بسیاری از ایدههای بزرگ و نوآوریهای شکستخورده، از نظر فنی قوی و حسابشده هستند. آنچه باعث شکست آنها میشود، عوامل انسانی و فرهنگی است که آنها را موانع نرم نامیدهایم. سال ۲۰۰۳، یک پژوهشگر محیطزیست هندی به نام نارایانا پیساپتی، روندی هشداردهنده را مشاهده کرد: سطح آبهای زیرزمینی در منطقه حیدرآباد به سرعت در حال کاهش بود. او به بررسی میزان بارشها پرداخت اما به چیزی که وضعیت موجود را توجیه کند، نرسید. با بررسیهای عمیقتر، مشخص شد که ایراد کار از تغییر روشهای کشاورزی منطقه است. بسیاری از کشاورزان ناحیه، دست از کشت ارزن برداشته بودند (محصولی بومی که به عنوان غذای مردم فقیر شناخته میشد) و به جای آن برنجی میکاشتند که ۶۰ برابر آب بیشتری مصرف میکرد. از طرفی به دلیل یارانهای بودن برق، پمپهای چاههای کشاورزان به طور دائم در حال کار بود و آب را به مزارع آنها میکشاند.
از وقتی توفان چتجیپیتی سال گذشته دنیا را فراگرفت، اینترنت پر شد از پیشبینیهایی در مورد اینکه هوش مصنوعی مولد چقدر تحولآفرین خواهد بود. بیل گیتس اوایل امسال در یک بلاگ پست، این تکنولوژی را به اندازه اینترنت و ریزپردازندهها تحولآفرین دانسته و گفته بود: «کل صنایع به واسطه آن تغییر خواهند کرد.» از رسانه و آموزش گرفته تا حقوق و خدمات درمانی، انتظار میرود عرصههای گستردهای از تلاشهای بشر زیر و رو شود.
شرکتهای خدمات تحویل، نقش مهمی در زندگی روزمره ما ایفا میکنند، چه در زمینه خرید و فروش آنلاین، یا تحویل غذا یا حملونقل لوازم ضروری. این شرکتها گرچه زندگی را برای ما آسان کردهاند اما خودشان با چالشهای بسیاری مواجهند، از جمله موانع لجستیک، نگرانیهای زیست محیطی و سایر چالشهایی که بر کارآمدی و اعتبار و رضایت مشتری تاثیر میگذارند.