آبراهام سیلسون، پژوهشگر آمریکایی در کتاب «روابط سیاسی ایران و آمریکا» موضوع حضور مستشاران آمریکایی در ایران را بررسی کرده و نتایج خاص خود را گرفته است. در شماره‌های گذشته خواندید که ایرانیان نسبت به شوستر نگاه مثبتی داشته و به همین دلیل استخدام آمریکایی‌ها را به انگلیسی‌ها و روس‌ها ترجیح می‌دادند. همچنین در شماره‌های گذشته یادآوری شد که رهبران آمریکایی برای قبول دعوت ایرانیان تردیدهای جدی داشتند و نمی‌خواستند شرایط گونه‌ای شود که آمریکا پیش‌قدم شود؛ اما در جریان تحولات سیاسی به این نتیجه رسیدند که باید برای این کار برخی سنت‌ها نادیده گرفته شود.

در بخش آخر این نوشته، دلایل پافشاری ایران برای استفاده از آمریکایی‌ها و اینکه آیا باید به ایران وام داده شود یا نه را پیگیری می‌کنید.

آمریکا با هزینه‌ای اندک حداقل می‌توانست توانایی‌های ایران را برای استفاده از منابع خود گسترش دهد. ولی با وجود این، تاکید ایران برای استخدام شوستر و تغییر موقعیت روسیه واقعا شرایطی را فراهم ساخته بود که توان شوستر را برای تحکیم روابط دوستانه بین ایران و آمریکا آشکار می‌ساخت. اما وزارت خارجه آمریکا روش محتاطانه‌تری را ترجیح داد، هیوز وزیر خارجه، تلگراف زیر را به کالدول مخابره کرد: «وزارت خارجه آمریکا صلاح ندانست که پیشنهاد ایران را به اطلاع شوستر برساند. شما می‌توانید حکومت ایران را از موضوع مطلع گردانید و در حال حاضر از صحبت در مورد مستشاران یا بانک کشاورزی خودداری کنید». با توجه به اینکه مذاکرات نفت در پیش بود، وزیر خارجه آمریکا تمایلی نداشت که ایران را کاملا دلسرد کند؛ ولی در نظر داشت افکار ایرانی‌ها را از مساله شوستر منحرف کند. چند روز بعد وزیر خارجه آمریکا تمایل ایران مبنی بر استخدام کارشناسان کشاورزی آمریکا را به وزارت کشاورزی گزارش داد تا کمیته مذکور به‌طور غیررسمی به انتخاب کاندیداهایی برای آن سمت‌ها بپردازد. نامه مشابهی هم به رییس اداره پست فرستاده شد تا انتخاب مشاورانی را برای وزارت پست و تلگراف ایران مورد رسیدگی قرار دهد.انگرت در تهران مشاهده کرد که به‌رغم تعصبات وطن‌پرستی شدید حکومت ایران که از این لحاظ با عقاید قیام ترکان جوان قابل مقایسه بود، ایرانی‌ها به هیچ وجه خصومتی با آمریکا ندارند. به همین دلیل وی اصرار داشت که وزارت خارجه آمریکا در اعزام مستشاران مورد تقاضای ایران سرعت عمل به خرج دهد. انگرت یک ماه بعد، گزارش داد که وی متقاعد شده حکومت ایران قدرت کافی برای مخالفت با امتیازهای نفتی انگلستان و واگذاری آنها به شرکت‌های آمریکایی را دارد. او به‌رغم ترس روسایش، این موضوع را به مساله اعزام مستشار، به‌خصوص شوستر که هنوز مورد علاقه ایرانی‌ها بود، ارتباط داد. انگرت انگیزه‌های مختلفی برای علاقه ایران به استخدام مستشاران آمریکایی ارائه داد. به نظر وی کاربرد قدرت آمریکا برای کاهش سلطه انگلستان از نظر ایران دارای اهمیت زیادی بود. عده معدودی هم که صادقانه آمریکا را تحسین می‌کردند، بیشتر به تجدید حیات مادی و معنوی ایران توجه داشتند.

این تحلیل از انگیزه‌های ایران، مسلما تازگی نداشت و البته با دسایسی که از ابتدای برقراری روابط با آمریکا بر روابط دو کشور مستولی بود، هماهنگی داشت. در این رابطه اطلاعات مشابه دیگری از طریق سایر منابع خبری به وزارت خارجه آمریکا واصل گردید. ویلیام والگر اسمیت کاردار آمریکا در سوئیس قسمتی از متن گزارشی را که سفیر ایران در برن به وزارت خارجه متبوعش فرستاده بود، ارسال داشت. سفیر ایران در یادداشت خود نتیجه گرفته بود که کشورهای اروپایی به علت جنگ چنان ناتوان شده‌اند که نمی‌توانند به ایران کمک نمایند و تنها آمریکا می‌تواند وام‌های خود را با توجه به امتیازاتی که توسط ایران واگذار خواهد شد، گسترش دهد. چنین توافقی البته شامل اعزام تکنسین‌ها و مستشاران آمریکایی هم می‌شد. جورج هاروی سفیر آمریکا در اسپانیا تلگرافی فوری از نتایج گفت‌وگوهایش با سفیر ایران در مادرید به واشنگتن فرستاد. همین سفیر ایران، قرار بود برای تصدی سفارت ایران در واشنگتن به زودی اسپانیا را ترک گوید. هاروی در تلگراف خود نوشت که سفیر ایران سعی دارد یک آمریکایی را برای مدیریت بانک جدیدی که ایران اخیرا از روس‌ها ضبط کرده استخدام نماید و همچنین برای جانشینی انگلیسی‌هایی که در وزارت خارجه ایران مشغول کار بودند، چند آمریکایی را انتخاب کند. بار دیگر دریافت وامی به مبلغ بیست‌وپنج میلیون دلار و واگذاری امتیازهای نفت در استان‌های شمالی ایران به مساله مستشاران ارتباط پیدا کرد. انگرت از تهران، خلأ ناشی از خروج انگلستان را دوباره مورد تاکید قرار داد و نامه‌ای را از شاه به وزارت خارجه آمریکا فرستاد که در آن اعزام مستشاران آمریکایی مستقیما تقاضا شده بود.

