گروه تاریخ اقتصاد- مذاکرات نمایندگان مجلس شورای ملی در روز شنبه، 14 شهریورماه 1286 شمسی درباره درخواست مجدد استعفای صنیع‌الدوله، رییس سابق مجلس و پیشنهاد وکلا برای رییس جدید، چنین ادامه یافته است:
پس از قرائت چندین فصل از نظامنامه وزارت داخلی، مذاکرات لازمه به میان آمد؛ ورقه استعفایى که از طرف صنیع‌الدوله، رییس سابق رسیده بود قرائت شد، قریب به این مضمون:
در بدو تاسیس این مجلس که تنها باعث سعادت ملت و آبادى مملکت بود، بعضى نظر به حسن ظنى که به این بنده داشتند به ریاستم منتخب کردند و چون برحسب نیت صاف خود چنین اقدامى را کرده، بنده هم قبول کرده و کفى‌بالله شهیدا آنچه لازمه کوشش و سعى بود فروگذار نکردم. اگر قصورى می‌شد علت آن بود که اسباب فراهم نبود و هر چه هر روزه بر خدمات خود افزودم، نتیجه به عکس بخشید و رفته رفته زحمات صادقانه‌ام در خفیه ماند، بلکه علنا در معبرها بد گفتند، بلکه تهدید به قتلم کردند. اینک بدون هیچ شکایت و گله عرض می‌نمایم و استدعا می‌کنم که این استعفای سومم را پذیرفته و به همان وکالت اگر سزاوار هستم، قبولم فرمایند.
اسدالله میرزا: اولا اظهار تاسف می‌نماییم از استعفای صنیع‌الدوله و بعد از قبول کردن این استعفا غیر از احتشام‌السلطنه کسى را براى این کار از ایشان بهتر نمی‌دانیم، ولى محظورى در بین هست که آن روز آقا میرزا فضلعلى آقا در حضور همایونى گفتند و اعلیحضرت همایونى فرمودند احتشام‌السلطنه ماموریت مهم دارد و ما هم اسم او را در کمیسیون معرفى کرده‌ایم حال اگر صلاح می‌داند انتخاب ایشان بشود از براى ریاست و بعد ایشان را بخواهید چنانچه امر مهمى را هم در پیش داشته باشند چه ضرر دارد دو ماه بروند و بعد از آن بیایند مشغول انجام خدمت باشند در این مدت هم وثوق‌الدوله از براى نیابت ریاست حاضر هستند.
وکیل‌التجار: در خصوص احتشام‌السلطنه اکثر می‌گویند که برای ریاست انتخاب شوند بنده هیچ نمی‌شناسم و ندیده‌ام! گذشته معلوم نیست که ایشان از شغل دیوانى خود استعفا داده باشند. عجالتا خوب است اول استعفا بدهند و در مجلس حاضر شوند و آن وقت انتخاب شوند.
آقا سید حسن تقى‌زاده: از ارومى هر روزه تلگراف می‌آید، ولى در مجلس قرائت نمی‌شود؛ همین مساله تصرف عساکر عثمانى آن محال را گویا راپورت هم به دولت داده شده غرض آن نیست آن روز که فرمانفرما رفت قرار شد فوج خمسه و سوار قزوین و غیره برود، به جهت اینکه قبلا از قشون آذربایجان فایده حاصل نمی‌شود آن هم رفته است آنجا نشسته حتى راضى شده است که جیره آنها را هم خودش عجالتا بدهد و بعد با او حساب شود، ولى ابدا کابینه وزرا اقدامى نکرده‌اند. یک فوج از آذربایجان حرکت نکرده بود باقى حاضر بودند، ولى جیره می‌خواستند آن را هم خودش راضى شده که بدهد معهذا یک نفر سرباز از اینجا حرکت نکرده و آن هم همان جا مانده. بنده به وزیر جنگ گفتم خود فرمانفرما حاضر است بدهد و تاکنون یک نفر سرباز هم حرکت داده نشده.
سیدالحکما: خوب است به وزارت جنگ نوشته شود که جدا حرکت آنها را بخواهند.
آقا میرزا محمود خوانسارى: از قرارى که شنیدم سوار شاهسون را خواستند؛ آصف‌الدوله گفته بود اینها پارسال خراسان بودند، حالا شاید نروند قزاق را خواستند پلکونیک نگذاشت چند صندوق‏ فشنگ خواستند بفرستند بهجت‌الملک معطل همین کار است که کرایه اینها را نمى‌دهند.
آقا ملا حسن وارث: مجلس از وزرا وکلا و حجج‌الاسلام منعقد شد در مساله سالار تحقیق شد، پس از معلوم شدن که باید داده شود فراموش شد (عریضه‌ای از اهل تنکابن در این خصوص قرائت شد تلگرافى نیز از محل ثلاثه قرائت شد).
آقا شیخ یوسف: اینکه مى‌گویند دولت همراه نیست مراد از دولت در اینجا همین وزرا و امناى دربارى هستند و الا شخص شاه نهایت مساعدت را دارند.
آقا ملا حسن وارث: می‌بینیم هر کس خیانت می‌کند روزبه‌روز ترقی می‌کند و هر کس امین است مثل مشیرالدوله، خانه‌نشین می‌شود! علاج این کار باید کرد.
وکیل‌الرعایا: عقیده بنده این است که این شخص لایق هیچ‌گونه امارتى نیست، باید تمام مناصب و مشاغل از او گرفته شود و مجازاتش بعد از رسیدگى و تحقیق داده شود.
آقا میر عماد: شش ماه تلگرافخانه از سپهدار گرفته شود تمام بلاد امن می‌شود.
وکیل‌التجار: مدتى است که هرچه در اینجا مذاکره می‌شود از اغتشاش ولایات به حرف می‌گذرد و رفع نمی‌شود، منتها خیلى که سختگیرى می‌شود آن شخص را تغییر می‌دهند و کس دیگرى به جاى او می‌گذارند، باید مجدانه اقدام کرد تا تحقیق شود هر کس خیانتش معلوم شد از تمام شئون خلع شده و آن وقت مجازات داده شود.
آقا سیدحسن تقى‌زاده: بنده عرض می‌کنم هر کارى که کرده است گذشته است، فعلا کارى بکنید که بعد از این کارى نکنند، اگر عکس این روزنامه‌هاى مجلس را پهلوى هم بگذاریم معلوم می‌شود که چیست! این مساله هم می‌رود روى مطلب دیگر، مثل مساله سالار مفخم می‌شود؛ اول آنها را درست کنید، بعد به این مساله بپردازید، اگر بنا است به صرف گفتن تمام شود اقدام نکنید و الا کوشش کنید تا به یک جایى منتهى گردد.