در همین حال، حوثی‌‌‌ها، یک گروه تحت حمایت ایران مستقر در یمن، با شلیک موشک‌‌‌ها و پهپادها به کشتی‌‌‌های تجاری در حال تردد در دریای سرخ، هرج و مرج را در زنجیره تامین جهانی به راه انداخته و بازارهای بین‌المللی را تکان داده‌‌‌اند. قبل از حمله مرگبار هواپیماهای بدون سرنشین در اردن، پاسخ ایالات متحده به حملات نیروهای یمنی، عراق و سوری خفیف بود و پس از هر پاسخی، حملات این گروه‌‌‌ها در عرض چند روز از سر گرفته می‌‌‌شد. قرار بود واکنش به حمله در اردن متفاوت باشد، زیرا سه سرباز آمریکایی کشته شدند. اگرچه این حمله هواپیمای بدون سرنشین به یک پایگاه دورافتاده آمریکا در شمال شرقی اردن با حملاتی که پیش از آن انجام شده بود مطابقت داشت، پرزیدنت بایدن وعده پاسخ قاطع‌‌‌تری را داد. این پاسخ با ۸۵ حمله علیه مواضعی در منطقه مرزی بین عراق و سوریه آغاز شد.

سپس، در ۷ فوریه، یک هواپیمای بدون سرنشین آمریکایی در بغداد، یک فرمانده ارشد کتائب حزب الله، که کاخ سفید آن را مسوول حمله در اردن می‌‌‌داند، هدف قرار داد. همزمان، ایالات متحده و بریتانیا به حملات خود به مناطق مرتبط با حوثی‌‌‌های یمن ادامه می‌دهند. این حملات ایالات متحده پاسخ تاکتیکی به یک حادثه خاص است، نه یک استراتژی جامع برای مقابله با نفوذ ایران در منطقه. تمرکز بر گروه‌‌‌های نیابتی در عراق و سوریه، به قلب تاریک هرج و مرج و خشونت در چهار ماه گذشته نمی‌‌‌پردازد. 

ظرف چند هفته این نیروها دوباره تجهیز و آماده هدف قرار دادن مواضع آمریکا در منطقه خواهند شد و به دنبال آن نیز پاسخ‌‌‌های توخالی آمریکا ادامه خواهد داشت؛ تعداد بیشتری از نیروهای آمریکایی مجروح خواهند شد و احتمال پرتاب یک پهپاد دیگر و کشته شدن تعداد بیشتری از آمریکایی‌‌‌ها همچنان بالاست. برای بازگرداندن بازدارندگی، ایالات متحده باید نوع عملیات و اقدامات خود را تغییر دهد و به اهدافی که برای ایران اهمیت بیشتری دارد، ضربه بزند: رهبران سپاه پاسداران، پایگاه‌‌‌های نظامی ایران و کشتی‌‌‌های آن که در دریای سرخ سرگردان هستند. برای بیش از یک دهه، نیروهای نیابتی ایران در منطقه به شدت قوی شده‌‌‌اند و زیر چتر حمایتی ایران فعالیت می‌کنند. در این بین باوجودی که هدف قرار دادن این نیروهای نیابتی ممکن است راکت‌‌‌ها، موشک‌‌‌ها و پهپادهای آنها را از بین ببرد و فعالیت‌‌‌های فوری آنها را مختل کند، اما در کوتاه‌‌‌مدت کار چندانی انجام نمی‌‌‌دهد.

ایران منبع عظیمی از پهپادهای ارزان‌قیمت اما مرگبار تولید شده توسط مرکز تحقیقات صنایع هوایی شاهد، یک شرکت ایرانی زیرمجموعه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، دارد.همچنین تهران دارای حجم عظیمی از موشک‌‌‌ها - بزرگ‌ترین زرادخانه از این نوع در خاورمیانه - است که می‌تواند به سرعت به جنگنده‌‌‌های عراق و سوریه ارسال کند. ایران در اواسط دهه ۱۹۸۰ و در بحبوحه جنگ با عراق، سرمایه‌گذاری روی پهپادها و موشک‌‌‌ها را آغاز کرد تا زیان خود را در برابر آمریکا در توان نظامی متعارف جبران کند. اکنون این سرمایه‌گذاری در حال نتیجه دادن است. ایران در حال انجام بازی طولانی در منطقه است، در حالی که دولت بایدن یکی از کوتاه‌‌‌ترین بازی‌‌‌ها را انجام می‌دهد تا از تشدید تنش در آستانه انتخابات ریاست جمهوری نوامبر ۲۰۲۴ جلوگیری کند.

ایران کشوری سرشار از منابع نفتی و دارای نفوذ ژئوپلیتیک قابل‌توجهی است. ایران به‌‌‌جای درگیر شدن در استراتژی‌‌‌های کوتاه‌‌‌مدت، رویکرد صبورانه‌‌‌ای را اتخاذ می‌کند و بر اهداف چند دهه دورتر تمرکز می‌کند. در حالی که ایالات متحده از توانایی‌‌‌های نظامی برتری برخوردار است، ایران بر این باور است که عزم برتری دارد و بنابراین در نهایت در هر رویارویی با ایالات متحده پیروز خواهد شد. بازدارندگی با به‌کارگیری زور محقق نمی‌شود بلکه باید اراده لازم را داشت. برای اینکه بازدارندگی کارساز باشد، دشمن باید باور داشته باشد که ایالات متحده اراده دارد تا به منافع او ضربه بزند. در مورد ایران، بقای این حکومت بزرگ‌ترین منفعت است. ایران از موضع خود عقب‌‌‌نشینی می‌کند مگر آنکه باور کند خطر حمله آمریکا جدی است.

پیش از حملات اخیر، جان کربی، سخنگوی شورای امنیت ملی، تکرار کرد که ایالات متحده به دنبال اجتناب از جنگ با ایران است - پیامی روشن مبنی بر اینکه ایالات متحده هیچ علاقه‌‌‌ای به تهدید رژیم در تهران ندارد. این ذاتا با هرگونه تلاش برای بازدارندگی در تضاد است. حملات هوایی آمریکا در عراق و سوریه در ازای شلیک موشک به پایگاه‌‌‌های آمریکایی، معامله‌‌‌ای است که ایران مایل به پذیرش آن است. با هدف قرار دادن یک رهبر شبه‌نظامی در بغداد در پاسخ به حملات به سربازان آمریکایی، ایالات متحده اساسا در مقابل جان سه سرباز آمریکایی یک مجازات خفیف را درنظر گرفت.این الگوی واکنش، منجر به تشویق ایران و حامیانش می‌شود و این تصور را تقویت می‌کند که آنها می‌توانند بدون مجازات عمل کنند. برای بازدارندگی موثر ایران و گروه‌‌‌های نیابتی آن، ایالات متحده باید یک استراتژی فعال‌‌‌تر و جامع‌‌‌تر اتخاذ کند که شامل هدف قرار دادن مستقیم دارایی‌‌‌های ایران، تحمیل هزینه‌‌‌های معنادار در مقابل حملات و نشان دادن تمایل به تشدید حملات در صورت لزوم می‌شود.

این سرهنگ بازنشسته ارتش ایالات متحده در نهایت مدعی شد که زمان اقدامات نیمه‌‌‌تمام به پایان رسیده است؛ ایالات متحده باید اقدامات لازم را برای مقابله با فعالیت‌‌‌های ایران و تضمین آینده‌‌‌ای باثبات برای منطقه انجام دهد.