اقتصاد در روزهای مصدومیت

شفاف سازی مالی در فوتبال

بدون شک باشگاه‌های پرسپولیس، استقلال تهران و نفت تهران را باید طلایه‌دار شفاف سازی مالی در فوتبال ایران دانست که در پایان رقابت‌های لیگ سیزدهم دست به انتشار مبالغ قرارداد کادر فنی و بازیکنان خود زدند.

این خرق عادت که تا همین ۳ سال قبل یکی از ناشناخته‌های مرموز فوتبال ایران بود در شرایطی اتفاق افتاد که بلافاصله با اعتراض همه ارکان حاضر در فوتبال شامل مربیان و بازیکنان روبرو شد اما همین شفاف‌سازی یک بدعت جدید در فوتبال ایران ایجادکرد که چند سالی است ادامه پیدا کرده و تبدیل به یک روال همیشگی در سازمان لیگ و باشگاه‌های لیگ برتری شده است. هر ساله و با پایان یافتن فصل نقل و انتقالات لیگ برتر مبالغ قرارداد همه باشگاه‌های لیگ برتری بر روی سایت سازمان لیگ قرار می‌گیرد و همین موضوع دست رسانه‌ها را برای پرداخت به موضوعات مختلف باز می‌گذارد. در مسابقات لیگ شانزدهم که هفته پایانی نیم فصل اول خود را هم تجربه کرد، باشگاه استقلال با قراردادهای میلیاردی که با بازیکنان خود امضا کرد با اختلاف نسبت به سایر تیم‌ها به عنوان گران‌ترین تیم لیگ‌برتر لقب گرفت.

استقلال برای خرید بازیکن در فصل نقل و انتقالات رقمی در حدود ۱۷ میلیارد و ۲۰ میلیون تومان هزینه کرده است و البته نتایج این تیم سنخیتی با هزینه صورت گرفته نداشته است. پرسپولیس هم به عنوان رقیب سنتی استقلال در حدود ۱۴ میلیارد تومان هزینه کرده که البته به نظر می‌رسد کمی فرار از قانون هم در این مبلغ وجود دارد و قرمزها با پنهان کردن مبالغ عجیب و غریب دو بازیکن خودشان نسبت به کاهش مبلغ قرارداد کلی بازیکنان خودشان اقدام کرده‌اند. اما در اصفهان و در بین دو تیم سپاهان و ذوب‌آهن شرایط تا حدودی منطقی‌تر بوده و بر اساس آمار منتشر شده دو تیم سپاهان و ذوب‌آهن بین ۱۰ تا ۱۱ میلیارتومان برای بستن تیم‌های خود هزینه کرده اند که البته ممکن است در نقل و انتقالات نیم فصل افزایش هم پیداکند.

مصدومیت گرانقیمت‌ترین بازیکن لیگ

در این بین بررسی و تحلیل این مبالغ قرارداد به صورت جزء به جزء به نوعی دیگر نام فوتبال اصفهان را مطرح کرد و قرار گرفتن نام قاسم حدادی‌فر در صدر گرانقیمت‌ترین بازیکنان لیگ برتر شانزدهم باعث شد تا توجه رسانه‌ها روی این محور بیشتر از قبل شود. حدادی‌فر با قراردادی به مبلغ یک میلیارد و ۴۳۰ میلیون تومان بیشتر از بقیه بازیکنان حاضر در لیگ در بورس بود و در باشگاه سپاهان هم تا قبل از پیوستن احسان حاج صفی به این تیم، شجاع خلیل‌زاده با یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان در صدر گرانقیمت‌ترین بازیکنان سپاهان قرار گرفت. اما در چشم بودن قاسم حدادی‌فر برای او خوش یمن نبود و این بازیکن پیش از آغاز مسابقات لیگ با یک مصدومیت تلخ و طولانی مدت روبرو شد و هنوز نتوانسته در ترکیب تیمش به میدان برود. در فوتبال دنیا هم ستاره‌ها با مشکل مصدومیت روبرو می‌شوند و نمی‌توان به این موضوع اعتراضی وارد کرد.

