حفره‌های مالیاتی در فوتبال ایران

دنیای اقتصاد: به تازگی اخبار نگران‌کننده‌ای در مورد تمرکز ویژه ارزیابان کنفدراسیون فوتبال آسیا روی مسائل اداری و مالی باشگاه‌های درگیر در لیگ قهرمانان قاره به گوش می‌رسد. بر این اساس، قرار است حتی بازرسان AFC به تهران سفر کنند و اسناد و مدارک دو باشگاه پرسپولیس و استقلال را به‌طور دقیق مورد بررسی قرار بدهند. گفته می‌شود یکی از محورهای این ارزیابی ویژه، بحث بدهی‌های باشگاه‌هاست. AFC تاکید دارد باشگاه‌ها نباید بدهی معوق و انباشته داشته باشند، وگرنه جواز حضور در لیگ قهرمانان را به دست نخواهند آورد. این در حالی است که تا کنون با برخی سندسازی‌ها از داخل کشور، جلوی محرومیت باشگاه‌های ایرانی گرفته شده و تیم‌های ما توانسته‌اند به کنفدراسیون بقبولانند که حالت تجاری و حتی سودده دارند! در عین حال اما با موج جدید بازرسی‌های AFC که به‌صورت ویژه و حضوری انجام می‌شود، حتما کار برای نمایندگان ایران دشوارتر از قبل خواهد شد و ممکن است تیم‌های ما سهمیه حضور در مسابقات آسیایی را از دست بدهند. جالب اینکه این بار تمرکز کنفدراسیون فوتبال آسیا حتی به مسائل مالیاتی هم جلب شده و آنها می‌خواهند مطمئن شوند تیم‌های ایرانی بدهی مالیاتی ندارند. حالا شاید مثل گذشته به لطایف‌الحیلی توانستیم دوباره AFC را در این مورد متقاعد کنیم؛ آیا واقعا اصل مساله حل خواهد شد؟ بعید می‌دانیم. به نظر می‌رسد مسائل مالیاتی فوتبال ایران نیاز به بررسی دقیق‌تر و یک همت و جدیت اساسی برای حل همیشگی بحران دارد.

بدهی 30میلیاردی سرخابی‌ها

در مورد اینکه باشگاه‌های بزرگ ایرانی چقدر بدهی مالیاتی دارند، اطلاعات شفافی در دست نیست. فقط همین را می‌دانیم که طی سال‌های گذشته چندین بار حساب بانکی سرخابی‌ها به همین بهانه مسدود شده و آنها مشکلات زیادی پیدا کرده‌اند. آخرین بار تقریبا یک سال پیش بود که حساب هر دو باشگاه به‌طور همزمان مسدود شد و همان روز گمانه‌زنی‌هایی در مورد بدهی ۱۰ تا ۱۵میلیارد تومانی هر کدام از دو باشگاه به اداره مالیات انجام گرفت. اگرچه از آن زمان تلاش‌هایی برای حل مشکل آغاز شد، اما بسیار بعید است که این بدهی به‌طور کامل پرداخت شده باشد. به این ترتیب در صورت جدی بودن ارزیابی‌های AFC، ممکن است سرخابی‌ها دچار دردسر جدی شوند، مگر اینکه باز هم مثل گذشته پای سندسازی و ارائه اطلاعات غیرواقعی به کنفدراسیون فوتبال آسیا وسط بیاید.


موج درگیری‌ها و دلخوری‌ها

بدهی‌های معوقه مالیاتی علاوه بر اینکه به اقتصاد کشور ضربه می‌زند و باشگاه‌ها را با خطر مسدود شدن حساب‌ها یا محرومیت مواجه می‌کند، موجی از تنش‌های مخل اعصاب را هم به همراه می‌آورد. بارها شنیده‌ایم که بازیکنان و مربیان تیم‌های مختلف درست پای پرواز و پیش از شرکت در یک مسابقه مهم و حیاتی پی به ممنوع‌الخروجی‌شان برده‌اند و به دردسر افتاده‌اند. این مناقشات همیشه وجود داشته و در بسیاری از مواقع ضربات کلیدی به فوتبال ایران وارد کرده است. همین اواخر علیرضا منصوریان پیش از چند سفر استقلال متوجه شد ممنوع‌الخروج است و حتی یک بار ناچار شد 24ساعت بعد از کاروان تیمش به مقصد سفر کند. همچنین علی دایی هم به تازگی در اظهاراتی تند به انتقاد از مسوولان باشگاه پرسپولیس پرداخته بود که چرا مالیات او را نداده‌اند. دایی گفته بود همیشه به‌عنوان یک مودی خوش‌حساب مورد تقدیر تشکیلات مالیاتی بوده، اما حالا به‌عنوان چهره‌ای بدهکار شناخته شده است.

رسم غلط در فوتبال ایران

بخش بسیار بزرگی از مشکلات مالیاتی در فوتبال ایران ناشی از یک رسم غلط و بدعت نادرست است. بر این اساس در فضای بازیکن‌سالارانه فوتبال کشورمان، بسیاری از باشگاه‌ها برای جلب رضایت ستاره‌های سرشناس یا حتی مربیان نامدار، پرداخت مالیات آنها را هم تقبل می‌کنند. به این ترتیب در یک اتفاق نادر و اشتباه، کارگر پرداخت مالیاتش را به کارفرما موکول می‌کند تا اصل فلسفه مالیات زیر سوال برود. ادامه همین رویه منجر به وقوع مشکلات بیشتری هم می‌شود؛ چرا که باشگاه‌ها سعی می‌کنند پرداخت دستمزد بازیکنان را در اولویت قرار بدهند و آنها را راضی نگه دارند، اما بدهی‌های مالیاتی انباشته می‌شود و دردسرهای بعدی را به همراه می‌آورد. به این ترتیب است که بازیکن باشگاهی را ترک می‌کند، اما سال‌ها بعد به خاطر بدحسابی آن باشگاه دچار مشکل می‌شود. طبیعی است که اگر این رسم غلط از اساس اصلاح شود، مشکلات ثانویه و تبعی هم برطرف خواهد شد. به این ترتیب که هر بازیکنی خودش مالیاتش را بدهد و خودش مسوول حساب و کتابش باشد.

درآمد مقرر یا درآمد محقق؟

مساله مالیات بازیکنان و مربیان در فوتبال ایران اما یک حفره مهم دیگر هم دارد؛ به این ترتیب که خیلی از این جماعت به درستی ادعا می‌کنند قادر به دریافت دستمزد کامل‌شان از باشگاه‌ها نیستند، اما ناچارند مالیات رقم اصلی را بپردازند. این یعنی مثلا باشگاهی با بازیکن یک قراردادی به ارزش 500میلیون تومان می‌بندد، اما در انتهای فصل فقط 200میلیون به او می‌پردازد و بقیه را به شکایت و شکایت‌کشی وا می‌گذارد تا زمان بخرد. در این شرایط بازیکن ناچار است مالیات همان 500میلیون تومان را بپردازد که طبعا عادلانه نیست و حتی می‌تواند حجم بدهی‌های معوق را افزایش هم بدهد. به این ترتیب گفته می‌شود بهتر است مالیات بازیکنان و مربیان روی درآمد محقق وضع شود، نه درآمد مقرر؛ ایده‌ای که منطقی به نظر می‌رسد.