رویای نوعثمانی زیر چکمه‌های پوتین - ۱۸ فروردین ۹۵

الستر کروک / دیپلمات سابق انگلیس

پایگاه اینترنتی کلوب والدای

مترجم: جعفر خاشع

در داخل ترکیه ایده نئوعثمانیسم برای برخی تبدیل به دستاویزی برای حمله به حزب عدالت و توسعه شده است اما «پایوتر زلوسکی» می‌گوید احمد‌داود‌اوغلو پیش از آنکه در سال ۲۰۰۹ وزیر‌امور‌خارجه شود، دقیقا اظهار کرد: «ما عثمانی‌های جدید هستیم، اگرچه بین سال‌های ۱۹۱۱ تا ۱۹۲۳ سرزمین‌های خود را از دست داده‌ایم، اما قصد داریم تا برادران‌مان را در سال‌های ۲۰۱۱ تا ۲۰۲۳ در سرزمین‌هایشان ملاقات کنیم.» «بهلول اوزکان» می‌نویسد: داوداوغلو معتقد است که دولت‌ ـ ملت‌های تاسیس شده پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی ماهیتی تصنعی داشته و ترکیه باید به آنها سر‌و‌سامان دهد. تحقق این امر مستلزم همگرایی فرهنگی و اقتصادی جهان اسلام است که در نهایت منجر به رهبری ترکیه می‌شود. ترکیه باید هژمونی اقتصادی خویش را در مناطق قفقاز، بالکان و خاورمیانه تثبیت کند یا به‌عنوان موجودیتی آسیب‌پذیر که همواره خطر سقوط در تهدید آن است، باقی بماند.

هر‌چند شاید برخی تصور کنند مسائل نژادی در تعیین سیاست‌ دولت‌ها در دنیای امروزی دیگر به حاشیه رفته است ولی به نظر می‌رسد آنچه در ادلب و پیرامون حلب اتفاق می‌افتد، بی‌ارتباط با ایده و عوامل نژادی که مسبب طرح مباحثی همچون سرزمین مادری و نژاد ترک می‌باشد، نیست. در‌حالی‌که انتقادات نسبت به اصطلاح «نئوعثمانیسم» موجه به نظر می‌رسد اما اردوغان به دوره عثمانی در دهه ۱۸۳۰ نمی‌نگرد بلکه نگاه اردوغان معطوف به ترکیه قرن شانزدهم میلادی است که تصویر فوق تلویحا بازتابنده آن است. «قدری گورسل» با نگاهی موشکافانه اشاره می‌کند که شمایل سرباز عثمانی ایستاده در تصویر نسبتی با پیاده‌نظام‌های عثمانی در قرن هجدهم که به تقلید از مدرنیته غربی از جهاز و پوششی نوین برخوردار بودند، ندارد، بلکه این عکس سرباز عثمانی در قرن شانزدهم میلادی را به تصویر می‌کشد؛ عصری که امپراتوری عثمانی پهناورترین قلمرو سرزمینی را تحت حاکمیت خود داشت. این‌گونه نماد‌پردازی نشان از شکل‌گیری «پارادایم عثمانی» در ذهنیت اردوغان است با این‌حال وی همواره دوره اصلاحات و نوسازی در ربع اول قرن نوزدهم توسط عثمانی را نادیده گرفته است،گر‌چه این اصلاحات امپراتوری عثمانی را به اوج دوران قدرت رسانید اما برای اردوغان بازسازی عثمانی قرن شانزدهم ملاک عمل قرار گرفته است.

داوداوغلو نیز همیشه از «بازسازی بزرگ» سخن می‌گوید و معتقد است که باید با احیای رسوم و سنن از دست رفته پیشین، آغوش خود را بار دیگر به روی آنها بگشاییم. وی همواره سنن وارزش‌های تاریخی ترکیه مشتمل بر سه عنصر زبان‌ترکی، اسلام و خلافت را که رابطه‌ای تنگاتنگ با هویت امروزین ترکیه دارد، تحسین کرده است. در سال ۲۰۱۴ میلادی «عبدالرحمان دیلی‌پاک» روزنامه‌نگار سرشناس اسلام‌گرا پیشنهاد می‌کند که خلافت باید به سبک واتیکان در ترکیه تاسیس شود. دیدگاه وی که در «المانیتور» منعکس شده بر این مبنا است که خلافت باید در هماهنگی با حکومت سکولار ترکیه باشد. دیلی‌پاک ادله خود را این‌چنین تشریح کرد که از زمان فروپاشی امپراتوری عثمانی تاکنون خلافت ملغی نشده بلکه هنوز زنده است و باید احیا شود. رسانه‌های اجتماعی و روزنامه‌های سکولار نظریه دیلی‌پاک را تیتر اول نشریات خود کرده و مشاجرات سختی به راه انداخته‌اند. «حسین بهشتی» محقق حوزه فلسفه و دین درخصوص موضوع خلافت در المانیتور چنین اظهار نظر می‌کند: گروه‌های سنی به‌ویژه سلفی‌ها، امروزه در ترکیه فعال شده‌اند. پس از اتفاقات سوریه به دلیل اتخاذ خط‌مشی فرقه‌ای و کوته‌بینانه حزب عدالت‌و‌توسعه، گروه‌ها و انجمن‌های اسلامی ترکیه بیش از پیش رادیکال و بنیادگرا شده‌اند و ایدئولوژی خلافت در حال‌حاضر از سوی برخی گروه‌های اسلام‌گرا بیش از هر زمان دیگری مورد توجه واقع شده است. بهشتی تاکید می‌کند که مساله خلافت موضوعی فرعی و حاشیه‌ای برای مقامات عدالت‌و‌توسعه نیست، از این‌رو سیاست‌های اسلام‌گرایانه حزب به تقویت سلفی‌های ترکیه که انگیزه بالایی برای تشکیل خلافت اسلامی دارند، انجامیده است.

حال سوال این است که ابتکار عمل پوتین و دولت روسیه در سوریه و احتمالا عراق چه پیامدی برای اردوغان به همراه خواهد داشت؟ تردیدی نیست که پوتین ابتکار عمل را از رئیس‌جمهوری ترکیه گرفته و آنچه را که اردوغان و داوداوغلو در سر می‌پروراندند، ناکام گذاشته است. همسویی‌های ترکیه با گروه‌های تکفیری ممکن است در چارچوب روح عثمانی‌گری این کشور در قرن شانزدهم نگریسته شود ولی در صورت تضعیف موقعیت گروه‌های به اصطلاح جهادی‌ در سوریه و عراق که در حال حاضر روسیه و ایران تسلط و تاثیر بیشتری بر وضعیت این دو کشور دارند، شکست بزرگی برای ترکیه به حساب خواهد آمد. از سمت دیگر تکاپوی اردوغان برای استفاده ابزاری از اخوان‌المسلمین در خاورمیانه به‌عنوان یک قدرت سنی نیز به فرجام نرسیده است. در حال حاضر ترکیه به جای اینکه بتواند آرزوی خود در تبدیل شدن به یک «قدرت بزرگ سنی» و تکیه زدن بر جایگاه عربستان را محقق سازد، با یک قدرت جدید در حال شکل‌گیری رو‌به‌رو است. در واقع ائتلاف روسیه، ایران، سوریه و عراق، می‌تواند ترکیه را از یک بازیگر موثر و فعال به یک بازیگر کم‌اثر ومنفعل منطقه‌ای تبدیل کند.