بخش دوم
میزان تقاضای انرژی
تامین تقاضای انرژی مبنای لازم جهت تامین امنیت انرژی است. بنابراین تحلیل و بررسی تقاضای آینده انرژی لازم و ضروری است.

سطح میزان تقاضا در آینده تابع عوامل متعددی از جمله قیمت آن است. تاثیر گسترش بعد تقاضا عموما توسط معیار کارآیی انرژی سنجیده می‌شود. (منظور از کارآیی انرژی، میزان انرژی لازم جهت تولید یک واحد GDP است)۱۱
میزان انرژی مورد نیاز در آینده رشد خواهد داشت. هرچند نرخ رشد آن نسبت به سال‌های گذشته آهسته‌تر است. بنابراین میزان مصرف ناخالص داخلی تا سال 2020 به Mtoe 1900 تا Mtoe 1970 خواهد رسید.
بخش حمل و نقل نیز همچنان مهم‌ترین بخش مصرف‌کننده انرژی باقی خواهد ماند. میزان مصرف در این بخش نزدیک به ۱۷ درصد تا ۲۱ درصد صعود خواهد کرد.
هرچند در کنار افزایش میزان تقاضا، میزان کارآیی انرژی نیز افزایش یافته است، با یک رشد ملایم قیمت نفت، کارآیی انرژی تا سال 2020 نزدیک به 24 درصد بهبود خواهد یافت. این افزایش کارآیی در شرایط مناسب‌تر افزایش قیمت نفت می‌تواند تا 27 درصد نیز افزایش یابد.12
با سیاست‌های جدید انرژی، مصرف اولیه انرژی کاهش خواهد یافت. میزان تقاضای انرژی اولیه، نسبت به دوره کنونی به میزان ۶ درصد تا ۸ درصد کاهش خواهد داشت. و در سال ۲۰۲۰ به میزان Mtoe ۱۶۷۰ تا Mtoe ۱۷۱۰ خواهد رسید.


ترکیب سوخت مصرفی آینده
در شرایط فعلی حدود 180 درصد از تقاضای انرژی اولیه برای سوخت‌های نفت و گاز و سوخت‌های جامد است. گرایش‌های معین کنونی و سیاست‌های کنونی به همراه قیمت متعادل نفت تا سال 2020 نسبتا ثابت خواهد ماند. افزایش قیمت نفت می‌تواند سهم سوخت‌های فسیلی را تا سال 2020 به میزان 75 درصد کاهش دهد.
انتظار می‌رود با ادامه سیاست‌ها و گرایشات کنونی، سهم نفت و گاز در میزان مصرف انرژی، تا سال ۲۰۲۰ ثابت باقی خواهد ماند. با افزایش قیمت‌های نفت، سهم گاز و نفت تا ۴درصد تا سال ۲۰۲۰ کاهش خواهد یافت. افزایش قیمت‌های نفت، سهم گاز و نفت را به میزان شدیدتری کاهش خواهد داد.
نفت همان گونه که امروز بیشترین میزان ترکیب انرژی را تشکیل می‌دهد، در سال 2020 به علت نبود جانشین مناسب مهم‌ترین سوخت به خصوص در زمینه حمل و نقل خواهد بود. البته با افزایش ملایم قیمت نفت سهم آن رو به کاهش می‌گذارد و هرچقدر شدت این افزایش بیشتر باشد، کاهش سهم آن بیشتر خواهد بود.
عنصر بزرگ بعدی در ترکیب سوخت، گاز طبیعی است که در سال ۲۰۰۶ بیش از ۲۵ درصد ترکیب انرژی را تشکیل داده است که این میزان ۶ درصد بیش از سوخت‌های جامد است. گاز طبیعی در تمامی بخش‌ها نفوذ کرده است. از جمله در بخش حمل و نقل. از نیمه دهه ۱۹۹۰ سرمایه‌گذاری‌های جدید در نیروگاه‌های انرژی برمبنای تکنولوژی توربین‌های گازی بوده است. قیمت پایین‌تر گاز طبیعی، هزینه‌های سرمایه‌گذاری کمتر و تکنولوژی‌های مورد استفاده در این بخش عوامل توسعه استفاده از این منبع بوده است.۱۳
انتظار می‌رود سهم گاز طبیعی در مصرف انرژی اولیه هم چنان بالا باقی بماند.14
در چارچوب سیاست‌های جدید انرژی، مصرف ذغال‌سنگ کاهش خواهد یافت. سهم سوخت‌های جامد در ترکیب سوختی اتحادیه اروپا در صورت متعادل بودن قیمت نفت و گاز به ۱۳ درصد و در قیمت‌های بالای نفت به ۱۵ درصد تا سال ۲۰۲۰ خواهد رسید.
