محمود صدری

در دنیای روزنامه‌نگاری، به ویژه روزنامه‌نگاری آمریکایی اصطلاح داستان (Story) جایگاه ویژه‌ای دارد. این اصطلاح به لحاظ حرفه‌ای نشان‌دهنده نوعی سبک اطلاع‌رسانی است ... ... که براساس آن همه یا بیشتر جنبه‌های خبر در گزارشی کامل ارائه می‌شود و خواننده را به نقطه‌ای می‌رساند که برای همه یا بیشتر پرسش‌های خود، پاسخ‌هایی قانع‌کننده می‌یابد. نویسنده چنین گزارشی اگر بخواهد گزارش را با پرسش‌هایی تازه به پایان می‌رساند تا خواننده‌اش، مشتری شماره‌های آینده نشریه شود؛ اگر هم فکر کند که موضوع کشش ادامه دادن ندارد، از طرح پرسش‌های تازه پرهیز می‌کند. معمولا در رخدادهایی که عیار خبر بر عیار شایعه غلبه دارد، داستان با ابهام شروع می‌شود و با روشنی پایان می‌یابد. اما در رخدادهایی که شایعه بر خبر غالب است این رابطه معکوس می‌شود؛ یعنی اینکه گزارش با شفافیت آغاز می‌شود و با ابهام تمام می‌شود. آنگاه که حضور مخالفان سیاسی دولت‌ها در «داستان» پررنگ می‌شود، احتمال پررنگ شدن شایعه و رنگ باختن خبر بیشتر است.

به نظر می‌رسد در ماجرای ویکی لیکس که این روزها بر سر زبان‌ها افتاده نیز چنین رابطه‌ای برقرار است. گروهی از خبرنگاران و فعالان سیاسی چینی و همتایان آنان از دیگر کشورهای جهان از سال ۲۰۰۶ میلادی تاکنون پایگاهی اینترنتی راه انداخته‌اند و به گفته خود اسرار هویدا می‌کنند. بخشی از خبرهایی که تاکنون در این پایگاه منتشر شده از جنس «خبر- شایعه»هایی است که مدام در روزنامه‌های جهان (به ویژه آمریکا و اروپا) منتشر می‌شود. بخش‌هایی نیز کمی فراتر از «خبر-شایعه» است و خشم برخی دولت‌ها را برانگیخته است. خشم دولت‌ها لزوما نشانه واقعی بودن خبرها و اسناد منتشره ویکی لیکس نیست، بلکه بازتاب‌دهنده نگرانی دولت‌ها از این موضوع است که مخاطبان خبر همواره استعداد پذیرفتن شایعه را دارند. مهم‌ترین خبرهای ویکی لیکس، خبرهای مرتبط با سیاست خارجی آمریکا در شرق آسیا و خاورمیانه، مسائل عراق، افغانستان و ایران است. در میان همه خبرهایی که درباره این مناطق منتشر شده، فقط یکی از آنها که راجع به وحدت احتمالی کره‌شمالی و کره‌جنوبی است، موضوعی تازه به نظر می‌رسد و همین خبر تازه نادرست‌ترین و نامحتمل‌ترین رخداد در شرق آسیای کنونی را نشانه رفته است.

غیر از این خبر آنچه منتشر شده یا راجع به اظهارنظر مقام‌های آمریکایی درباره رهبران جهان است که اصلا تازگی ندارد یا حوادث افغانستان و عراق است که بارها به صورت رسمی و علنی منتشر شده است. تنها تفاوت خبرهای ویکی‌لیکس با خبرهای رسمی در پر و بال دادن به «داستان» و غلیظ کردن بخش‌های شایعه‌ای آن است. در مورد ایران نیز خبرهایی راجع به اظهارات مقام‌های عرب و رژیم تل‌آویو منتشر شده که همگی سابقه انتشار رسمی و علنی دارند و پاره‌ای از آنها نیز با واکنش دولت ایران مواجه شده است. بنابراین، ماجرای ویکی لیکس را در وهله نخست می‌بایست از جنس بازی خبر- شایعه ناراضیان سیاسی جهان دانست، در وهله دوم نوعی سرگرمی در فضای مجازی به شمار آورد و در جدی‌ترین حالت نوعی تمرین اطلاعاتی دستگاه‌های امنیتی تلقی کرد که خبرهای واقعی را در لابه‌لای «خبر- شایعه»ها مدفون می‌کنند؛ وگرنه باور اینکه یک میلیون و ۲۰۰ هزار سند محرمانه دولت‌ها به دست یک سایت اینترنتی افتاده باشد، خوش‌باوری کودکانه‌ای می‌خواهد که در انسان‌های زیادی یافت نمی‌شود.