محمدصادق جنان صفت

کاش می‌شد احزاب نیرومند و شناخته شده دو جناح سیاسی ایران شامل جریان اصلاح‌طلبان و جریان اصولگرایان بدون این که شرمنده باشند و بیم به دل راه دهند انتخابات اتاق بازرگانی و صنایع و معادن استان تهران را به اندازه انتخابات شورای شهر تهران جدی می‌گرفتند.در این صورت هر جناح سیاسی و احزاب درون این جناح‌ها ، بازرگانان و صاحبان صنایع عضو حزب یا طرفدار حزب خود را برای انتخابات معرفی می‌کردند و انتخابات اتاق نیز اهمیت بیشتری پیدا می‌کرد. اما چنین نشده است و احزاب و جریان‌های سیاسی ترجیح داده‌اند مردان صاحب شانس خود را بدون عناوین و پیشینه حزبی به میدان رقابت بفرستند.در صورتی که رفتار حزبی نیرومند باشد باید قبول کرد که محمد صفایی فراهانی حتما با مجوز شورای مرکزی حزب مشارکت و یحیی آل‌اسحاق با مجوز شورای مرکزی حزب موتلفه به میدان رقابت آمده‌اند.این وضعیت موجب شده است که انتخابات اتاق بازرگانی و صنایع و معادن استان تهران به هر حال سیاسی تلقی شود. دقت در ترکیب کاندیداها با لحاظ کردن عامل یاد شده نشان می‌دهد ۳ دسته از افراد با انگیزه‌های متفاوت در انتخابات دوم اسفند ۱۳۸۵ اتاق بازرگانی و صنایع و معادن استان تهران حضور دارند.

یک گروه از چهره‌های سیاسی - اقتصادی دولت‌های قبلی که می‌توان آنها را جریان اصلاح‌طلبی نام نهاد که صفایی فراهانی و مهرعلیزاده چهره‌های شاخص آنها به حساب می‌آیند. یک گروه نیز چهره‌های سنتی‌تر اتاق هستند که وابستگی سازمانی یا فکری به حزب موتلفه اسلامی دارند.آل‌اسحاق، خاموشی و اسدا... عسگراولادی نیز چهره‌های شاخص گروه دوم به شمار می‌آیند.تعداد پرشماری از کاندیداها نیز یا متعلق به بخش‌خصوصی ناب هستند یا از مدیران جوانتر صنعت و بازرگانی که وابستگی حزبی خاصی ندارند. محسن خلیلی و منوچهر غروی را می‌توان نمادهای این گروه سوم تلقی کرد. پرسش اصلی برای دارندگان امتیاز رای دادن این است که به کدام گروه رای دهند و در صورت تسلط هر گروه چه پیامدهایی را می‌توان تصور کرد؟ به پیروزی کامل گروه اول با توجه به حضور ۲۰ نفر از برگزیدگان دولت فعلی احتمال افزایش تنش در تصمیم‌گیری‌ها را زیاد می‌کند. این استنباط وجود دارد که پیروزی کامل گروه دوم به فقدان تحرک منجر شده و انگیزه‌ای برای ورود افکار مدرن در مدیریت اتاق به چشم نیاید. در صورت پیروزی کامل گروه سوم نیز می‌توان درک کرد که اتاق بازرگانی به ویژه در مواجهه با نهاد دولت وزن سیاسی لازم را نداشته باشد.ترکیبی متوازن از ورود افراد شاخص ۳ گروه یاد شده در هیات نمایندگان و ارکان اتاق آیا بهترین ترکیب است؟ دارندگان امتیاز رای دادن در اتاق‌ بازرگانی و صنایع و معادن استان تهران با چشم‌هایی باز باید از حق رای خود استفاده کنند.شاید بهتر باشد به جای استراتژی بیشترین نفع فردی، به استراتژی کمترین هزینه تحمیلی نیز فکر کنیم. کدام گروه هزینه کمتری بر دوش اتاق می‌گذارند؟