شیارهای ذهنی سازمان را دریابید

 تحقیقات علمی نشان داده است، ذهن هم می‌تواند به‌مرور زمان شیارهایی روی خود حک کند. «شیارهای ذهنی» (Mental Ruts) با نشخوارهای فکری منفی شکل می‌‌‌گیرند و عمیق می‌‌‌شوند. هر روز که با خود می‌‌‌اندیشیم «زندگی چقدر سخت است»،  «مردم این دوره و زمانه، چرا قابل اعتماد نیستند»،  «انگار در این دوره و زمانه، هیچ‌چیز سر جایش نیست»، «چرا در مقایسه با اطرافیان، من همیشه دچار مشکل می‌‌‌شوم»، «چرا هر روز اوضاع خراب‌‌‌تر می‌‌‌شود» یا به قول فروغ فرخزاد با خود زمزمه می‌‌‌کنیم «نجات‌‌‌دهنده در گور خفته است»، در حال حکاکی شیارهایی روی ذهنمان هستیم. بعد از حک این شیارهای ذهنی، افکارمان همچون خودروی در حال حرکت در جاده خاکی و خیس، به درون این شیارها درمی‌‌‌غلتند و گویا شیارها جاذبه‌‌‌ای توانکاه برای گریز از خود نشان می‌‌‌دهند.

با الگوگیری از این مفهوم، می‌توان ادعا کرد که سازمان‌ها، صنایع و حتی کشورها ممکن است در تصمیم‌‌‌‌‌‌سازی‌‌‌ها، تصمیم‌‌‌گیری‌‌‌ها، برنامه‌‌‌ها، رویکردها،  استراتژی‌‌‌ها و نظایر اینها در تله شیارهای ذهنی گرفتار شوند که به مرور زمان و با توجه به زمینه‌‌‌های فرهنگی و ایدئولوژیک و مانند آنها شکل گرفته‌‌‌اند. شیارهای ذهنی در طول زمان به وجود می‌‌‌آیند و سخت‌‌‌جان‌‌‌اند و به‌راحتی از میان نمی‌‌‌روند. چندی پیش مفهومی را مطالعه می‌‌‌کردم با عنوان «اوتیسم سازمانی» که مدعی بود سازمان‌ها به مرور بر «چگونگی» انجام کارها متمرکز می‌‌‌شوند تا «چرایی» انجام کارها. در واقع همانطور که مبتلایان به اوتیسم مشکلاتی همچون رفتارهای تکراری و کلیشه‌‌‌ای، در مهارت‌‌‌های ارتباطی کلامی و غیرکلامی و رفتارهای اجتماعی نقص پیدا می‌‌‌کنند، سازمان‌ها نیز در روال عادی کارها و برنامه‌‌‌های خود غرق می‌‌‌شوند و گویا یادشان می‌‌‌رود که فلسفه وجودی‌شان چه بوده و چه باید بکنند.

ادگار شاین در کتاب غنی «فرهنگ سازمانی» خود می‌‌‌نویسد که رفتارها و جلوه‌‌‌های ظاهری کارکنان سازمان متاثر از ارزش‌‌‌های مورد حمایت گذشته است و از منظر تاریخی قابل بررسی است. سوال پرسیدن پیاپی و در پی پاسخ سوال «معنای این رفتارها و ظواهر چیست؟» بودن، می‌تواند فهم مدیران سازمان را از ارزش‌‌‌های مورد حمایت جمعی افزایش دهد. بعد از کشف ارزش‌‌‌های مورد حمایت، باید یک لایه عمیق‌‌‌تر هم بررسی شود: باورهای مشترک نهفته و فرض‌‌‌های مسلم جاافتاده در ذهن کارکنان. اگر رفتارها، ارزش‌‌‌ها و باورها حاکی از رد پاهایی کج و معوج و نامطلوب باشد،  این شیارها آسیب‌‌‌زا خواهند بود و باید ترمیم شوند.

بنا به تجربه فعالیت چندساله نگارنده در صنعت بانکی کشور، باورها و فرض‌‌‌های مسلم جاافتاده‌‌‌ای وجود دارند که چه‌بسا با اختلال اوتیسم سازمانی همراه بوده و در قالب شیارهایی عمیق بر پیکره این صنعت خودنمایی می‌‌‌کنند. برای مثال،  فرقی ندارد تحلیل‌‌‌ها و ابزارهای تدوین برنامه راهبردی چه می‌‌‌گویند، تفکر غالب مدیران عامل بانکی، «رشد» از طریق «افزایش جذب سپرده‌‌‌ها» است. در طول زمان این موضوع یک شیار ذهنی در صنعت بانکی ایجاد کرده است؛ شیاری که جاذبه بالایی دارد و مجال فکر کردن به چیزی ورای آن را به‌سختی می‌‌‌دهد.‌راهبرد رشد، شرایط و الزاماتی دارد؛ باید محیط بطلبد،  سازمان بخواهد و بتواند و پیش از این سازوکار مدیریت هزینه‌‌‌ها، ساختارها و فناوری‌‌‌ها و سایر شایستگی‌‌‌های لازم کسب شود. علم مدیریت راهبردی به ما می‌‌‌گوید در شرایط دشوار محیطی،  بهبود فرآیندها، بهبود ساختار هزینه، متنوع‌‌‌سازی جریان‌‌‌های درآمدی و در مجموع بهبود مدل‌‌‌ کسب‌وکار اولویت بالاتری دارد تا پرداختن به مقوله رشد و افزایش منابع و سپس هدر دادن منابع جذب‌شده. در سایر صنایع و وزارت‌‌‌خانه‌‌‌ها نیز شیارهای ذهنی وجود دارد که به‌سختی اجازه می‌‌‌دهد سمت و سوی فکری مدیران و تصمیم‌‌‌گیران به جایی غیر از آن شیارها معطوف و متمرکز شود. در یک سطح کلان‌‌‌تر و در عوامل محیطی همچون سیاست داخلی، سیاست خارجی، فرهنگ، اجتماع، قانون‌گذاری، فناوری و سایر ابعاد نیز می‌توان این شیارها را مشاهده کرد که در اینجا مجال پرداختن به تک‌تک آنها وجود ندارد.

این نوشتار در مقام شرح کلی چالش شیارهای ذهنی است و امید است هر مقام مسوول و مدیری بتواند به این شیارها در حوزه کاری خود بیندیشد و راهکارهایی برای برون‌‌‌رفت از آن مهیا سازد؛ چرا که این شیارها اگر در طول زمان عمیق شوند، همچون سیاه‌‌‌چاله، افکار را به سمت و سوی خود می‌‌‌کشند و مجال فکر کردن خارج از مسیر خود را نمی‌‌‌دهند. فهم و تقویت یادگیری دوحلقه‌‌‌ای و سه‌حلقه‌‌‌‌‌‌ای (سطوح مختلف یادگیری در سازمان)، درک پارادایم‌‌‌های مختلف فکری و خصوصا پارادایم‌‌‌های حوزه علوم انسانی و نگریستن به موضوعات از ورای روتین‌‌‌ها و چگونگی‌‌‌ها از جمله مهارت‌‌‌ها و دانش‌‌‌هایی است که آموختن آنها می‌تواند برای رهایی از شیارهای ذهنی کارگشا باشد.