نقش ایران در تامین ثبات در عراق

شیرین‌هانتر استاد دانشگاه جورج تاون دیپلماسی ایرانی: گاهی اوقات مشکلات عراق و حتی خاورمیانه به ایران و نوع نقش‌آفرینی این کشور در منطقه ارتباط داده می‎شود. مانند هر کشور دیگری، ایران نیز از پیامد توفانی که در چند سال اخیر خاورمیانه را درنوردیده؛ در امان نیست و نمی‌توان انکار کرد که دیگر کشورهای منطقه نیز در برهه‌هایی از تاریخ معاصر عملکردی مشابه ایران داشته‌اند. مصر به‌دنبال ملی‌گرایی عربی و سوسیالیسم بود، عراق با حکومت بعثی‌ها دست‌وپنجه نرم کرد و عربستان سعودی نیز الگوی اسلام وهابی خود را ارائه می‌دهد. این کشورها هر یک به‌دنبال افزایش نفوذ منطقه‌ای خود هستند. به بیان دیگر رقابت برای نفوذ بیشتر یک واقعیت در عرصه روابط بین‌الملل است.

از زمان پیروزی انقلاب اسلامی و پس از جنگ ایران و عراق، یکی از دغدغه‌های همیشگی تهران حفظ امنیت مرزها و در امان ماندن از آشوب‌های منطقه‌ای بوده است.

ایران در دوران جنگ با عراق هزینه انسانی و مادی بسیار هنگفتی پرداخت کرد و این یکی از دلایلی است که ایران می‌خواهد از تکرار تجربه‌های مشابه جلوگیری کند.

روابط متلاطم

به دلیل روابط متلاطم ایران و عراق در گذشته، ایجاد ثبات در این روابط برای تهران حائز اهمیت است.

از زمانی که عراق پس از سقوط امپراتوری عثمانی به‌عنوان یک کشور مستقل ظاهر شده، روابط ایران و عراق مرحله‌های متعددی را سپری کرده است؛ اما اغلب این مراحل پرتنش بوده‌اند. در دهه‌هایی که منجر به استقلال عراق شد، روابط ایران با این کشور تحت‌سلطه حضور انگلیس در عراق و سیاست‌های منطقه‌ای گسترده‌تر لندن بود.

زمانی که مجلس ایران با توافقنامه ایران - انگلیس (۱۹۱۹) مخالفت کرد، لندن سیاست حامی اعراب و ضد ایرانی را در عراق و دیگر کشورهای منطقه در پیش گرفت. اوضاع با سقوط حکومت پادشاهی در عراق(۱۹۵۸) تغییر کرد و این تحول برای تهران نگران‌کننده بود. اما پس از روی کار آمدن عبدالسلام عارف (۱۹۶۳) در عراق طی یک کودتا، روابط دوجانبه بهتر شد؛ اما باز هم پس از انقلاب اسلامی روابط رو به وخامت رفت و صدام حسین به ایران حمله کرد.

ایران به‌عنوان یک قدرت

سرانجام پس از ۸ سال بین ایران و عراق آتش‌بس اعلام شد و در سال ۲۰۰۳ نیز حکومت صدام‌حسین با حمله نیروهای آمریکایی به عراق، سقوط کرد.

روابط ایران با عراق پس از صدام نیز آسان نبود، اما پس از اینکه دولت شیعه‌عراق از سوی حکومت‌های سنی منطقه منزوی شد، روابط تهران - بغداد نیز بهتر شد. هرچند که هنوز هم برخی چهره‌های سنی در عراق مخالف نزدیکی روابط تهران و بغداد هستند.

با توجه به چنین سابقه تاریخی، ایران همواره ترجیح می‌دهد یک دولت غیر‌دشمن در عراق بر سر کار باشد.

دیگر اولویت ایران در عراق، به موضوعات اقتصادی و زیست محیطی مربوط می‌شود. ایران باید در زمینه مقابله با توفان‌های شن در عراق و کشورهای عرب منطقه با آنها همکاری کند. تاکنون عراق تلاش چندانی برای مقابله با این مشکل انجام نداده است.

یک نیاز فوری برای دستیابی به یک پارادایم جدید وجود دارد که سیاست‌های غرب را در جهت منطقه و ایران تنظیم کند و عراق می‌تواند نقطه آغازین آن باشد.

از سوی دیگر ایران هم می‌خواهد مانند ترکیه سهمی بزرگ در اقتصاد عراق داشته باشد. از سوی دیگر ایران نگرانی‌هایی در مورد آینده اماکن مقدس در عراق دارد. گروه‌های تکفیری و تندرو در عراق به‌دنبال آسیب رساندن به این اماکن مقدس شیعیان هستند.

در مجموع و باوجود تمامی این چالش‌ها ایران می‌خواهد وجهه خود را به‌عنوان یک قدرت منطقه‌ای حفظ کند. به بیان دیگر دستاوردهای منطقه‌ای ایران که اغلب در مورد آنها مبالغه صورت می‌گیرد، نه نتیجه اقدامات تهران، بلکه محصول سیاست‌های دیگر کشورها و اشتباه‌های آنها است.

گزینه‌های سیاسی

اکنون با تحولاتی که در عراق پدید آمده، چه باید کرد؟ در پاسخ به این پرسش باید گفت که واقعیت‌های موجود در عراق نباید فراموش شود.

ساختار پس از عثمانی در عراق هم ناعادلانه است و هم غیر‌واقع بینانه .این ساختار شاخصه‌های اقلیت‌های قومی و مذهبی در این کشور را نادیده می‌گیرد. هرگونه تلاشی برای بازسازی این مدل می‌تواند خطرناک باشد.

این یک واقعیت است که شیعیان عراق می‌خواهند روابط خوبی با ایران داشته باشند تا توازنی در جهان اعراب سنی ایجاد کنند، اما این به این معنی نیست که شیعیان عراق با سپردن تمامی امور به ایران موافقت می‌کنند.

دوم، سیاست اعراب و غرب برای مقابله با نقش‌آفرینی ایران در منطقه که هم در دوره پهلوی و هم پس از آن دنبال شد، کارآمد نیست.

برای ایجاد امنیت در خاورمیانه، قدرت‌های منطقه‌ای و غربی باید نگرانی‌های امنیتی ایران را درک کنند و به این کشور به‌عنوان یک بازیگر مهم توجه کنند. برقراری یک روابط دوستانه ابتدایی بین ایران و اعراب هم منافع عراق را تامین می‌کند و هم منافع منطقه را.

در نهایت، سیاست‌های منطقه‌ای غرب بر مبنای مقابله با ایران طراحی شده است و این یک اشتباه است. این سیاست غرب تاکنون به حل مشکلات عدیده منطقه کمکی نکرده است. بنابراین یک نیاز فوری برای دستیابی به یک پارادایم جدید وجود دارد که سیاست‌های غرب را در جهت منطقه و ایران تنظیم کند و عراق می‌تواند نقطه آغازین آن باشد.