ضمن اینکه روال منطقی و وجدانی این است که باشگاه‌ها تمامی حمایت‌های لازم را از بازیکن مصدوم خود به عمل بیاورند تا او بتواند در نزدیک‌ترین زمان ممکن به چرخه فوتبال بازگردد. در حقیقت این مصدومیت در راه تلاش برای موفقیت تیم حاصل شده و باشگاه باید علاوه بر جبران هزینه‌های صورت گرفته در این مسیر نسبت به بهبود شرایط روحی-روانی بازیکنان مصدومش و در اختیار قرار دادن امکانات اقدام کند تا فوتبالیست‌های مصدوم زودتر از موعد مقرر بتوانند به روال اصلی خود بازگردند. البته مصدومیت بلند مدت حدادی‌فر جدا از ضرر فنی که به مجموعه ذوب‌آهن واردکرد و دست سرمربی تیم را برای استفاده از تمامی بازیکنان خود بست، یک ضرر و زیان مالی هم برای باشگاه ذوب‌آهن به ارمغان آورد؛ این باشگاه برای نگه داشتن حدادی‌فر در اصفهان متحمل هزینه شده بود و به صورت طبیعی احتیاج داشت تا از این موضوع استفاده لازم را ببرد تا حداقل بار هزینه‌های مالی باشگاه با کسب نتایج خوب جبران شود. البته ذوب‌آهنی‌ها برای اینکه بیشترین از این دچار ضرر مالی نشوند خیلی زود وارد عمل شدند و اعلام کردند که مبلغ قرارداد قاسم حدادی‌فر در طول این فصل چیزی در حدود یک میلیارد تومان است که آن هم با شرط حضور حدادی‌فر در نیمی از بازی‌های فصل تنظیم شده بود تا این بازیکن بتواند مبلغ یک و نیم میلیاردی قرارداد خودش را دریافت کند. اگر تعداد بازی‌های ذوب‌آهن در جریان بازی‌های لیگ، جام حذفی و مسابقات لیگ قهرمانان آسیا را به طور متوسط حساب کنیم، باید گفت که ذوب‌آهن در این فصل و در بهترین حالت ممکن چیزی در حدود ۴۴ مسابقه (۳۰ بازی لیگ، ۶ بازی حذفی و ۸ بازی آسیایی) برگزارخواهدکرد و تقسیم این عدد یک میلیاردتومانی قاسم حدادی‌فر با باشگاه ذوب‌آهن به این معناست که او در صورتی که می‌توانست در تمامی بازی‌های ذوب‌آهن حضور داشته باشد؛ برای هر بازی مبلغی در حدود ۲۳ میلیون تومان برای باشگاه هزینه در برمی‌داشت. در این شرایط مصدومیت حدادی‌فر که البته موضوعی اجتناب ناپذیر در دنیای ورزش حرفه‌ای است و غیبت او در تمرینات و بازی‌های رسمی تا به امروز ذوب‌آهن را که در حدود ۲۰ بازی انجام داده در مجموع با ضرری ۴۶۰میلیون تومانی روبرو کرده که البته شاید در مقابل هزینه‌های مجموع باشگاه رقم آنچنان زیادی نباشد ولی به هر حال پولی است که از جیب ذوب‌آهن رفته و دلیل آن هم مصدومیتی بوده که برای قاسم حدادی‌فر ایجاد شده است. حدادی‌فر یک بازیکن قدیمی و باسابقه در ذوب‌آهن است که به نوعی نماد این باشگا هم به حساب می‌آید و شاید این هزینه‌ها برای مراقبت از او چیزی به حساب نیاید ولی به هر صورت این موضوع اتفاق افتاده است. البته خوشبختانه ذوب‌آهن با وجود غیبت این بازیکن کلیدی و تاثیرگذار خودش تا به امروز نتایج خوبی کسب کرده تا نبودن حدادی‌فر از لحاظ فنی آنچنان به چشم نیاید ولی با این وجود نمی‌توان کتمان کرد که این مدل مصدومیت چگونه به اقتصاد باشگاه ذوب‌آهن که بدهی مالی بالغ بر ۱۰ میلیارد تومان هم دارد ضربه واردکرده است.

اقتصاد در روزهای مصدومیت

این موضوع فقط در مورد حدادی‌فر صدق نمی‌کند و مصدومیت طولانی مدت هر بازیکنی و مقایسه آن با مبلغ قراردادش می‌تواند یک چالش بزرگ برای باشگاه‌های لیگ برتری باشد که در این اقتصاد بی‌بازگشت به دنبال شادی دل هواداران و گرفتن نتیجه هستند. البته فوتبال اصفهان با این مسئله غریبه نیست و باشگاه سپاهان هم در چند سال اخیر همیشه با پرونده مصدومیت مزمن و طولانی مدت محرم نویدکیا روبرو بود که باعث می‌شد در بیشتر سالها این بازیکن بسیاری از مسابقات تیمش را از دست بدهد.

