Untitled-1 copy

در این یادداشت برخی از سیاست‌های اقتصادی را که می‌توانند به کاهش آلایندگی و بهبود شرایط زیست محیطی کمک کنند، به‌صورت خلاصه بررسی می‌کنیم. یکی از نخستین گام‌های موثر در راستای تحول اقتصادی سبز اصلاح نظام مالیاتی با تعریف مالیات کربن است؛ به‌نحوی‌که هر واحد تولیدی متناسب با میزان انتشار گاز گلخانه‌ای خود مالیات پرداخت کند.

نرخ مالیات اخذشده از واحدهای تولیدی می‌تواند متناسب با بخش صنعتی آنها، موقعیت، سن و دارایی آنها تعریف شود. اخذ مالیات کربن از طرق مختلف می‌تواند انتشار گازهای گلخانه‌ای را محدود کند. اولا، واحد تولیدی انگیزه پیدا می‌کند که روند تولید خود را اصلاح کند تا گاز گلخانه‌ای کمتری منتشر و به پیروی از آن مالیات کمتری پرداخت کند تا هزینه تولید کاهش یابد و سود خالص افزایش پیدا کند. ثانیا، درآمد مالیاتی حاصل‌شده از مالیات کربن می‌تواند صرف بهبود زیرساخت‌های اقتصادی کشور در جهت رشد سبز شود. برای مثال درآمد به‌دست‌آمده از مالیات کربن می‌تواند صرف ساخت نیروگاه خورشیدی یا خرید واگن برای مترو شود. علاوه بر مالیات کربن، با تعریف سقف انتشار گازهای گلخانه‌ای و میزان آلایندگی برای هر واحد تولیدی، دولت می‌تواند میزان کلی انتشار این گازها را در کشور مدیریت کند.

سقف انتشار گازهای گلخانه‌ای و میزان آلایندگی، واحدهای تولیدی را مجبور می‌کند تا روند تولید خود را پاک‌سازی کنند. شاید برای یک واحد تولیدی انتشار گاز گلخانه‌ای کمتر از حد مجاز غیرممکن باشد. در این صورت چه باید کرد؟ راه‌اندازی بازار کربن می‌تواند این مشکل را حل کند. در بازار کربن واحدهای تولیدی می‌توانند حق آلایندگی خود را خریدوفروش کنند. واحدهای تولیدی سبز با فروش مازاد ظرفیت آلایندگی مجاز خود به واحدهای تولیدی آلاینده کسب درآمد می‌کنند و همین موضوع انگیزه دیگری برای پاک‌سازی روند تولید می‌شود. از طریق بازار کربن و اعطای مجوز برای خرید و فروش میزان آلایندگی، میزان کلی انتشار گازهای گلخانه‌ای در کشور ثابت باقی می‌ماند؛ هرچند توزیع آن می‌تواند تغییر کند.

واحدهای صنعتی و تولیدی تنها عامل آلایندگی و انتشار گازهای گلخانه‌ای نیستند. الگوی مصرفی خانوار نیز نقش بسزایی در شکل‌گیری بحران محیط زیست کنونی دارد. فرهنگ‌سازی از روش‌های مختلف آموزشی وظیفه‌ای خطیر بر دوش دولت است تا با آگاه‌سازی جامعه الگوی مصرفی نسل آینده را پاک و سبز کند. علاوه بر آموزش و فرهنگ‌سازی دولت می‌تواند با اصلاح نظام مالیاتی و یارانه‌ها الگوی مصرفی خانوار را تغییر دهد. به‌عنوان مثال می‌توان به مالیات پلاستیک برای کاهش مصرف آن اشاره کرد.

