فورد در مسیر رستگاری

گروه خودرو- صبح یک روز سرد درماه فوریه بود که آلن مولالی، مدیر عامل جدید شرکت خودروسازی فورد موتور آمریکا سوار یکی از جت‌های دو موتوره فالکن این شرکت شده و راهی مجموعه تست خودرو CRSUMER REPORTS در میدل لاترز ایالت کانکتیکات شد. اندکی بعد دو تن از مهندسان ارشد فورد هم به او پیوستند.

او مترصد گذراندن آن روز با اعضای تحریریه یک مجله بود که قصد داشتند همه محصولات فورد و زیرمجموعه‌هایش چون لینکلن و مرکوری را یک به یک بیازمایند و ارزیابی کنند.

این سفری تفریحی نبود. چند روز پیش از این سفر مجله CR در گزارشی، از نسخه جدید SUV پرفروش‌ فورد یعنی EDGE به دلیل عدم پیش‌بینی قفل برقی برای در پشتی خودرو به شدت انتقاد کرده بود. در ضمن سفر مولالی یکی از کارکنان زن مجله که اتفاقا بلند قامت هم بود به او و همراهانش نشان داد که باز کردن در قسمت پشتی فورد وقتی فرد خرید کرده و دست‌هایش پر باشد، دشوار و حتی ناممکن است. آن روز بارانی بود. زن بلند قامت ناچار شد بسته‌های خریدش را روی زمین آب گرفته بگذارد تا بتواند در را بگشاید.

پس از چند ساعتی مهندسان ارشد فورد که شاهد انتقادهای پیاپی کارکنان مجله بودند در موضعی دفاعی قرار گرفتند و سعی کردند به شکلی از عملکرد خود در مقابل رییس جدید دفاع کنند. مولالی که احساس کرد این دیدار در حال خروج از چارچوب درست خود است قلم و کاغذی به همکاران‌‌اش داد و از آنها خواست به جای اعتراض‌های مکرر گوش کرده و یادداشت برداری کنند.

به نظر مولالی آنچه در این سفر به وقوع پیوست متضمن یکی از مشکلات جدی در فورد است. این که کارکنان این شرکت اصرار دارند به جای قبول اشتباهات و نقایص برای همه کاستی‌ها توجیهی ارائه دهند. او پیش از این بارها گفته بود: ما بیشتر به دنبال آن هستیم که دیگران ما را درک کنند تا آن که سعی کنیم دیگران را بفهمیم.

این نکته که فورد در حال منازعه برای ادامه حیات است به هیچ عنوان رازی سرپوشیده نیست. پس از زیان ۷/۱۲میلیارد دلاری سال گذشته، این شرکت ناچار شد بخش اعظم دارایی‌های آزاد خود چون ساختمان مرکزی پاره‌ای از تاسیسات تولیدی و حق مالکیت این شرکت را نزد بانک‌ها و موسسات مالی گرو بگذارد تا نقدینگی کافی برای اجرای طرح نوسازی ساختار خود را تامین کند.

اینها گام‌های دشواری بود اما واقعیت این است که فورد در این راه تنها نیست و اصولا صنعت خودروسازی ایالات متحده دوران سختی را پشت سر می‌گذارد. با واگذاری سهام کرایسلر به شرکت مدیریت مالی سربرس تداوم روند جاری چیزی نیست که دو غول دیگر صنعت خودروسازی آمریکا خواستار آن باشند.

مولالی برای آن که بتواند فورد را مطابق وعده‌ای که داده تا سال ۲۰۰۹ میلادی دوباره به سوددهی برساند باید کارهای زیادی انجام دهد.

شرط اول دستیابی به توافقی جامع با اتحادیه کارگران صنایع خودرو ایالات متحده (UAW) در تابستان سال جاری میلادی است. او حتی ممکن است ناچار شود برای تداوم حیات فورد به عرضه دو برند جاگوار و مرکوری هم تن دهد.

