ملاقات با «دیده‌بانان» در تئاترشهر
مهرانگیز قهرمانی قرارم با دکتر محمدرضا خاکی، استاد دانشگاه و کارگردان نمایش «دیده‌بانان» همان روزی است که خیابان‌های تهران به واسطه برگزاری دربی پایتخت در یک روز وسط هفته، حال و هوای دیگری دارد. امیر موسی‌کاظمی مدیر روابط عمومی این نمایش، تماشای فوتبال را به همراهی با من ترجیح داده و مرا به مازیار ملکی دستیار کارگردان سپرده تا به اتفاق او و دکتر خاکی به محل تمرین برویم. تمرینات گروه در پلاتوی دانشگاه تربیت مدرس برگزار می‌شود، اما قرار من با دکتر خاکی جلوی تئاترشهر است، اندکی بعد از ساعت 7 شب و بعد از جلسه هماهنگی گروه با مدیران تئاترشهر.
دکتر محمدرضا خاکی بیش و پیش از هر نظر دیگر، در کسوت یک استاد دانشگاه در ذهن هر فردی ظاهر می‌شود؛ استادی که حتی در کارهایی که به صحنه برده است، می‌توان از تجربیات و دانسته‌هایش آموخت. با او و دستیارش از زیرگذر چهارراه ولیعصر عبور می‌کنیم و در همین حین دکتر خاکی با اشاره به مردم و دست‌فروش‌های کنار خیابان می‌گوید: «این‌ها همه تئا‌تر است. تمام اتفاقاتی که در اطراف ما دارد رخ می‌دهد، مانند تئا‌تر است. نمی‌دانم چرا ما داریم این کار را انجام می‌دهیم؟» به او می‌گویم: «تئا‌تر برای ما یک شکنجه لذت‌بخش است.»؛ پاسخی که در مقابل آن با صدای بلند می‌خندد. از چهارراه ولیعصر برای رسیدن به میدان انقلاب سوار یک تاکسی می‌شویم. در طول راه شروع به صحبت با یکدیگر می‌کنیم. دکتر خاکی با اشاره به دلایل ترجمه نمایشنامه «دیده‌بانان» از پی‌یر روبر لوکلرک می‌گوید: «این نمایشنامه را یکی از دوستانم از فرانسه به‌عنوان سوغات برای من آورده بود. آن را خواندم و شروع به ترجمه کردم، اما به هیچ وجه جزو ترجمه‌هایی نبود که آن زمان بخواهم اجرا کنم، چراکه کارهای دیگری بودند که آنها را بسیار دوست داشتم، مانند نمایشنامه «مفیستو برای همیشه»، «فهرست» یا نمایشنامه «حیاط مروژک» که اکنون زیر چاپ است.»
چرا دیده‌بانان؟
ترافیک سنگین خیابان انقلاب تاکسی را در یک نقطه متوقف کرده است. خاکی اما بدون توجه به اطراف توضیح می‌دهد: «پی‌یر روبر لوکلرک، نویسنده معاصر فرانسوی است. تخصص اصلی این نویسنده در نگارش نمایش‌های رادیویی است. به همین دلیل بیشترین شهرتش در این بخش است. چند نمایش صحنه‌ای دارد که از میان آنها نمایشنامه «دیده‌بانان» یکی از مهم‌ترین کار‌هایش محسوب می‌شود. لوکلرک این اثر را در سال ۱۹۹۸ میلادی نوشته و یک بار در تئا‌تر لو لوسرنر فرانسه اجرا شده است. به هرحال، «دیده‌بانان»، یک شاهکار هنری نیست، اما نمایشنامه‌ خوبی است.»
به این بخش از صحبت‌هایمان که می‌رسیم، به دلیل ترافیک سنگین از ماشین پیاده می‌شویم و با گام‌هایی سریع به سمت میدان انقلاب می‌رویم. در هنگام راه رفتن، خاکی به توضیحاتش در رابطه با نمایش ادامه می‌دهد. من هم در حالی‌که ضبط خبرنگاریم را در دست دارم، تلاش می‌کنم همگام با این استاد دانشگاه قدم بردارم. در این حین، گاهی تعدادی از عابران با نگاهی آمیخته با تعجب به ما نگاه می‌کنند. او سعی می‌کند به خاطر وجود سر و صدای خیابان و بوق ماشین‌ها با صدایی رسا برای من توضیح دهد: «این نمایش بر اساس داستان دو کشور به نام «روم »و «مور» شکل گرفته است. در ابتدا اتفاقات میان دو دیده‌بان مرزی آغاز می‌شود. اما از سوی دیگر دعوایی میان ملکه کشور روم با رئیس‌جمهور کشور مور بر سر ماهی‌های خال خالی شکل می‌گیرد. با این بهانه به آرامی جنگ آغاز می‌شود.» و با لبخندی تلخ ادامه می‌دهد: «ما می‌دانیم جنگ با هر بهانه‌ای که باشد، اتفاق ناخوشایندی است.»
