کارآیی بورس تهران با دامنه نوسان ۵ درصدی خود به خود کم بود و با این دامنه نوسان نامتقارن کمتر هم شد و ریسک نقدشوندگی بازار به شدت افزایش یافته است. البته باید به این نکته توجه کرد که شاخص کل با محدوده خط روند نزولی میان‌مدت درگیر است و کاهش حجم معاملات و سردرگمی معامله‌گران را می‌توان به این ترتیب توجیه کرد که البته دامنه نوسان نامتقارن به این موضوع دامن زده است. همین عامل می‌تواند سرمایه‌گذاران ریسک‌گریز و حتی بعضی از سرمایه‌گذاران با ریسک معمولی را از بازار فراری دهد و آنها را به افراد بورس‌گریز تبدیل کند. از نظر تکنیکالی نیز حضور شاخص در پایین دو میانگین متحرک ۹۰ و ۵۰ روزه این افراد را در سرمایه‌گذاری مردد کرده است. در این هفته شاخص باز هم در اطراف میانگین متحرک ۱۲۰ روزه در حرکت بود و اگر قدرت خریداران به اندازه‌ای باشد که در هفته آینده این محدوده به سمت بالا شکسته شود، جان تازه‌ای به بازار بخشیده می‌شود. از طرفی حضور شاخص در بالای دو میانگین متحرک بسیار مهم ۱۵۰ و ۲۰۰ روزه بعضی از افراد ریسک‌پذیر را برای سرمایه‌گذاری در بورس تهران جسور کرده است.

میانگین متحرک با دوره‌های زمانی مختلف، به عنوان یکی از متداول‌ترین و پرکاربردترین اندیکاتورهای تکنیکال، پایه و اساس بسیاری از تحلیل‌های تکنیکال است. به بیان ساده می‌توان گفت این اندیکاتور میانگینی از داده‌های اصلی روزانه (معمولا قیمت آخرین معامله) است. میانگین‌های متحرک در دوره‌های زمانی متفاوت، یک ابزار تعقیب کننده محسوب می‌شوند، چون این اندیکاتور دنباله‌روی اطلاعات است. بنابراین باید این موضوع را همیشه در ذهن داشت که به هیچ عنوان نمی‌توان از میانگین‌های متحرک برای پیش‌بینی آینده بازار استفاده کرد. بیشترین کاربرد میانگین‌های متحرک استفاده از آنها به عنوان سطوح حمایتی و مقاومتی است.  حرکت افزایشی هفته گذشته، بار دیگر شاخص کل را به محدوده‌های خط روند نزولی میان‌مدت رساند. همچنین عبور از سطح یک میلیون و ۲۰۰ هزار واحد برای بعضی از سرمایه‌گذاران نشانه خوبی بود. در صورتی که اوایل هفته آتی شاهد افزایش تقاضا باشیم، می‌توان امیدوار بود که شاخص کل در مرحله اول به سمت شکستن محدوده خط روند نزولی میان‌مدت حرکت کند. محدوده یک میلیون و ۲۱۰ هزار واحد نقش مقاومت را در این پرده بازی می‌کند. در صورت شکسته شدن خط روند نزولی میان‌مدت به سمت بالا دوباره امیدها به بازار سرمایه بازمی‌گردد، در فاز دوم سناریوی افزایشی، افراد ریسک‌پذیر و حتی بعضی از افراد با ریسک متعادل نیز وارد بازار خواهند شد. هدف این مرحله محدوده یک میلیون و ۳۰۰ هزار واحد است. در فاز بعدی افزایش، شاخص به دنبال رسیدن به هدف قیمتی یک میلیون و ۴۵۰ هزار واحد است که البته مقاومت یک میلیون و ۳۶۵ هزار واحد می‌تواند از تکمیل این مرحله جلوگیری کند. با کمی خوش‌بینی می‌توانیم امیدوار باشیم شاخص تا چند ماه آینده به محدوده‌های یک میلیون و ۶۰۰ هزار واحد برسد که البته فعلا اظهارنظر در مورد آن بسیار دشوار است. در فاز چهارم افزایش قیمت‌ها، محدوده مقاومتی بسیار قدرتمند یک میلیون و ۵۰۰ هزار واحد قرار دارد.

روند نزولی کوتاه‌مدت و میان‌مدت به سمت بالا شکسته شده‌اند ولی هنوز شاخص خود را در بالای روند نزولی کوتاه‌مدت تثبیت نکرده است. از طرفی مقاومت‌های بسیار قدرتمندی پیش روی شاخص قرار دارند. ضمن اینکه هنوز اعتمادها به بورس برنگشته و مصوبات و دستورالعمل‌های خاص بازار سرمایه ایران، ریسکی مضاعف را به سرمایه‌گذاران وارد کرده است. بنابراین واکنش منفی به یکی از این سطوح مقاومتی می‌تواند آغازگر مرحله اول سناریوی کاهش قیمت‌ها باشد. هدف پرده اول از سناریوی ریزش قیمت‌ها محدوده یک میلیون و ۱۰۰ هزار واحد است که البته مناطق یک میلیون و ۱۷۰ هزار واحد و یک میلیون و ۱۳۰ هزار واحد به عنوان سطوح حمایتی می‌توانند مانع کامل شدن این پرده از کاهش قیمت‌ها شود. در این مرحله میانگین متحرک ۱۵۰ روزه نیز می‌تواند نقش حمایتی خوبی بازی کند. اگر عرضه‌ها در منطقه یک میلیون و ۱۰۰ هزار واحد افزایش داشته باشد حرکت به سمت یک میلیون واحد دور از ذهن نخواهد بود. در این مرحله از ریزش قیمت‌ها سطح یک میلیون و ۵۰ هزار واحد، به عنوان منطقه حمایتی بسیار مهم، می‌تواند مانع ریزش قیمت‌ها شود. مهم‌ترین سطح حمایتی در این پرده از سناریوی کاهش قیمت‌ها، محدوده میانگین متحرک ۲۰۰ روزه است که در صورت شکسته شدن به سمت پایین بسیاری از افراد ریسک‌پذیر نیز به دنبال محلی مناسب برای سرمایه‌گذاری از بورس اوراق بهادار کوچ خواهند کرد. در صورت شکسته شدن محدوده یک میلیون واحد به سمت پایین، منطقه ۹۲۰ هزار واحد می‌تواند مانع ریزش بیشتر قیمت‌ها شود. مناطق حمایتی، سطوحی از قیمت هستند که در آن احتمالا تقاضاکنندگان سهام زیاد می‌شوند و ممکن است نقطه پایان روند نزولی یا کاهش قیمت‌ها باشند.