نجات فورد صرفا با کاهش هزینه‌ها و تامین منابع مالی اجرای طرح نوسازی ساختار این شرکت میسر نخواهد شد. فورد باید به هر شکل ممکن به سمت تولید خودروهایی برود که مطلوب مشتریان است و تحقق این هدف جز با گذر از یکی از مشکلات بنیادین این شرکت یعنی فرهنگ توجیه نقص عملکرد ممکن نیست.

اگرچه فورد زمانی نماد عینی کارآمدی بود اما امروز مجموعه‌ای ناکارآمد با بازده کم تلقی می‌شود. این شرکت خاستگاه خط مونتاژ صنعتی و خلق بسیاری از تکنیک‌های مدیریت مدرن در دهه ۶۰ میلادی است اما طی دهه‌های اخیر عملا به نمونه ناکارآمدی تبدیل شده است. ساختار مدیریتی این شرکت به زیاندهی عادت کرده و حتی الگوی تقسیم‌بندی نیروها در آن از بی توجهی به مولفه‌های عملی و موثر تقسیم کار حکایت دارد. بدتر آنکه بیل فورد، نوه بنیانگذار فورد که تا پیش از مولالی عهده‌دار سمت مدیرعاملی فورد بود حتی از وجود سیستم تقسیم‌بندی نیروها در شرکتش مطلع نبوده است.

وداع هوشمندانه

سپتامبر گذشته بود که بیل فورد ۵۰ ساله که حدود ۵ سال سکان هدایت فورد را در دست داشت با این استدلال که دیگر هیچ یک از مدیران داخلی فورد قادر به برطرف کردن مشکلات این شرکت نیست از سمت خود کناره‌گیری کرد.

اگر چه مولالی چهره‌ خیلی محبوبی نیست اما عملکردش در بخش مدیریت مالی بوئینگ شهرت قابل قبولی برای او به ارمغان آورده بود. او به بوئینگ کمک کرد خود را از شوک ناشی از حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۶ با حذف ۲۷هزار فرصت شغلی، کاهش ۵۰درصدی تولید و اصلاح سیستم قدیمی مونتاژ رها کند.

فرآیند فاصله گرفتن فورد از فعالیت سالم صنعتی و اقتصادی چهل سال به طول انجامیده و او این نکته را تقریبا در همه دیدارهایش با مدیران فورد تکرار می‌کند. مولالی برای اصلاح فورد قبل از هر چیز باید به فرهنگ حاکم بر این شرکت فائق آید که دست بر قضا کار چندان آسانی نیست.

وقتی فورد، مولالی را به جای خود برگزید خیلی‌ها این انتخاب را به دلیل نا‌آشنایی مولالی به صنعت خودرو اشتباه توصیف کردند اما به نظر می‌رسد همین بی اطلاعی او را از قید و بندهای بی موردی که دست و پای مدیران صنعت خودروی آمریکا را بسته، رها کرده است. این نکته امیدبخشی است.

شروع گلادیاتور

نهادینه شدن کاغذ بازی در فورد مشکلی است که مولالی قصد دارد با حذف مدیران میانی ناکارآمد و شفاهی‌تر کردن مراودات از آن بگذرد. او خود مسوولیت‌های نظارت بر پروسه تولید، از طراحی تا مونتاژ را بر عهده گرفته است.

تیمی ویژه که توسط او ایجاد شده مسوول طراحی خودروهای جدید و ارزان قیمت را بر عهده دارد.

این تیم تاکنون نوعی خودروی کامپکت را طراحی کرده که قرار است تا سال ۲۰۱۰ روی خط تولید قرار گیرد. قیمت این خودرو بین ۱۰ تا ۱۲هزار دلار خواهد بود و نسخه‌هایی با تفاوت‌های ناچیز قرار است به طور همزمان در اروپا، آمریکای لاتین و آسیا هم عرضه شوند.

طراحی مدل‌های میان اندازه از دیگر وظایف این سیستم است تا قدرت رقابت فورد با خودروسازهای اروپایی افزایش پیدا کند.

او اعتقاد دارد تولید و عرضه این محصولات گامی بزرگ در احیای فورد پس از اصلاح ساختار این شرکت خواهد بود.