محمد صادق جنان صفت

روزگذشته شبکه خبری فعال در وزارت نفت، خبری با این مضمون را که «نماینده آمریکا در امور خزر، ایران را به مشارکت در نابوکو فرا خواند» برای مشترکان خود از طریق تلفن همراه منتشر کرد. یکی از شبکه‌های رادیو ایران نیز دیروز صبح این خبر را به نقل از همان منبع خبری برای شنوندگان اعلام کرد.همچنین روزنامه دولت در روزهای گذشته تیتر اول خود را به «تمایل آمریکا برای سرمایه‌گذاری مستقیم در ایران» اختصاص داده بود. چند روز پیش نیز به نقل از پرویز داودی، معاون اول رییس‌جمهور، ایران خبری با مضمون «تمایل بانک‌های آمریکایی برای فعالیت‌ در ایران» از طرف شبکه‌های خبری منتشر شد. مجموعه این خبرها نشان می‌دهد که آمریکا تغییر استراتژی درباره ایران را براساس گفته‌های رییس‌جمهور اوباما آغاز کرده است. برخی از کارشناسان و متخصصان امور بین‌الملل معتقدند، وقتی آمریکا بر خلاف چند دهه گذشته و به ویژه دوران حکومت جورج بوش،‌ حاضر به دادن امتیازهایی به ایران و هر کشور دیگر می‌شود، معنایش این است که انتظارات آن نیز گسترده و افزون‌تر شده است.

جدای از اینکه استراتژی اوباما برای تعامل با ایران در سپهر سیاست تا چه میزان پیش می‌رود و کامیاب خواهد شد، درباره تغییر دیدگاه آمریکا و پذیرش ایران به عنوان شریک ممتاز در راه‌اندازی خط انتقال گاز نابوکو که قرار است با سرمایه‌گذاری مشترک چند کشور اروپایی، گاز را از ایران و برخی کشورهای حاشیه خزر به اروپا منتقل کند، یادآوری چند نکته خالی از فایده نیست.

یکم: ایران از نظر اقتصادی برای تعامل مثبت با غرب توانایی و استعدادهای قابل توجهی دارد که از چشم تیزبین سیاستمداران و مردان اقتصادی جهان و غرب، دور نمی‌ماند.این توانایی‌ها علاوه بر نفت و گاز، شامل بازار بزرگ ملی، همسایگی با کشورهای ثروتمند عرب حاشیه خلیج‌فارس و قرار گرفتن در مسیر اصلی ترانزیت کالا میان خاور و باختر عالم است.

تغییر رفتار کشورها و جامعه‌ها از وضعیت تسلط سیاسی و نظامی و رویکرد به عنصر اقتصاد در تعامل با یکدیگر، شرایط بسیار مساعدی برای سرزمین ایران فراهم کرده است تا با استفاده از توانایی‌‌های به کار گرفته نشده و فراموش شده، جایگاه بالاتری در نظام جهانی برای خود جست‌و‌جو کند.

در صورتی که ایران به هر دلیل نتواند در یک دوره معین که چندان بلندمدت نخواهد بود از این استعداد خود استفاده کند و مزیت‌های خود را آشکار کند، دیگران جای او را خواهند گرفت. تجربه تلخ از دست دادن بازار مستعد آسیای میانه، افغانستان، عراق و جایگزین شدن ترکیه به جای ایران، موید این است که هیچ‌کس منتظر هیچ‌کس نمی‌ماند و فرصت‌ها باید به سرعت شناسایی و با شتاب از آنها استفاده شود.

دوم: واقعیت این است که غرب به ویژه اتحادیه اروپا برای فرار از استیلای پوتین و گروه او که این کشورها را در صادرات گاز به نوعی اسارت مجبور کرده به گاز ایران نیاز دارد. این نیاز غرب و اتحادیه اروپا، به گاز ایران فرصت بسیار مناسبی در اختیار ایران قرار داده است تا در یک اقدام فوق‌العاده بزرگ خود را به عنوان شریک اول گاز اروپا تبدیل و از امتیازهای این مشارکت استفاده کند. در این وضعیت است که ایران می‌تواند و باید از مشارکت دادن گازپروم و هر شرکت روسی دیگر در طرح‌های گاز خود امتناع کرده و استقلال‌طلبی خود را آشکار سازد. روسیه و گروه یاران پوتین از این اقدام ایران شاید ناخرسند شوند و بخواهند ایران را از ابعاد دیگر تحت فشار قرار دهند که این را می‌توان با مدارای جهانی حل کرد.

نابوکو و شرایط فعلی قابل برگشت نیست و باید از این فرصت استفاده کرد و توهمات اتحاد با روسیه علیه اتحادیه اروپا را کنار گذاشت.