سید امیر سیاح بیانات بسیار مهم رهبر انقلاب در حرم رضوی امسال نکته‌ای خاص داشت: اشاره صریح به ضعف اقتصادی ایران در سال۹۱ و تجلیل از دانشمندان ایرانی به خاطر موفقیت در تامین نیاز کشور به اورانیوم ۲۰درصد برای سوخت رآکتور تهران. لحن گلایه آمیز رهبر انقلاب از اوضاع اقتصادی در سال ۹۱ و در عین حال تشویق ایشان نسبت به دستاورد دانشمندان ایرانی، برای هر فعال اقتصادی ایرانی می‌تواند محل تامل باشد و هر ایرانی میهن دوست را به این فکر و سوالات وا دارد که چرا دانشمندان ایرانی موفقند؛ ولی کارآفرینان ایرانی ناموفقند؟ چرا صنعت و محصولات ما در رقابت با رقبای بین‌المللی حرف چندانی برای گفتن ندارد؟ چرا از نظر اقتصادی به‌جایی رسیده‌ایم که انواع برندهای ترکیه‌ای و حتی اخیرا عربستانی و اماراتی در کشور ما تولید و عرضه می‌شوند؛ ولی تقریبا هیچ برند ایرانی در بازار این کشورها حضور جدی ندارد؟ چرا ثروتمندان و فعالان اقتصادی انگیزه چندانی برای سرمایه‌گذاری تولیدی در ایران ندارند؟ چرا برخلاف اهداف سند چشم‌انداز، محصولات مبتنی بر فناوری پیشرفته ایرانی در بازار ما نیست؟ چرا همچنان کالای ایرانی، سمبل بی‌کیفیتی و کالای خارجی سمبل مرغوبیت است؟ آیا کارآفرینان ما ناتوانند؟ آیا کارآفرینان ایرانی برخلاف دانشمندان ایرانی استعداد ندارند؟ آیا کارآفرینان ایرانی تنبل هستند؟ واقعا مشکل کجاست؟

به نظر می‌رسد پاسخ همه این سوالات در یک عبارت نهفته است: «محیط نامطلوب کسب‌وکار در ایران».

«محیط کسب‌وکار»، یک عبارت کلی و مبهم نیست، بلکه تعریف روشن و شاخص‌هایی برای سنجش دارد: «مجموعه عوامل موثر بر اداره بنگاه‌ها که تقریبا خارج از کنترل مدیران بنگاه‌ها هستند نظیر مقررات، فرهنگ مصرفی، فساد، نرخ‌های ارز، تعرفه، سود بانکی و...». همه مطالعات داخلی و خارجی نشان می‌دهند محیط کسب‌وکار در ایران هم نسبت به وضع ایده‌آل خود و هم نسبت به سایر کشورها در وضعیت بسیار بدی قرار دارد.

وضعیت «محیط کسب‌وکار» نشان می‌دهد کارآفرینان در یک کشور چقدر امکان سرمایه‌گذاری، نوآوری، فعالیت و رقابت با رقبای خارجی دارند. به تعبیر دیگر، وقتی محیط کسب‌وکار در ایران، در وضعیت بسیار نامساعد قرار دارد، نباید انتظار عملکردی فوق‌العاده از کارآفرینان کشور داشت. به خصوص در سال ۹۱ که هم تحریم خارجی و داخلی دست به دست هم دادند و فشار را بر کارآفرینان ایرانی به حداکثر رساندند.

نگارنده این سطور به لحاظ موقعیت شغلی، دائما با کارآفرینان ارشد کشور در تماس است. جمع‌بندی ارزیابی این افراد از شرایط محیط کسب‌وکار ایران در سال۹۱ را می‌توان در یک جمله خلاصه کرد: «ما می‌توانیم تحریم‌های خارجی را دور بزنیم ولی مقررات و رویه‌ها و تصمیم‌های نادرست دولت، دست و پای ما را بسته است». در واقع تحریم داخلی، کارآفرین ایرانی را فلج کرده است نه تحریم خارجی. رهبر انقلاب این معنی را در پیام نوروزی سال۹۲ به صراحت بیان کرده‌اند: «در زمینه‌ اقتصاد البته بر مردم فشار وارد آمد، مشکلاتی ایجاد شد؛ به‌خصوص که اشکالاتی هم در داخل وجود داشت. برخی از کوتاهی‌ها و سهل‌انگاری‌ها انجام گرفت که به نقشه‌های دشمن کمک کرد...»

کارآفرینان ایرانی نمونه‌های فراوانی از این سهل‌انگاری‌ها را در ذهن و سینه دارند. نظیر بی‌مبالاتی در تخصیص ارز برای واردات کالاهای مورد نیاز کشور؛ به طوری که از یک سو برای واردات خودروهای لوکس، ارز ۱۲۲۶ تومانی تخصیص یافت و واردکنندگان را به رانت‌هایی رویایی رساند و از سوی دیگر در مقطعی ارز برای واردات دارو، تخصیص نمی‌یافت. نمونه دیگر این سهل‌انگاری‌ها که ضربه‌ای سخت به محیط کسب‌وکار کشور وارد کرد، تغییرات ناگهانی، غیر قابل پیش‌بینی و غافلگیرکننده در مقررات تجارت خارجی بود. در کشوری که ناگهان واردات فهرست وسیع و بی‌انتهایی از کالاها ممنوع می‌شود بعد می‌گویند به تدریج کالاهایی را از این فهرست حذف و وارداتشان را آزاد می‌کنیم... در کشوری که در محاصره ارزی است ولی با گرانی تنقلات، ناگهان صادرات یکی از مهم‌ترین منابع ارزی موجود را ممنوع می‌کنند، چگونه می‌توان انتظار داشت کسی سرمایه‌گذاری کند؟ کارآفرین ایرانی ناتوان نیست، بی‌استعداد هم نیست، اتفاقا خیلی هم با عرضه و باهوش است. شاهد آنکه وقتی وارد محیطی سالم و امن نظیر کانادا، استرالیا، آمریکا یا حتی همین امارات شده‌اند، استعدادهای کارآفرینی‌شان شکوفا شده است؛ اما در این محیط ناامن و در این وضعیت اسفبار کسب‌وکار که با سهل‌انگاری و ندانم‌کاری‌های مسوولان اقتصاد ایران در سال۹۱ ایجاد شده، نباید انتظار چندانی از کارآفرین ایرانی داشت، چه کاری از دستش برمی‌‌آید؟ همین که تاکنون با سرمایه‌اش از این کشور فرار نکرده بازهم گلی به گوشه جمالش... .