کمالالملک چگونه شاگرد تربیت کرد؟
ماجرای تاسیس نخستین مدرسه هنری در ایران
ابوالحسن غفاری در سال ۱۲۴۰ شمسی، بعد از ملقب شدن به صنیعالملک از سوی ناصرالدینشاه، اجازه تاسیس مدرسه دولتی نقاشی و چاپ را نیز دریافت کرد. قبل از مدرسه صنایع قدیمه مدرسه دارالفنون تاسیس شد که در ساختار آموزشی کشور تحولات اساسی ایجاد کرد. دارالفنون در زمینه هنری نیز فعالیت داشت و نقاشی و موسیقی دو رشته هنری بود که در آنجا تدریس میشد. آموزش نقاشی در مدرسه دارالفنون بر عهده مزینالدوله و موسیو کُنستان بود. علیاکبر مزینالدوله، نقاش عهد ناصری، پس از فراگیری نقاشی در پاریس و بازگشت به ایران، مدت ۵۰ سال معلم زبان فرانسه، نقاشی و موسیقی این مدرسه بود و کمالالملک مبانی نقاشی اروپایی را از وی آموخت. تدریس هنر نخستین بار در مدرسه دارالفنون بر اساس اصول و شیوههای مدرسهای آکادمیک غربی و تحت تعالیم مدارس هنری اروپا نقطه آغازین تاریخ آموزشهای هنری رسمی در ایران است.
در سال ۱۲۸۹ شمسی محمد غفاری ملقب به کمالالملک در باغ نگارستان، مدرسه صنایع مستظرفه را به شکل مدارس هنری نوین اروپا راهاندازی کرد. اغلب شاگردان اولین دوره این مدرسه بعدها زیر نظر استاد کمالالملک به هنرمندانی بسیار مشهور و توانا مبدل شدند. نقاشی رنگ و روغن و آبرنگ، مجسمهسازی، منبت و طراحی و بافت فرش جزو رشتههای این مدرسه بود. در سال ۱۲۶۶ وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه تاسیس شد و به تبع آن کمالالمک درسال ۱۲۷۸ تاسیس مدرسه صنایع مستظرفه را به دولت پیشنهاد داد و در نهایت با ۴ رشته نقاشی، منبتکاری، موزاییکسازی و قالیبافی آغاز به کار کرد. در ابتدای تاسیس تعداد ۴۰ نفر جذب مدرسه شدند. این مدرسه در ضلع جنوبی باغ گلستان در میدان بهارستان نزدیک اداره هنرهای زیبا قرار داشت که بعدها به مدرسه کمالالملک تغییرنام یافت.
کمالالملک تنها به آموزش رشته نقاشی اکتفا نکرد و در آموزشگاه خود رشتههای منبتکاری، موزاییکسازی و قالیبافی را هم وارد کرد. با این کار به هنرهای ازدسترفته حیات مجددی بخشید و مقرر شد هنرجویان مدرسه صنایع مستظرفه ۴ تا ۶ سال پس از طی مدارج هنری گواهینامه فارغالتحصیلی دریافت کنند.در زمان احمدشاه کشور درحال بحران بود و همه سازمانهای اداری، از جمله این مدرسه، با مشکلات عدیده مالی روبهرو بودند. اما استاد با صبر و حوصله و تحمل سختیها فعالیت مدرسه را متوقف نکرد و حتی برای ترویج بیشتر هنر، حقوق خود را مصروف هنرجویان و تشویق شاگردان کرد. گاهی مواقع رنگ و لوازم نقاشی خود را که از اروپا آورده بود بین شاگردانش تقسیم میکرد و مخارج ماهیانه مدرسه که دههزار تومان بود نخست توسط بودجه گمرک و تلگرافخانه و سپس از محل وزارت پست و تلگراف تامین میشد.
حدود سال۱۲۹۶ه.ش. احمدشاه بعد از بازگشت از فرنگ توصیف مدرسه را از درباریان شنید و مشتاق بازدید از آنجا شد. به همین دلیل وزارت خارجه نمایشگاهی را برپا کرد و آثاری از مجسمهها، فرشها و تابلوهای هنرجویان را به نمایش گذاشت. در سالهای ۱۳۰۲ تا ۱۳۰۶ه.ش. زمان ریاستالوزرایی رضاخان، روابط استاد با وزرای معارف دولت، از جمله سلیمان میرزا اسکندری و سیدمحمد تدین، به خاطر مشکلتراشیها و دخالتهای بیمورد تیره شد. این دخالتها از آنجا که با طبع و سرشت آزادمنشانه کمالالملک سازگاری نداشت هر روز به اختلافات بیشتر دامن میزد.
کمالالملک پس از ۱۶ سال حدود سال ۱۳۰۶ه.ش. ناگریز تقاضای بازنشستگی کرد و استعفای خود را از ریاست مدرسه اعلام کرد، اما دولت که اعتبار مدرسه را منوط به ریاست استاد میدید، با استعفای وی موافقت نکرد. از طرفی شاگردان و معلمان مدرسه نیز جلوی اتاق استاد جمع شدند و از او خواهش کردند مدرسه را ترک نکند، ولی از آنجایی که استاد دیگر طاقت زورگویی و توهینهای وزیر معارف وقت، سلیمان میرزا اسکندری، را نداشت نابینایی چشمش را بهانه کرد، از کار کنارهگیری کرد، به نیشابور رفت و در آنجا اقامت گزید.