این دلار کمرشکن

طبیعتا باشگاه‌داری در چنین شرایطی هر روز دشوار و دشوارتر می‌شود. غیر از مخارج جاری که متاثر از نوسانات ارزی افزایش می‌یابد، برخی هزینه‌ها هم به‌طور مستقیم به شکل دلاری انجام می‌شود. از آن جمله می‌توان به برگزاری اردوهای برون‌مرزی و نیز اعزام تیم به مسابقات خارجی اشاره کرد. در عین حال بخش همه‌گیرتر این داستان به استفاده از بازیکنان غیرایرانی مربوط می‌شود. در حقیقت شاید خیلی از تیم‌ها به مسابقات خارجی نروند، اما بازیکن و مربی خارجی دارند و باید دستمزدش را بر اساس نرخ روز ارز بپردازند. اگر قرار باشد فقط یک مثال کارگشا بزنیم، می‌توانیم سراغ یورگن لوکادیا، ستاره هلندی پرسپولیس برویم. او اواسط مرداد در حالی به پرسپولیس پیوست که قیمت دلار چیزی حدود ۲۸ هزار تومان بود.

بنا بر اخبار منتشره در همان زمان، رقم قرارداد لوکادیا چیزی حدود یک میلیون دلار برآورد شد. حالا و در شرایطی که مسابقات لیگ برتر هنوز به نیم‌فصل هم نرسیده، قیمت دلار نسبت به زمان عقد قرارداد با لوکادیا به شدت افزایش پیدا کرده است. این یعنی هنوز هیچی نشده تعهد باشگاه پرسپولیس به مهاجم خود چند میلیارد تومان افزایش پیدا کرده است؛ رقمی که شاید چند سال پیش با آن می‌شد یک تیم کامل فوتبال بست! حالا تصور کنید همین تیم، شیخ دیاباته را هم دارد که داستانش مشابه است. آن طرف استقلال که اصلا از کادر مربیان خارجی سود می‌برد و داخل زمین هم به بازیکنانی مثل کوین یامگا و آمانوف متعهد است.

اگر قرار باشد ابعاد ترسناک‌تری از داستان را با هم مرور کنیم، لازم به یادآوری است که باشگاه‌های ایرانی معمولا بدهی‌های انباشته خارجی هم دارند که تا لحظه آخر پرداخت آنها را به تعویق می‌اندازند. طبیعتا همین بدهی‌ها هم مشمول رشد روزافزون قیمت ارز می‌شود و دردسری تازه می‌سازد. به عنوان مثال پرسپولیس چند صد هزار دلار به بوژیدار رادوشوویچ بدهکار است که معادل ریالی آن در حال حاضر نسبت به لحظه جدایی این بازیکن به‌شدت افزایش پیدا کرده است. همه اینها یک طرف و اینکه نمی‌دانیم حرکت قطار دلار در چه نقطه‌ای متوقف خواهد شد هم یک طرف دیگر. شاید یک ماه دیگر، قصه از این هم عجیب‌تر شود. عجالتا ارزش ریالی قرارداد آقای لوکادیا، یعنی همان مثال ابتدای مطلب به بیش از ۳۰ میلیارد تومان رسیده است!