این مسئله آنقدر تکرار شد که در فصل گذشته خود محرم و سپاهانی‌ها برای اینکه کمتر دچار چالش شوند قرارداد نویدکیا را به صورتی تنظیم کردند که به ازای انجام هر بازی ۴۵ میلیون تومان دریافت کند و این مسئله تا حدودی وضعیت مالی این قرارداد را سروسامان داد ولی با این حال در سال‌های قبل شرایط تا حدودی متفاوت بود و ادامه‌دار بودن مصدومیت محرم نویدکیا باشگاه را از داشتن یک تیم متناسب با هزینه‌های صورت گرفته محروم می‌کرد. البته خود محرم حواسش به قراردادهای مالی‌اش با سپاهان بود و حتی در پایان لیگ سیزدهم در حدود ۳۰ درصد از مبلغ قرارداد خودش را به سپاهان تخفیف داد تا از این طریق جبران غیبت‌هایش را کرده باشد ولی با این حال مصدومیت‌های بلند مدت ستاره‌های فوتبال ایران که بعضا مبالغ میلیاردی هم دریافت می‌کنند و اجبار باشگاه‌ها برای پرداخت تمامی حق و حقوقشان که البته کار عجیب و غریبی هم نیست باعث بروز مشکلات مالی فراوانی برای آنها شده است.

تا قبل از پایان رقابت‌های سیزدهمین دوره لیگ برتر فوتبال ایران، تعریف آنچنان منطقی و دقیق از مبلغ قرارداد مربیان و بازیکنان در دسترس رسانه‌ها و طرفداران عادی فوتبال نبود و هر اطلاعاتی که در این حوزه منتشر می‌شد، بیشتر به واسطه گمانه‌زنی‌ها و شایعات بود. در فوتبال ایران، منبع درآمد باشگاه‌ها ، شفافیت و تعریف مناسبی در مقایسه با تیم‌های اروپایی ندارد و بر عکس اینکه در فوتبال روز دنیا یک بازیکن می‌تواند طی چند ماه علاوه بر جبران مبلغ قرارداد خود، درآمدی بسیار خوب و سودی منطقی را هم نصیب باشگاه کند اما در ایران فقط و فقط باید در این بخش هزینه کرد و تقریبا هیچ راهی برای بازگشت پول وجود ندارد. یکی دو سالی است که به لطف حمایت‌های اسپانسر بخش خصوصی از دو باشگاه پرطرفدار و پولی که آنها از هواداران می‌گیرند، تا حدودی ثبات مالی در چند باشگاه لیگ برتری شکل گرفته و بخش بسیار زیادی از هزینه‌ها از این راه باز می‌گردد ولی با این حال باید به این مسئله هم اشاره کرد که داستان اسپانسرهای این‌چنینی در همه باشگاه‌های لیگ برتری عمومیت ندارد و تنها باشگاه هایی از این رهگذر صاحب سود می‌شوند که بتوانند از پتانسیل هواداران خودشان استفاده کافی را ببرند. همین موضوع باعث شده تا بیشتر مالکان خصوصی که دستشان در جیب خودشان است و فقط برای کسب شهرت وارد این حوزه شده اند؛ خیلی زود دچار مشکلات فراوان شوند و در نهایت هم با گذشت یکی دو سال، از چرخه فوتبال ایران محو شوند. در تاریخ لیگ برتر نمونه‌های بسیار زیادی از این دست تیم‌ها داریم که با مالکان خصوصی پا به عرصه رقابت گذاشته‌اند و خیلی زود یا به مرز انحلال رسیده‌اند و یا عطای کار را به لقای آن بخشیده‌اند. همین امروز در کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال ایران پرونده‌های مالی بسیار زیادی وجود دارد که در آن نسبت به مبلغ قرارداد بازیکنان و کادر فنی همین تیم‌های منحل شده و تغییر یافته، شکایت‌های فراوانی وصول شده ولی به واسطه نبود قانون مدون و منطقی راهی برای حل این پرونده‌ها وجود ندارد و در حقیقت، دیگر باشگاه و تشکیلاتی وجود ندارد که بتوان از آن خسارت دریافت کرد.