نویسنده: Habib Siddiqui
مترجم: مریم رضایی

این روزها ده‌ها ایمیل از وضعیت اسفناک اقلیت‌های میانمار دریافت می‌کنم. مطالعه داستان‌های‌ نابودی این گروه بسیار ناراحت‌کننده است. چه کسی فکر می‌کرد در کشوری بودایی که توسط آنگ‌سان‌سو‌چی، برنده جایزه صلح نوبل اداره می‌شود، این اقلیت‌های عمدتا مسلمان، صرفا به خاطر دین یا هویت قومی متفاوت‌شان، تا نابودی کامل قربانی شوند؟ بدیهی است که پیام‌های صلح‌آمیز سیذارتا گوتاما بودا در بودایی‌های میانمار اثری نداشته است.

من می‌دانم که در دوران پس از حادثه 11 سپتامبر، برخی رهبران دنیا جنایات غیرموجه دولت سوچی را برای جلوگیری از قتل عام اقلیت مسلمان در میانمار نادیده می‌گیرند یا آن را توجیه می‌کنند. اما نسل‌کشی موضوعی جدی است که توجه جدی همه را می‌طلبد. این بی‌مسوولیتی است که چنین جنایات دردناکی را نادیده بگیریم، صرفا به این خاطر که میانمار توسط رهبری محبوب و منتخب مردم اداره می‌شود. در سال 1948، سازمان ملل نسل‌کشی را هر یک از اقدامات زیر به هدف تخریب یک گروه ملی، قومی، نژادی یا مذهبی تعریف کرد: (الف) کشتن اعضای یک گروه (ب) ایجاد صدمات جسمی یا روحی جدی به اعضای یک گروه (پ) تحمیل نوعی شرایط زندگی که باعث تخریب فیزیکی یک گروه شود (ت) انجام اقداماتی به هدف جلوگیری از تولد درون یک گروه (ث) انتقال اجباری فرزندان یک گروه به گروهی دیگر.

همان‌طور که بارها تکرار شده، آنچه به‌طور کل در میان مسلمانان اقلیت و به‌طور خاص روهینگیای میانمار که عمدتا در ایالت راخین در مرز بنگلادش زندگی می‌‌کنند رخ می‌دهد، معادل نسل‌کشی است. تخریب سیاسی، فرهنگی و اقتصادی روهینگیا نیز نمونه کاملی است که توسط شهروندان بودایی و تحت حمایت دولت صورت می‌گیرد و فعالان حکومتی و نهادهای دولتی به‌طور مستقیم در آن دست دارند. من آن را یک پروژه ملی می‌نامم که همه چیز آن توسط دولت و از زمانی که ژنرال نی وین از همکاری و مشارکت کامل اکثریت بودایی - شامل راهبان، مردم و ارتش - بهره می‌برد، تهیه و اجرا شده است. آنچه در مورد اتفاق فعلی اقلیت‌های روهینگیا و مسلمان در میانمار بسیار مخرب است این است که در دوره ما و حدود 69 سال پس از صدور کنوانسیون سازمان ملل در مورد «مجازات و جلوگیری از جرم نسل‌کشی» صورت می‌گیرد. شاید بتوان برای جنایت‌های نسل‌کشی مربوط به قبل از سال 1948 بهانه‌هایی مبنی بر عدم آگاهی پیدا کرد، اما بهانه سوچی و سرمداران قبل از او در ارتش چیست؟

تاریخ ما بارها زیر سایه تاریک جرایم مربوط به نسل‌کشی بوده است. اما به ندرت پیش‌ می‌آید که نسل‌کشی را پروژه‌ای ملی و با مشارکت کامل همه برای نابودی گروهی دیگر ببینیم و با این حال، این یک واقعیت در میانمار امروز است. راهبان بودایی، تاجران و سیاستمداران در مورد نیاز بر پاکسازی آنچه «سرزمین مادری بودایی» از بیگانه می‌خوانند، بر عموم مردم تاثیر می‌گذارند. شایعه‌های نادرست برای ایجاد دشمنی عمیق نسبت به گروه اقلیت به سرعت منتشر می‌شود؛ آنها تظاهرات ترتیب می‌دهند و از دولت می‌خواهند با گروه‌های هدف به حاشیه رانده شده برخورد سخت داشته باشد، آنها را در کمپ‌های متمرکز قرار دهد یا بی‌جهت آنها را بکشد تا بقیه آنها برای زنده ماندن مجبور شوند محل زندگی‌شان را ترک کنند و نیز اطراف محل زندگی مسلمانان اقلیت را با تفنگ و اسلحه محاصره کند و با هر وسیله غیرانسانی ممکن مثل آتش زدن خانه‌ها، محل کار و تحصیل و موسسات اجتماعی و مذهبی به آنها حمله کند. همچنین افراد بیگناه، به خصوص افراد زیر 50 سال را بازداشت کند و در نهایت از تجاوز جنسی به‌عنوان سلاحی جنگی برای بی‌حرمت کردن قربانیان استفاده کند. لیست این اقدامات وحشیانه با مشارکت کلیه بخش‌های جامعه بودایی میانمار ادامه دارد. این پروژه‌ای کامل برای حذف روهینگیا و دیگر اقلیت‌های مسلمان در این کشور است.

