مترجم: مرتضی باقری بخش چهاردهم ری دالیو میلیاردر آمریکایی و موسس شرکت بریج واتر است که با ثروت ۴ میلیارد دلاری دویست‌ودوازدهمین ثروتمند جهان در سال ۲۰۱۰ به‌شمار می‌رود. شرکت بریج واتر در حال حاضر بزرگ‌ترین صندوق تامین سرمایه در جهان است. در بخش های قبل خواندیم پنج اصل مهم وجود دارد که باید برای به دست آوردن آنچه در زندگی می‌خواهید، انجام دهید. در این بخش چهارمین عنوان از مجموعه گفت‌وگوهای ری دالیو را می‌خوانیم.

طراحی برنامه

در بعضی موارد ممکن است از تعیین و تنظیم اهداف به سمت طراحی برنامه‌ای که شما را به این اهداف برساند بروید؛ در دیگر موارد شما با مشکلاتی در مسیر رسیدن به اهدافتان مواجه خواهید شد و باید برنامه‌ای در خصوص آنها طراحی کنید. از این رو طراحی در مراحل پیشرفت اتفاق خواهد افتاد، اگر چه آنها اغلب در مورد اینکه چطور با این مشکلات برخورد کنید، روی می‌دهند.

به عبارت دیگر بیشترین حرکت به سمت اهدافتان از طراحی کردن اینکه چطور ریشه اصلی مشکلاتتان را حذف کنید به‌وجود می‌آیند. مشکلات عالی هستند، زیرا آنها بیشتر مواقع، موانع مشخصی هستند به‌طوری‌که شما می‌دانید به سمت جلو حرکت خواهید کرد اگر بتوانید عوامل ریشه‌ای آنها را تعیین و حذف کنید.

ایجاد یک طرح، شبیه نوشتن یک فیلمنامه است که در این فیلمنامه شما فردی را که طی زمان برای رسیدن به اهداف اقداماتی انجام خواهد داد، به تصویر می‌کشید.

اهداف و مشکلاتی که در مسیر راه تان قرار گرفته‌اند را مجسم کنید، سپس راه‌حل‌های عملی کاربردی را مجسم کنید. زمان طراحی کردن راه‌حل‌ها، هدف این است تا اینکه نحوه انجام دادن کارها به‌طوری‌که مشکلی روی ندهد یا خیلی کم اتفاق بیفتند را تغییر دهید.

در مورد هر مشکل به‌تنهایی و به‌عنوان محصول ریشه اصلی ایجاد مشکل فکر کنید مانند محصولاتی که به‌وسیله یک ماشین تولید می‌شوند. نوعا مسیرهای زیادی به سمت اهدافتان وجود دارد و شما نیاز دارید تا تنها یکی از این مسیرها که کار می‌کند را پیدا کنید، بنابراین اغلب این کار همیشه شدنی است.

اما یک طرح موثر و کارآ به تفکر در مورد عوامل و مجسم کردن اینکه چطور این چیزها گرد هم می‌آیند و طی زمان آشکار خواهند شد، نیازمند است. ضروری است تا تصور کنید کجا بوده‌اید (یا کارهایی که انجام داده اید)، الان کجا هستید و در آینده در مسیر رسیدن به اهدافتان به کجا خواهید رسید. شما باید این طرح را طی زمان مجسم کنید مانند نگاه کردن به فیلمی که گذشته، حال و آینده تان را به همدیگر متصل کرده است.

سپس این طرح را روی کاغذ پیاده کنید به‌طوری‌که دیدتان را نسبت به این طرح از دست ندهید و این طرح چیزهایی را که برای انجام نیاز دارید و اینکه کی آن را انجام دهید، در بر گیرد.

این لیست از وظایف، اهدافتان را به وظایفتان متصل خواهد کرد. برای اینکه پیشرفت کنید باید نگاهتان را از اهدافتان برنداشته و بر وظایفتان تمرکز کنید؛ باید مداوم به عقب و جلو رجوع کنید. در اصول مدیریتی من (بخش ۳) می‌توانید یک چنین برنامه‌ای را ببینید.

در زمان طراحی برنامه تان، در مورد زمان‌بندی وظایف مرتبط فکر کنید. طرح کلیاتی از آنها را تهیه کرده و آنها را با وظایف مشخص تصحیح کنید. این یک فرآیند تکراری است که بین تعیین کردن گام‌های کلی مسیرتان (به عنوان مثال استخدام افراد مناسب) و مشخص کردن وظایف مرتبط با آن است (به عنوان مثال در دو هفته آینده مشاوری را برای پیدا کردن افراد مناسب انتخاب کنم) به‌طوری‌که مستلزم عواملی از قبیل هزینه و زمان خواهد بود.

این کار شما را به سمت اینکه طراحی اولیه گام‌هایتان زمانی که وظایف و طرح خوب با یکدیگر جفت و جور شد، راهنمایی خواهد کرد. با مشخص کردن هر چه بیشتر (به‌عنوان مثال مشخص کردن که چه کسی کی و چه کاری را انجام دهد) به شما اجازه خواهد داد اینکه چطور این طرح هم در تصویر کلی و هم در جزئیات کار می‌کند را مجسم کنید. این طرح همچنین به شما و دیگران لیست وظایف و مسوولیت‌ها و اهداف زمانی را می‌دهد که مستقیم به شما کمک خواهد کرد.

البته امکان ندارد که تمام برنامه‌ها و طرح‌ها در چارچوب زمانی تعیین شده، نتیجه مورد نظرتان را به همراه داشته باشد. در این چنین حالاتی ضروری است که به کارهایی که انجام نشده است نگاه کرده و از خودتان بپرسید آیا نتایج و بازخوردها قابل قبول هستند یا خیر.

در اینجا چشم‌انداز مورد نیاز است و بحث در مورد آن با دیگران می‌تواند حیاتی باشد. اگر این طرح چیزهایی که در چارچوب زمانی تخمین زده شده است را به‌دست نیاورد و نتایج اجرای طرح در رسیدن به هدفتان قابل قبول نباشد باید برای ایجاد این طرح بیشتر فکر کرده (احتمالا با مشاوره از افراد قابل قبول) یا اهدافتان را تقلیل دهید.

طراحی یک طرح خوب زمان زیادی نمی‌گیرد شاید یک ساعت یا چند روز یا چند هفته و هر میزان که شما زمان صرف این کار کردید تنها بخش کوچکی از مدت زمانی خواهد بود که صرف اجرای این طرح خواهید کرد، اما طراحی کردن خیلی اهمیت دارد زیرا این کار مشخص می‌کند که برای اثرگذاری بیشتر چه کارهایی را باید انجام دهید. این فرآیند به‌طور جزئی‌تر در اصول مدیریتی من آمده است.

افرادی که در این مرحله موفق عمل می‌کنند توانایی مجسم کردن و فهم عملی از اینکه چطور کارها واقعا کار می‌کنند را دارند. به یاد بیاورید نباید تمام این خصوصیت‌ها را داشته باشید، اگر کسی را داشته باشید تا به شما در مورد خصوصیت‌هایی که ندارید کمک کند، کافی است.

به خاطر داشته باشید که طراحی کردن از شروع به انجام کار، مقدم‌تر است. طراحی به شما لیست کارهایی که باید انجام دهید را خواهد داد.