. با این همه هنوز هم تیر توسعه صنعت فولاد، اصفهان را نشانه رفته است. اصفهان یکی از آلوده ترین شهرهای ایران است، منابع آبی اش تحلیل رفته و از آلودگی خاک هم رنج می برد. اما هنوز زمانی که صنعت فولاد به دنبال مکان یابی برای احداث واحدهای جدید خود است، به اصفهان فکر می کند. آن هم به دلیل مرکزیت این استان و برخورداری اش از معادن و منابع آبیِ در خطر.
فولاد به توسعه می اندیشد و توسعه بدون منابع انسانی ممکن نیست. زمانی که به توسعه منطقه ای و اشتغال فکر می کنیم باید در نظر داشته باشیم کشورهایی هستند که صنعتی شدن و توسعه را هدف قرار داده اما منابع انسانی یعنی عامل پیش برنده همین توسعه را تهدید نکرده اند. آلودگی زیست محیطی، عاملی است که منابع انسانی و سرمایه اجتماعی را از هر حیث به اضمحلال می برد. پس باید دید برای رسیدن به هدف چقدر هزینه کرده ایم؟
تأثیر صنعتی شدن در کشوری مانند آلمان فقط در افزایش درآمد ملی و صادرات مشخص است. آلمان به عنوان یکی از صنعتی ترین کشورهای جهان، نه هوای آلوده دارد و نه چالش هایی از این دست؛ این الگو نشان می دهد صنعتگران مسوولیت اجتماعی خود را به خوبی ادا کرده اند، هم توسعه را به پیش برده اند، هم اشتغال زایی ایجاد کرده و هم حفظ هوا، آب و خاکی که نیروی انسانی در آن نفس می کشد و زندگی می کند را ارج نهاده و در اولویت قرار داده اند.
در آن سوی ماجرا در اصفهانی که در مرحله اشباع صنعتی قرار دارد و یکی از زیرساخت های اساسی لازم یعنی آب را از دست داده، هنوز مجوزهای جدید صادر می شود. آیا زمانی فرا می رسد که آلودگی های زیست محیطی و کمبود منابع آب به قدری زیاد شود که قید اشتغال زایی و توسعه محوری این صنعت را زده و عطایش را به لقایش ببخشیم؟
یکی از چهره های پیشکسوت فولاد می گفت زمانی که واحدهایی مثل ذوب آهن و فولاد مبارکه در اصفهان راه اندازی می شد، به فکر کسی هم نمی رسید که روزی زاینده رود خشک شود. اما واقعیت این است که زاینده رود فضل دایم نبود و برای اصفهان نماند. گرچه سهم صنعت از مصرف آب با اتکا به آمارهای متناقض، 2 درصد یا کمتر و بیشتر است اما ماجرا این است که این 2 درصد اکنون 2 درصد از هیچ است نه 2 درصد از رودخانه ای که بلندایش تا بالاترین پله های خواجو می رسید و به قول اصفهانی ها آب در آن « کله» می زد.
همچنین است در مورد مسأله آلودگی هوا؛ اصفهان دیگر آن باغ شهر قدیمی نیست، شهری است که هم پای تهران در آلودگی بیداد می کند. بنابراین آن چنان که در شعارها می آید باید بر روی صنایع «هایتک» برنامه ریزی و سرمایه گذاری کند.