تمرینات سخت گروه
به پلاتو تمرین دانشگاه می‌رسیم؛ بازیگران نمایش مشغول گرم‌شدن برای آغاز تمرینات هستند. وحید نفر اولین شخصی است که به سراغ او می‌روم و از او در مورد نقش و حضورش در این نمایش سوال می‌کنم. این بازیگر تئا‌تر که نقش یکی از دیده‌بانان را دارد، می‌گوید: «نزدیک ۴۵ روز از آغاز تمرینات این نمایش می‌گذرد و ما به‌صورت فشرده تمرینات سختی را پشت سر گذاشته‌ایم. نمایشی سنگین و پردیالوگ است و بار نیمی از آن بر عهده دو بازیگر اصلی است. کار سختی بود، چون شرایط خوبی برای تئا‌تر کار کردن نیست. بدقولی‌ها و کم‌لطفی‌های زیادی نسبت به دکتر خاکی شکل گرفت.»
علیرضا مدنی، یکی دیگر از بازیگران نمایش که ایفاگر نقش نکاس، رئیس دیوان عالی دادگاه بین‌الملل است هم با انرژی همیشگی که در صدا و چهره‌اش وجود دارد، توضیح می‌دهد: «نقشی که من ایفاگر آن هستم، در بخش اول نمایش مشغول داوری میان دو کشور در حال جنگ است. این کاراکتر در بخش دوم بیشتر مفسر جلسات روساست و تنها آمار می‌دهد. این نقش نقدی بر افرادی است که چنین پست‌هایی دارند.» زمانی‌که می‌خواهم با علیرضا ناصحی که روی یکی از صندلی‌های پلاتو نشسته است، حرف بزنم. تمرینات آغاز می‌شود. بنابراین او به آرامی چند جمله‌ای را در مورد کار و نقش‌ خود بیان می‌کند: «این نمایش، فانتزی خاصی را در مورد جنگ بیان می‌کند. من نقش سرباز یکی از این دو کشور را ایفا می‌کنم. نقش فردی که جنگ چندین ساله صبوری‌اش را از بین می‌برد.» تمرین آغاز می‌شود؛ گویی یک اجرای واقعی در مقابل چشمان مخاطبان شکل می‌گیرد. دکتر خاکی در گوشه‌ای از سالن نشسته و با دقت بسیار به همراه یکی دیگر از دستیارانش به اجرای بازیگران می‌نگرد و روتوش‌های نهایی را انجام ‌می‌دهد. در بخشی از تمرین، سارا افشار تنها بازیگر زن نمایش «دیده‌بانان» کنارم می‌نشیند و من به آرامی با او حرف می‌زنم. او در مورد بازی در این نمایش با عنوان ملکه می‌گوید: «این نمایش قرار بود با توجه به شرایط خاصی که در متن وجود دارد، به شکل فانتزی اجرا شود. تا ۱۰ روز پیش هم این‌گونه بود، اما به دلیل محدودیت‌هایی که با آنها روبه‌رو بودیم، به لحاظ فرمی تغییر پیدا کرد. این تغییرات هم به دلیل کمبودهای مالی است. طراحی لباس و حرکت‌های عروسکی و اغراق آمیز حذف شد.»
محمد روشنی آخرین فردی است که با او پیش از پایان تمرین حرف می‌زنم، او جوان‌ترین بازیگر این نمایش است. روشنی که نقش یکی از دیده بانان را بازی می‌کند، می‌گوید: «دکتر خاکی تفکر مدرنی دارد. اصلاً اجرای این متن نشانی از این مساله است. او از تفکرات کلیشه‌ای دور است و این مساله به خوبی در کارگردانی‌اش نمود دارد. دکتر به شدت بر متن و اجرا تسلط دارد. اگر او تفاوت دیدگاهی با ما داشته باشد، در مورد آن صحبت می‌کنیم تا به یک نتیجه دوسویه برسیم.»
نمایش «دیده‌بانان» به کارگردانی دکتر محمدرضا خاکی و نقش آفرینی وحید نفر، علیرضا ناصحی، بهنام شرفی، محمد روشنی، بیژن محرمی، سارا افشار و علیرضا مدنی از ۱۲ آذرماه ساعت ۱۹ در تالار چهارسو مجموعه تئاترشهر روی صحنه رفته است.