به گزارش پایگاه اطلاع‌‌‌رسانی وزارت نیرو (پاون)، در گزارش بانک جهانی اشاره شده است که  براساس آمار و اطلاعات رسمی پیش‌بینی می‌شود که در آینده نزدیک رقابت بر سر حفظ و تامین آب پایدار در نقاط مختلف جهان افزایش یابد و این موضوع تاثیر ویژه‌‌‌ای بر تولیدات بخش کشاورزی داشته باشد؛ چرا که برآورد‌‌‌ها نشان می‌دهد تا سال ۲۰۵۰ میلادی جمعیت جهان به بیش از ۱۰میلیارد نفر خواهد رسید و در چنین شرایطی تامین نیاز‌‌‌های اولیه این حجم از جمعیت به‌ویژه در حوزه نیاز‌‌‌های اولیه مانند غذا به مراتب مشکل خواهد شد.

این وضعیت در حالی است که همچنین پیش‌بینی می‌شود به‌واسطه نوآوری‌‌‌های جدید، تولید غذا‌‌‌های پیچیده‌‌‌تر و نیز افزایش درآمد در جهان در حال توسعه میزان تولیدات کشاورزی تا سال ۲۰۵۰ تا ۷۰‌درصد افزایش یابد که این موضوع نیز به نوعی بیانگر افزایش نیاز به منابع آبی بیشتر است. این شرایط در حالی است که برآورد می‌شود تقاضای مصرف آب نه فقط در بخش کشاورزی بلکه در همه بخش‌‌‌های دیگر که نیازمند تخصیص آب هستند، دست‌کم ۲۵ تا ۴۰‌درصد به‌ویژه در مناطقی از جهان که دارای تنش آبی هستند افزایش یابد و به‌واسطه اینکه هم‌اکنون بخش زیادی از آب شیرین (به‌طور متوسط جهانی ۷۰درصد) در کشاورزی مصرف می‌شود، پیش‌بینی می‌شود تخصیص مجدد آب به بخش‌‌‌های دیگر مانند صنعت و شرب از بخش کشاورزی صورت گیرد.

مجموعه این تحولات و شرایط به‌خوبی نشان می‌دهد که در آینده نزدیک مساله آب در بخش کشاورزی برای بسیاری از کشور‌‌‌های جهان تا سال ۲۰۵۰ به بحران جدی تبدیل خواهد شد. از این رو لازم است از هم‌اکنون دولت‌‌‌ها تلاش کنند با افزایش بهره‌وری و بهبود سیستم‌های تامین و تحویل آب برای شرایط پیش‌رو آماده شوند. در واقع لازم است دولت‌‌‌ها با ایجاد انگیزه‌‌‌های لازم برای سرمایه‌گذاری در مزارع کشاورزی، مدیریت مطلوب و بهینه آب و خاک را در دستور کار قرار دهند و ضمن استفاده از فناوری‌‌‌های پیشرفته مانند سنجنده‌‌‌های میزان رطوبت خاک و اندازه‌گیری تبخیر و تعرق زمین‌‌‌های کشاورزی از طریق داده‌‌‌های ماهواره‌‌‌ای کارآیی و بازدهی مصرف آب را در بخش کشاورزی افزایش دهند.

به بیان دیگر حل چالش‌‌‌های آینده و پیش‌روی منابع آب جهان نیازمند بازنگری کامل در نحوه مدیریت آب و به نوعی تغییر میزان اثرگذاری آن بر امنیت غذایی است که در کنار سایر اقدامات مانند طرح‌‌‌های سیستم‌های پیشرفته آبیاری و زهکشی می‌‌‌تواند به کاهش مشکلات آبی در آینده کمک کند. به عنوان نمونه در بسیاری از حوضه‌‌‌های آبریز توانایی محدودی برای اجرای سیاست‌‌‌های بازتخصیص آب و جلب مشارکت ذی‌نفعان وجود دارد و در کنار آن موسساتی که وظیفه بهبود بازدهی مصرف آب در بخش کشاورزی را بر عهده دارند، عمدتا به دنبال اجرای طرح‌‌‌های بزرگ و پرهزینه متکی بر بخش عمومی هستند.

این در حالی است که به نظر می‌رسد در بخش کشاورزی می‌‌‌توان با تامین مالی از بخش خصوصی و در مقیاس‌‌‌های کوچک‌تر، موفقیت‌‌‌های بیشتری حاصل کرد. همچنین در بسیاری از کشور‌‌‌های جهان سیاست‌‌‌های حمایتی از بخش کشاورزی و نحوه تعرفه‌گذاری برای مصرف آب به گونه‌‌‌ای است که به جای ایجاد زمینه‌‌‌های پیشرفت و توسعه در بخش کشاورزی، این سیاست‌‌‌ها خود به صورت مانع پیشرفت عمل می‌کنند.