یارانه حامل‌های انرژی، برق، گاز و آب نیز عاملی مهم در شکل‌گیری الگوی مصرف کنونی است. خصوصی‌سازی توزیع انرژی‌ها، حذف یارانه یا آزاد‌سازی قیمت آنها می‌تواند ما را مجاب کند که مصرف گاز را در فصل سرما و مصرف برق را در فصل گرما کاهش دهیم. افزایش یا آزاد‌سازی قیمت حامل‌های انرژی می‌تواند ما را تشویق کند تا بیشتر از وسایل نقلیه عمومی استفاده کنیم. بازار سرمایه، به‌عنوان نیروی محرکه اقتصاد کشور، نقش مهمی در توسعه پایدار و رشد سبز ایفا می‌کند. سرمایه‌گذاری در شرکت‌هایی که کربن خنثی‌شده (carbon neutrality) را اولویت خود قرار می‌دهند، نه تنها به توسعه پایدار و رشد سبز اقتصاد کمک می‌کند، بلکه ریسک سرمایه‌گذاری را در بلندمدت کاهش می‌دهد. شرکت‌ها می‌توانند با صدور اوراق قرضه سبز پروژه‌های همراستا با بهبود شرایط زیست محیطی را تامین مالی کنند.

سرمایه‌گذاری در انرژی‌های تجدیدپذیر، بهینه‌سازی مصرف انرژی، حمل‌ونقل پاک و بهینه‌سازی بازیافت از جمله پروژه‌هایی هستند که می‌توانند توسط اوراق قرضه سبز تامین مالی شوند. نقشه‌ای که مشاهده می‌کنید، حجم صدور اوراق قرضه سبز را در کشورهای مختلف به تصویر کشیده است.  افزایش تقاضا برای سهام و اوراق قرضه سبز، شرکت‌ها را ترغیب می‌کند تا با کاهش آلایندگی و مدیریت انتشار گازهای گلخانه‌ای خود، جذب سرمایه بیشتری داشته باشند. در همین راستا، سیاستگذاران با ترغیب به سرمایه‌گذاری در این شرکت‌ها از طرق مختلف همچون اعطای مشوق‌های مالیاتی به سرمایه‌گذاران سبز می‌توانند نقش مهمی در سبز کردن بازار سرمایه ایفا کنند. سرمایه‌گذاران چگونه می‌توانند تشخیص دهند که یک شرکت سبز یا آلاینده است؟

پیش نیاز سرمایه‌گذاری در سهام و اوراق قرضه سبز، امکان شناسایی شرکت‌های سبز و پایدار است. شاخص‌های زیست‌‌محیطی، اجتماعی و حکمرانی (ESG) به‌عنوان معیاری برای تشخیص شرکت‌های سبز می‌توانند سرمایه‌گذاران را در این راستا راهنمایی کنند. سیاستگذاران با ملزم کردن شرکت‌ها به انتشار اظهارنامه غیرمالی خود می‌توانند زیرساخت لازم را برای سازمان‌های آماری ایجاد کنند تا بتوانند شاخص‌های زیست‌‌محیطی، اجتماعی و راهبری شرکتی را با خطای کم تخمین بزنند. الزام شرکت‌ها به ارائه اظهارنامه غیرمالی و انتشار شاخص‌های زیست‌محیطی، اجتماعی و راهبری شرکتی مشوق دیگری برای کاهش آلایندگی است.

با اجرای درست و هدفمند سیاست‌های اقتصادی می‌توان به توسعه پایدار و رشد سبز دست یافت؛ هدفی که دستیابی به آن دشوار اما ممکن است. همه ما باید با همکاری یکدیگر تلاش کنیم تا روند تخریب محیط زیست را متوقف‌ سازیم. آلودگی هوا در زمستان، گرمای طاقت فرسا در تابستان، ریزگردها، خشکی رود‌ها و دریاچه‌ها پدیده‌های جدیدی هستند که نباید دچار عادی‌سازی شوند و تحمل آنها برای ما به یک عادت تبدیل شود. سیاستگذاران با اولویت دادن به توسعه پایدار و رشد سبز، شرکت‌ها با کاهش آلایندگی و مردم با تغییر الگوی مصرفی خود می‌توانند دست در دست هم جلوی بحران‌های محیط زیست را که خانه همه ماست، بگیرند.

* پژوهشگر اقتصادی در دانشگاه رامون لایول بارسلون