غیر از این، چطور می‌توان جنایت‌هایی را که به دست مردم بودایی و دولت میانمار صورت می‌گیرد، توضیح داد؟ تصادفی نیست که سوچی اجازه نمی‌دهد هیچ تحقیقی از سوی جامعه بین‌الملل در این کشور صورت بگیرد و تلاش‌ها و گزارش‌های مامور ویژه سازمان ملل را محکوم و آنها را رد می‌کند. برای پی بردن به چنین جنایت‌هایی، نه نیاز است به تاریخ اقدامات قومی دهه‌های 30 و 40 دوره تفوق بریتانیا مراجعه کنیم و نه حتی دوره برمه مستقل جدید. اتفاقاتی که طی حدود یک ماه گذشته رخ داده به تنهایی کافی هستند تا بدانیم شدت این معضل چقدر بوده است. در ساعات اولیه روز 3 اوت، گروهی متشکل از حدود 30 بودایی با چوب و قمه به مسلمانان منطقه‌ای در ماندالی حمله کردند. ساکنان این منطقه به خبرگزاری رویترز گفته‌اند که این اتفاق هراس از تکرار خشونت مرگباری را که در سال 2014 در همین منطقه رخ داد، برانگیخته است. ماندالی و دیگر شهرهای مرکزی میانمار، شاهد حوادث پراکنده‌ای از خشونت علیه مسلمانان از زمان انحلال دولت نظامی این کشور در سال 2011 بوده‌اند. یک روز پیش از آن، گروه‌های کوچکی از راهبان بودایی به همراه ده‌ها تن از حامیان خود، کمپ‌هایی را در اعتراض به دولت سوچی به دلیل ناتوانی او در حمایت از بودایی‌ها برپا کرده بودند.

از روز اول اوت، حدود 650 نفر از اقلیت روهینگیا که در روستای «زیدی پیین» زندگی می‌کنند، به محاصره تندروهای راخین تحت حمایت دولت درآمدند و با سیم‌های خاردار از دسترسی آنها به غذا، جاده‌ها، جنگل و روخانه‌ها جلوگیری شد. یک فعال حقوق بشر گفته بود: «هدف اصلی این محاصره این بود که آنها از گرسنگی تلف شوند و در نهایت مجبور شوند خانه‌های خود را یک بار و برای همیشه ترک کنند. بنابراین، دولت میانمار می‌تواند به دنیا بگوید که روهینگیایی‌ها خودشان خانه‌هایشان را ترک کرده‌اند.» در روز 30 ژوئیه، یک گروه نظامی به روستای «یدوین پیین» حمله و تعدادی از خانه‌های منطقه را به کلی نابود کرد و اموال مردم مثل پول، طلا و دیگر اجناس باارزش را به غارت برد و اموال نامنقول را تخریب کرد. به تعدادی از زنان این روستا نیز تجاوز شد.

در سال 2012، حدود هزار نفر از مردم روهینگیا در ایالت راخین از بین رفتند و ده‌ها هزار نفر نیز بی‌خانمان شدند. سال گذشته، خشونت علیه مردم این منطقه تشدید شد و حمله‌هایی در مناطق مرزی از سوی شبه‌نظامیان به آنان صورت گرفت. عملیات نظامی حدود 75 هزار نفر را به مرز بنگلادش فرستاد؛ جایی که بسیاری از مردم متحمل بدرفتاری‌های جدی شدند. گزارش سازمان ملل که اوایل امسال منتشر شد، اعلام کرده بود نیروهای امنیتی میانمار مرتکب کشتار دسته‌جمعی و تجاوز‌های گروهی علیه مردم روهینگیا شده‌اند که معادل جنایت علیه بشریت است.

پس از آنکه مامور عالی حقوق بشر سازمان ملل اعلام کرد عملیات ارتش در بخش شمالی ایالت راخین جزو جنایات علیه بشریت محسوب می‌شود، اتحادیه اروپا نیز درخواست تحقیق و بررسی در منطقه را مطرح کرد. خبرگزاری رویترز جزو آن دسته از رسانه‌های بین‌المللی بود که چندی پیش در ماموریتی که کاملا تحت نظارت نیروهای امنیتی بود، این منطقه را پوشش داد. زنان روهینگیا به خبرنگاران از بازداشت بی‌دلیل همسران و پسرانشان و کشتار و سوزاندن مردم به دست نیروهای امنیتی می‌گفتند. دولت سوچی همچنان این اتهامات را رد می‌کند و بیشتر آنها را ساختگی می‌داند. در چند مورد، مقامات محلی به فشارهای ناسیونالیستی مبنی بر تعطیل کردن ساختمان‌های مربوط به مسلمانان که گفته می‌شود بدون مجوز رسمی فعالیت می‌کنند، پاسخ مثبت داده‌اند. در ماه مه، دو مدرسه مذهبی در شهر یانگون، بزرگ‌ترین شهر میانمار بسته شدند. رسانه‌های محلی نیز از بسته شدن یک مسجد و یک مدرسه مذهبی در اوتکان در حومه یانگون خبر داده‌اند.

