شام به جای جنگ  به رقابت لبخند می‌زند

 

رئیسی را در این سفر رئیس دفتر، وزرای امور خارجه، راه و شهرسازی، نفت، امور اقتصادی و رئیس بانک مرکزی ایران همراهی می‌کنند. محمد جمشیدی، معاون سیاسی رئیسی پیش از عزیمت رئیس‌جمهور ایران به دمشق در گفت‌وگو با خبرگزاری دولتی «ایرنا»، این سفر را نشانه پیروزی راهبردی جمهوری اسلامی ایران در منطقه دانست. تهران پس از حمایت از بشار اسد در طول جنگ سوریه، اکنون با هدف گسترش تجارت و ایجاد نقطه ورود برای شرکت‌های دولتی و خصوصی خود، جایگاه قوی‌‌‌تری در آینده اقتصادی سوریه دارد. جمشیدی گفت: این سفر پس از بیش از یک دهه آشفتگی در خاورمیانه انجام می‌شود که شامل جنگ سوریه، جنگ یمن، ظهور داعش و حمایت از تروریسم می‌شود. وی همچنین به سیاست «فشار حداکثری» ایالات متحده اشاره کرد که از سال ۲۰۱۸ پس از خروج یکجانبه آمریکا از توافق هسته‌‌‌ای سال ۲۰۱۵ بین ایران و قدرت‌‌‌های جهانی و بازگرداندن تحریم‌‌‌ها علیه تهران آغاز شد. جمشیدی گفت: همان کشورهای عربی که از انزوای ایران حمایت کردند، اکنون در حال تغییر موقعیت خود هستند و پس از توافق رقبا یعنی ایران و عربستان سعودی با میانجی‌گری چین برای بازگرداندن روابط دیپلماتیک، آماده استقبال از سوریه برای بازگشت به منطقه عربی هستند. وی گفت: این تحول نشان‌دهنده شکست سیاست‌های آمریکا در منطقه است.

قرار است ایران و سوریه در سفر رئیسی چند توافق‌نامه امضا کنند که برخی از آنها حول محور گسترش همکاری‌‌‌های اقتصادی است. رئیسی یک روز پس از حمله هوایی اسرائیل به فرودگاه بین‌المللی در شهر حلب در شمال سوریه -که منجر به کشته شدن یک سرباز و از کار انداختن فرودگاه شد- وارد دمشق شد. اسرائیل که وعده مقابله با افزایش نفوذ ایران در کشورهای همسایه را داده است، در سال‌های اخیر صدها حمله به مناطق تحت کنترل دولت سوریه و حملات بسیاری در ماه‌‌‌های اخیر انجام داده است. در ماه مارس، نیروهای تحت حمایت ایالات متحده و ایران در سوریه در حملات هوایی که حداقل ۲۰ کشته برجای گذاشت، درگیر شدند. تهران به حمایت از موضع اسد مبنی بر اینکه نیروهای آمریکایی باید به حضور خود در این کشور پایان دهند، ادامه می‌دهد، مساله‌ای که واشنگتن نیز اعلام کرده متعهد به مبارزه با داعش بوده است.

خاورمیانه و شمال آفریقا در حال تجربه تغییرات قابل‌توجه در روابط دیپلماتیک هستند که می‌تواند به تغییر منطقه‌ای طولانی‌مدت منجر شود. یکی از نمونه‌های این روند بهبود روابط عربستان سعودی و سوریه است. با این حال، عربستان سعودی اکنون در تلاش برای آشتی با سوریه و بازگرداندن آن به لیگ عربی منطقه است. این روند در توافق‌نامه العلا در ژانویه ۲۰۲۱ نیز دیده می‌شود که به حل بحران دیپلماتیک خلیج فارس و تعامل اخیر امارات با ترکیه کمک کرد. در ۱۲ آوریل، دولت عربستان سعودی میزبان فیصل مقداد وزیر امور خارجه سوریه در جده بود که اولین بار بود که یک نماینده عالی‌رتبه دولت سوریه از زمان آغاز جنگ داخلی سوریه به این کشور سفر کرد. بر اساس بیانیه مشترک رسمی، فیصل بن فرحان آل سعود وزیر امور خارجه عربستان با مقداد دیدار و درباره روابط دوجانبه گفت‌وگو کرد. بحث آنها بر کمک‌های بشردوستانه، تروریسم، تمامیت ارضی سوریه، قاچاق و بازگشت آوارگان متمرکز بود. هر دو وزیر نقشه راه را برای از سرگیری خدمات کنسولی و پروازهای بین کشورهای متبوع خود پذیرفتند. پس از این مذاکرات، وزیر امور خارجه عربستان ۱۸ آوریل برای ادامه مذاکرات به دمشق سفر کرد و دیدار تاریخی با اسد داشت. مانند سفر قبلی مقداد به عربستان سعودی، این سفر اولین سفر وزیر خارجه عربستان به سوریه از زمان آغاز جنگ بود. بیانیه رسمی بین بن فرحان و بشار اسد بسیاری از مواضع بیانیه مشترک قبلی را تکرار کرد. با این حال، فعلا دعوت سوریه به اتحادیه عرب یا دیدار روسای دولت متوقف شد.

