اولویت‌های فرهنگی در برنامه ششم توسعه

گروه فرهنگ و هنر: مفهوم «فرهنگ» در ادبیات رسمی و قانون‌گذاری کشور عموما با محوریت مدارس، دانشگاه‌ها، حوزه‌های علمیه و نشر معنا می‌یابد و به‌رغم اینکه فرهنگ، مشتمل بر هنرهای هفتگانه نیز می‌شود، کمتر اتفاق می‌افتد که این مفهوم در ادبیات رسمی کشور، با اولویت هنرها به‌کار برده شود. این گزارش روند برخی تغییرها در جایگاه و رویکرد فرهنگی را در برنامه‌های توسعه بررسی می‌کند، طبیعی است که پرداختن به این مهم در یک نوبت امکان‌پذیر نیست؛ بنابراین گزارش حاضر بخش نخست سلسله گزارش‌هایی خواهد بود که در این مورد منتشر خواهند شد.به هر روی با این مقدمه کوتاه می‌توان رویکردهای قانونی به حوزه فرهنگ و هنر را در برنامه‌های پنج ساله توسعه کشور، بررسی کرد. اما این کار نیازمند یک دوره زمانی کافی برای بررسی دقیق همه جزئیات قانونی از یکسو و جزئیات اجرایی همان قانون از سوی دیگر است. گاه قوانین چنان‌که باید مبسوط و کارآمد نبوده‌اند و گاه مسوولان اجرایی در مقام اجرای قانون، کوتاهی کرده‌اند.بررسی دقیق‌تر این موضوع را در بخش‌های بعدی همین گزارش که در روزهای آتی منتشر خواهد شد، خواهید خواند. قانون برنامه چهارم توسعه که مدت زمان اجرای آن از سوی دولت دهم باید در سال ۸۸ به پایان می‌رسید (به علت عدم دستیابی به اهداف مندرج در آن برنامه و همچنین عدم تدوین لایحه برنامه پنجم توسعه از سوی دولت وقت) تا سال ۹۰ ادامه پیدا کرد و قانون نویسان دولتی در کابینه محمود احمدی‌نژاد، با دو سال تاخیر سرانجام لایحه را به مجلس فرستادند.رویکردهای اجرایی در بخش فرهنگی قوانین برنامه چهارم و پنجم توسعه از نظر بسیاری از کارشناسان، به گونه‌ای بوده است که نه‌تنها زیرساخت‌های فرهنگی کشور در طول سال‌های اجرای این قوانین تقویت نشده، ‌بلکه زیرساخت‌های موجود نیز در این دوران دچار آسیب و ضعف شده است.

مدیریت فرهنگی در یک دهه گذشته

انتقادها به اجرای قانون برنامه چهارم و پنجم چنان پرشمار بود که برخی از کارشناسان عقیده داشتند دولت یازدهم در تدوین لایحه ششم توسعه لازم است تا همان سیاست‌های قبلی را دوباره تکرار کند.سایت خبری فرارو در گزارشی که مهر ماه سال ۸۸، سال کاری پایانی دولت نهم درباره عملکرد فرهنگی آن دولت، منتشر کرد از قول کارشناسان فرهنگی نوشت: بررسی عملکرد وزارت ارشاد در دولت اول محمود احمدی‌نژاد کارنامه ناموفق آن‌را نشان می‌دهد. کارنامه‌ای که اگرچه اهل فن به آن نمره مردود می‌دهند اما دست‌اندرکاران با در نظر گرفتن مبانی خود آن‌را موفق قلمداد می‌کنند. نمی‌توان گفت «دولت نهم قصد بر پیشبرد فرهنگ کشور داشت اما نتوانست» چراکه مساله اینجا است که مسوولان فرهنگی دولت نهم با مبانی‌ای که مد نظرشان بود به کتاب‌ها مجوز نشر داده و اجازه اکران فیلم‌ها را می‌دادند و این مبانی با آنچه در سر اهل فرهنگ و هنر است فرسنگ‌ها فاصله دارد. وزارت ارشاد عملکرد خود را درخشان می‌داند و کارشناسان نظر دیگری دارند. کدامیک حقیقت را می‌گویند؟همچنین خبرگزاری مهر در گفت‌وگویی با رضا میرکریمی، کارگردان مطرح سینمای ایران که در هفتم خرداد ماه سال ۹۲، آخرین سال کاری دولت دهم، درباره عملکرد فرهنگی دولت وقت از قول وی نوشت: افرادی که فاقد توان رقابت حرفه‌ای بوده و می‌خواستند با هیاهو و تمسک به شعارهای دروغین ارزشی خود را در صف اول جا بزنند چهار سال پیش این فرصت را یافتند و مدیریت فرهنگی را به عهده گرفتند و از همان لحظه انتقام بزرگ و سهم‌خواهی از فرهنگ و به‌طور خاص سینما شروع شد.

این انتقاد‌ها کار را به جایی رساند که دولت یازدهم در تدوین برنامه بودجه سالانه و همچنین قانون برنامه ششم توسعه، نگاه دقیق‌تری به حوزه فرهنگ داشته باشد. دولت یازدهم برای بازگشت پویایی به حوزه فرهنگ در سال‌های ابتدای مسوولیتش، ضمن محدود کردن برخی بودجه‌های خاص از جمله بودجه نهاد رسانه ملی به عنوان یکی از پرخرج‌ترین نهادهای رسانه‌ای جهان، برخی نهادهای موازی و برخی مراکز صوری و... بودجه‌های حوزه‌های پژوهش در دانشگاه‌ها و همچنین مراکز هنری را ارتقا بخشید.گسترش اعتماد متقابل در اجرای قوانین فرهنگی، اهتمام به هنرهای اثرگذار اما مهجور همچون تئاتر و هنرهای تجسمی و همچنین توجه ویژه به حوزه نشر و کتاب به‌ویژه با بازگشایی فضای انتخاب پایتخت کتاب و... توانست پایان بخش قهر بسیاری از هنرمندان با حوزه مدیریت فرهنگی شود.

فرهنگ در برنامه ششم توسعه

برنامه ششم توسعه که در دولت یازدهم تدوین شده است، همچنان‌که انتظار می‌رفت بیش از هر چیز در حوزه زمینه‌سازی و ساختاربندی حوزه فرهنگ است. این موضوع انتقاد بسیاری از رسانه‌های منتقد دولت را برانگیخته است، این رسانه‌ها به‌ویژه صداوسیما اعتقاد دارد که کاهش بودجه سالانه صدا وسیما یکی از مهم‌ترین علت‌های عدم توجه به رسانه ملی به‌عنوان اثرگذارترین ابزار فرهنگی در کشور است.اما با این همه تدوینگران سیاست‌های فرهنگی در لایحه برنامه ششم توسعه، در این لایحه ضمن تامین نیازهای فرهنگی جامعه و همچنین تکرار اهدافی که در برنامه‌های پیشین به آنها توجه نشده یا محقق نشده بودند، سعی کرده است تا در حوزه گسترش توجه به حوزه میراث فرهنگی، کارآفرینی فرهنگی، حوزه نشر و کتاب، رسانه‌ها و هنرها کارآمدتر باشد. با این همه برخی از کارشناسان فرهنگی اعتقاد دارند که دولت یازدهم در تدوین سیاست‌های مهندسی فرهنگی و زیرساخت سازی چندان که باید و شاید نتوانسته است موفق باشد.