مقامات کیاک‌پادانگ در مرکز میانمار که به عدم پذیرش ساکنان غیربودایی در منطقه خود شهره شده‌اند، چند ماه پیش با تخریب سازه‌ای که به اشتباه گفته می‌شد مسجد است، موافقت کردند. در روز 3 اوت، 20 گروه فعال حقوق بشر در میانمار در نامه‌ای از سوچی خواستند برای حمایت از مسلمانان که 3/ 4 درصد از جمعیت کل میانمار را تشکیل می‌دهند، اقداماتی انجام دهد. در این نامه نوشته شده بود: «دولت برمه نباید به خواسته ناسیونالیست‌های افراطی که از گفتار تنفرآمیز، تهدید و خشونت به منظور القای ترس در جوامع مسلمان در این کشور استفاده می‌کنند، تن دهد. مشاهده گسترش احساسات ضد اسلامی در ایالت راخین، جایی که اقلیت مسلمان روهینگیا در آن مورد آزار و انزوا هستند و حتی شهرهای بزرگی مثل یانگون، هشداردهنده است.»

در روز 4 اوت، جیمز گومز، مدیر بخش جنوب شرق آسیا و اقیانوسیه سازمان عفو بین‌الملل، در واکنش به افزایش گزارش‌های منتشر شده از کشته شدن روستاییان در شمال ایالت راخین اعلام کرد: روهینگیایی‌های میانمار با نابودی مواجهند. کلیه حقوق اساسی مطرح شده در بیانیه جهانی حقوق بشر در مورد آنها نادیده گرفته می‌شود. قانون تابعیت میانمار که در سال 1982 به تصویب رسیده، شهروندی روهینگیا را رد می‌کند. مردم این منطقه در میان 134 قومیت رسمی میانمار به رسمیت شناخته نمی‌شوند، چون مقامات می‌گویند آنها مهاجرانی هستند که به‌صورت غیرقانونی از بنگلادش آمده‌اند. آنها در معرض انجام کار اجباری هستند و به شدت از سوی دولت محدود می‌شوند. مردم روهینگیا حق ترک کمپ‌هایی که برای آنها در نظر گرفته شده، حق‌الارض و منبع درآمد ندارند و برای زنده ماندن به «برنامه جهانی غذای» سازمان ملل وابسته‌اند که اغلب هم جلوی آن گرفته می‌شود. بودایی‌های محلی حق ندارند به آنها غذا برسانند یا کسب‌وکاری با آنها انجام دهند.

در سال 1939، آدولف هیتلر در حکمی به فرماندهان ارتش خود اعلام کرده بود: «عجالتا یگان خدمت اس اس (نشان مرگ) را با حکم کشتار بدون ترحم یا بخشش کلیه مردان، زنان و کودکان با نژاد یا زبان لهستانی به شرق فرستاده‌ام. تنها به این شیوه است که می‌توانیم فضای حیاتی را که نیاز داریم به دست آوریم.» نمی‌شد تصور کرد بعد از سقوط حکومت نازی، بار دیگر شاهد تکرار چنین جنایت‌های دردناکی باشیم. به هر حال، واقعیت این است که دولت سوچی، مثل پیشینیان خود، این سیاست‌های جنایتکارانه را برای بیرون راندن مردم روهینگیا و اقلیت مسلمان، تمام کرده است. با وجود افزایش نشانه‌های نسل‌کشی، جامعه بین‌الملل تاکنون این جنایت‌های غیرانسانی با این وسعت را نسل‌کشی نخوانده، چون هیچ‌یک از دولت‌های قدرتمند عضو شورای امنیت سازمان ملل حاضر نیستند از منافع تجاری و استراتژیک خود در میانمار دست بکشند. به گفته دکتر مائونگ زارنی، فعال حقوق بشر، «دنیا در حال تماشا است و کاری برای پایان دادن به تالمات روهینگیا انجام نمی‌دهد. این مثل اتفاقی است که در کامبوج و رواندا رخ داد. دنیا فقط نگاه می‌کند، نگاه می‌کند، نگاه می‌کند...» من نمی‌دانم تا کی ما فقط نگاه می‌کنیم و نگاه می‌کنیم و کاری برای پایان دادن به جنایات نسل‌کشی دولت میانمار انجام نمی‌دهیم!

منبع: eurasiareview