با وجود این‌، خبر بد آن است که ذی‌نفع اصلی سیاست ایالات متحده چینی‌‌‌ها هستند.به گزارش فرارو، چین از نزدیکی کنونی ایران و عربستان حمایت می‌کند تا از خلأ استراتژیک ایجادشده ناشی از تمایل بار‌‌‌ها اعلام شده آمریکا برای کاهش نقش خود در منطقه استفاده کند. در غیاب حضور فعال آمریکا که بتواند جریان نفت را تضمین کند، شانس میانجی‌گری برای حصول توافق و معامله بین قدرت‌‌‌های پیشرو در منطقه یک گام بزرگ در کسب نفوذ و اعتبار برای پکن با پرداخت هزینه‌‌‌ای نزدیک به صفر است.اخبار مربوط به توافق عربستان و ایران پس از سفر رسمی «شی جین پینگ» رئیس‌جمهور چین به پادشاهی سعودی در ماه دسامبر از نزدیک دنبال شد. هدف شی از آن سفر آغاز روند جانشینی چین به جای آمریکا به عنوان شریک اصلی امنیتی و تجاری ریاض بود. چینی‌‌‌ها با میانجی‌گری برای برقراری روابط با ایران موفق شده‌اند ارزش بالقوه خود را در این نقش نشان دهند.

با انجام این کار پکن به ریاض یک معامله ساده پیشنهاد می‌کند: از همکاری با ما در زمینه‌‌‌های دفاعی، هوافضا، صنعت خودرو، بهداشت و فناوری بهره ببرید و مهم‌تر از همه نفت خود را به ما بفروشید و هر تجهیزات نظامی‌‌‌ای را که می‌‌‌خواهید از کاتالوگ ما انتخاب کرده و خریداری کنید؛ در عوض شما به ما کمک خواهید کرد تا بازار‌‌‌های جهانی انرژی را تثبیت کنیم. به عبارت دیگر، چینی‌‌‌ها معامله‌‌‌ای را به سعودی‌‌‌ها پیشنهاد می‌کنند که به نظر می‌رسد از توافق آمریکا و عربستان الگوبرداری شده است که خاورمیانه را به مدت ۷۰ سال ثبات بخشید تا زمانی که سیاستگذاران آمریکایی تحت رهبری اوباما توافق هسته‌‌‌ای با ایران را پیشنهاد کردند که ساختاری را برای خروج سریع آمریکا از منطقه و پایان دادن به تعهدات نظامی پرهزینه آن کشور از جمله در مورد جنگ عراق ایجاد کرد.

در همین حال، روابط تجاری چین با ایران برای اقتصاد آن کشور اهمیت بیشتری دارد. چین نفت ایران را می‌‌‌خرد و در ایران سرمایه‌گذاری می‌کند، زیرا آن کشور با تحریم‌‌‌های آمریکا مواجه است. نقش بزرگی که آن کشور در اقتصاد ایران ایجاد کرده به نوبه خود به پکن امکان قابل‌توجهی برای همکاری‌های بیشتر با ایران می‌دهد. ایران بدون برخورداری از رابطه‌‌‌ای قوی با چین دچار تنگنای اقتصادی بیشتری خواهد شد. همچنین روابط قوی با چین به عربستان سعودی این امکان را می‌دهد تا اهرمی برای تعدیل رفتار‌‌‌های بالقوه ایران داشته باشد، بنابراین توافق اخیر نشانه‌‌‌ای از چرخش عربستان به سمت چین یا جایگزینی آن کشور با آمریکا به عنوان یک شریک استراتژیک نیست بلکه نشان‌دهنده ظهور چین به‌‌‌عنوان یک بازیگر استراتژیک در منطقه‌‌‌ای است که از خلأ قدرت ناشی از سیاست عمیقا گیج‌کننده آمریکا در تحقیر متحدان دیرینه رنج می‌‌‌برد. سیاستی که از دوره اوباما آغاز شد. امروز این چین و نه آمریکاست که تنها بازیگر جهانی با اهرم و نفوذ کافی برای تغییر معنادار رفتار ایران محسوب می‌شود.