اما بالاترین میزان رشد به انرژی‌های تجدید پذیر اختصاص دارد. تلاش‌های بسیاری در جهت کسب مقام برتر تا سال 2020 در بین سوخت‌های مصرفی صورت می‌گیرد.
استفاده از انرژی‌های تجدید پذیر بیشتر در نیروگاه‌های تولید برق و پس از آن، بخش حمل و نقل افزایش خواهد داشت. همچنین در بخش خانوارها نیز به عنوان سوخت گرمایشی و سرمایشی استفاده از آن افزایش خواهد یافت. افزایش قیمت نفت نیز استفاده از سوخت‌های تجدید‌پذیر را جذاب‌تر خواهد کرد و آن را به یکی از ستون‌های اصلی ترکیب انرژی این اتحادیه تبدیل خواهد کرد.در زمینه انرژی هسته‌ای نیز با توجه به برخی تصمیمات سیاسی در برخی کشورها، میزان استفاده از این انرژی نسبت به سال‌های اخیر کاهش داشته است. در چارچوب سیاست‌های جدید انرژی، انرژی هسته‌ای ۱۳ درصد تا۱۴ درصد کل تقاضای انرژی اولیه را در سال ۲۰۲۰ به خود اختصاص می‌دهد.
تولید داخلی و وابستگی به واردات
میزان تولید داخلی انرژی به شدت در حال کاهش است. صنایع گاز و نفت اروپا با کاهش منابع روبه‌رو هستند.تلاش‌های زیادی نیز جهت تجدید این انرژی‌ها به کار بسته می‌شود. میزان کاهش تولید گاز بین pa ۳ درصد تا Pa ۴درصد کمتر از نفت(Pa ۶درصد) در قیمت‌‌های گوناگون تا سال ۲۰۲۰ خواهد بود. بهره‌برداری از سوخت‌های جامد نیز (به خصوص ذغال سنگ) کاهش خواهد داشت. این میزان کاهش به علت هزینه‌های بالای استخراج، ملاحظات زیست محیطی و کمک‌های کمتر دولت‌ها است. با توجه به این شرایط تولیدات، انتظار می‌رود واردات خالص سوخت‌های فسیلی شامل نفت، گاز و سوخت‌های جامد رو به افزایش بگذارد.(به استثنای وضعیت سیاست‌های انرژی جدید همراه با افزایش قیمت نفت). این میزان افزایش واردات خالص به میزان ۲۱ درصد تا ۳۳ درصد خواهد بود. تنها در صورت اجرای سیاست‌های انرژی جدید و افزایش قیمت نفت از مرز ۱۰۰ دلار برای هر بشکه است که خالص واردات سوخت‌های فسیلی در سال۲۰۲۰ نسبت به دوره کنونی روند کاهشی خواهد داشت که این امر با توجه به کاهش قابل توجه تقاضا برای سوخت‌های فسیلی و افزایش تولید سوخت‌های تجدید‌پذیر در اتحادیه اروپا عملی خواهد شد.
در زمینه نفت اگر سیاست‌های کنونی دنبال شود، وابستگی به واردات در این بخش از انرژی به بیش از 93 درصد در سال 2020 خواهد رسید. میزان افزایش قیمت‌های نفت نیز کاهش زیادی در وابستگی به واردات نفت نخواهد داشت. حتی در صورت اجرای سیاست‌های جدید انرژی وابستگی به واردات نفت تا میزان 92 درصد باقی خواهد ماند که مهم‌ترین علت آن نبود جایگزین مناسب خصوصا در بخش حمل و نقل خواهد بود.
در بخش گاز، با توجه به شرایط فعلی و سیاست‌های کنونی، وابستگی وارداتی گاز به علت رشد تقاضا (۱۴درصد)، تا ۷۷ درصد در سال ۲۰۲۰ افزایش خواهد یافت. البته اجرای سیاست‌های جدید انرژی، میزان وابستگی به واردات گاز را به میزان ۷۱ درصد تا ۷۳ درصد در سال ۲۰۲۰ خواهد رساند.