تصمیم عربستان برای ترمیم روابط با دمشق نشان‌دهنده تمایل ریاض برای رهبری مسائل منطقه است. این امر به‌ویژه در مورد درگیری‌‌‌های منطقه‌‌‌ای طولانی‌‌‌مدت پس از عادی‌‌‌سازی مجدد روابط با ایران و توافق با این کشور به میزبانی چین در۱۰ مارس صادق است. عربستان همچنین تضمین ثبات برای اصلاحات اقتصادی داخلی خود را به عنوان منافع وجودی می‌‌‌بیند که بر پساعربی غلبه می‌کند. منافع مشترک بسیاری از کشورهای عربی مقابله با نفوذ ایران در سوریه است. این رویکرد که در مسیرهای کمی متفاوت از سوی امارات و اردن هدایت می‌شود، کنترل و حضور فزاینده تهران در سوریه را تهدید می‌‌‌داند. با توجه به علاقه ایران به کریدور زمینی از مرزهای خود به لبنان، این یک نتیجه معقول است. متقابلا ایران نیز تحکیم روابط با سوریه پساجنگ را مطلوب‌ترین استراتژی برای حفظ نفوذ خود در این کشور می‌داند که نقش مهمی در محور مقاومت ایفا می‌کند. تهران همچنین دریافته است که نفوذ سیاسی و برتری نظامی خود را باید در یک افق بلندمدت به نفوذ اقتصادی تبدیل کند. سوریه نیز متقابلا از نزدیکی به عربستان سعودی منافعی دارد. هرگونه عادی‌سازی مجدد روابط دیپلماتیک با ریاض، قوی‌ترین نشانه بازگشت دمشق به منطقه عربی است. نقش قبلی عربستان به عنوان یکی از حامیان اصلی اپوزیسیون سوریه، این امر را برای تلاش‌‌‌های اسد برای نشان دادن دولتش به عنوان یک پیروز جنگ و نه دیگر یک دولت سرکش، بسیار مهم‌تر می‌کند. در واقع، دمشق احتمالا ریاض را بهترین شانس خود برای بازگشت به گروه عرب - یعنی اتحادیه عرب - برای تقویت مشروعیت خود می‌‌‌داند. اما اسد هم چانه‌زنی می‌کند. با توجه به انبوه ابتکارات منطقه‌ای برای مشارکت مجدد با دمشق، فرصتی برای سوریه است تا بیشترین امتیاز را بگیرد و در ازای آن هیچ امتیازی ندهد. سوریه همچنین به دنبال تقویت استراتژی موازنه خود به‌ویژه در ارتباط همزمان با ایران و دولت‌های عربی است که نقش مهمی در آینده سیاسی بشار اسد ایفا می‌کند.

صرف نظر از این، تغییر رویکرد بازیگران منعکس‌کننده خاورمیانه جدیدی است که تا زمانی که مناسب کشورهای درگیر باشد، به انتخاب پراگماتیسم دیپلماتیک ادامه خواهد داد. از این رو سفر ابراهیم رئیسی به دمشق و توافقاتی که از دل این سفر برآمده و امضا خواهد شد، می‌تواند دومینوی سفرهای سطح بالا از سوی اعراب را نیز به دنبال داشته باشد. خروجی این تحولات نشان‌دهنده یک واقعیت است که بازی آینده منطقه از جنگ و درگیری به سمت نفوذ سیاسی و اقتصادی در حال تغییر است که در این میان وزن سیاسی سوریه جایگاه مهمی در یارگیری‌ها و صف‌بندی‌های جدید خواهد داشت. دولت سوریه در ماه‌‌‌ها و سال‌های آینده، بدون تغییر ناگهانی، از مزایای آن بهره خواهد برد.