افزایش پافشاری ایران برای استفاده از مستشاران آمریکایی، توجه وزارت خارجه این کشور را به این مساله معطوف ساخت. کمیته مسائل خاورمیانه، در یادداشتی اظهار داشت که مستشار مالی جدیدی باید با همان شرایط و اختیارات شوستر از آمریکا اعزام شود و وزارت خارجه آمریکا نباید به هیچ وجه در پیشرفت طرح، دخالتی داشته باشد تا متحمل شکستی از نوع آنچه که قبلا متحمل شده بود، نگردد. مسلما در این یادداشت به استخدام مجدد شوستر اشاره نشده بود ولی تلویحا گفته شده بود که آمریکا پس از رسیدن مستشار جدید به ایران، از وی حمایت خواهد کرد. انگرت به وزارت خارجه آمریکا اطلاع داد که سفیر جدید ایران در واشنگتن دستور دارد در صورت امکان، شوستر را مجدد استخدام نماید. اما وزارت خارجه آمریکا نسبت به شوستر نظر منفی داشت و حتی کاندیداهای جدید را هم مورد بررسی قرار نداده بود. در یادداشتی از ملاقات یکی از اعضای وزارت خارجه آمریکا با هیوز، در بعدازظهر هجدهم اکتبر از قول وی چنین نوشته شده بود: «... ممکن است سوال کنم که چه اقداماتی درباره انتخاب فردی که ما باید به‌عنوان مستشار مالی به ایران پیشنهاد کنیم انجام گرفته است؟»

حسین‌علی خان سفیر جدید ایران در واشنگتن، چند روز بعد سعی کرد با اجرای دستوراتی که به وی داده شده بود مشکل وزارت خارجه آمریکا را نیز حل کند. دکترمیلسپو از دفتر مشاوره تجارت خارجی در یادداشتی از گفت‌وگوهایش با سفیر ایران چنین نوشت: «سفیر ایران با اشاره به تقاضای استخدام مستشار مالی، اظهار داشت که او مایل نیست وزارت خارجه آمریکا حتما شوستر را پیشنهاد نماید ولی استخدام این شخص با توجه به تجارب قبلی‌اش باید مورد بررسی قرار گیرد.» در حاشیه این یادداشت با حروف آبی و درشت این جمله به چشم می‌خورد: «در این مورد مطلقا نمی‌توان کاری انجام داد.» سفیر ایران کمتر از یک هفته بعد رسما به وزارت خارجه آمریکا اطلاع داد که مجلس ایران قانونی را برای استخدام مستشار مالی از آمریکا تصویب کرده و همچنین پیشنهاد دریافت ده میلیون دلار وام از آمریکا و واگذاری امتیاز نفت در شمال ایران را به این کشور تایید کرده است. گرچه این تصویب‌ها و تاییدها در یک زمان انجام گرفت ولی انگرت به وزارت خارجه آمریکا هشدار داد که ایرانی‌ها انتظار دارند قبل از واگذاری امتیازات، وام و مستشار را دریافت کنند.

در اواخر سال ۱۳۰۰/۱۹۲۱ مندرجات یک یادداشت بدون امضا از نتیجه مذاکرات سفیر ایران با وزارت خارجه آمریکا روشن ساخت که وزارت خارجه آمریکا فوریت این اقدامات راتایید نمی‌کند. اما لحن یادداشت همان نظری را به خاطر می‌آورد که کمیته مسائل خاور نزدیک قبلا در یادداشت‌هایش به آن اشاره کرده و گفته بود که ایران از نظر آمریکا حائز اهمیت چندانی نیست. نگارنده یادداشت‌ها احساس می‌کرد سفیر ایران نگران استخدام یک مستشار مالی در اسرع وقت است. وقتی سفیر ایران که از تاخیر در پیشرفت کار خشمگین شده بود، اشاره کرد که ممکن است بدون مشورت وزارت خارجه آمریکا یک نفر آمریکایی را استخدام کند، مامور آمریکا با قاطعیت تمام گفت که نه همدردی با ایران و نه امتیاز نفت دارای چنان اهمیتی نیستند که آمریکا را وادار کنند باعث تنفر و ناراحتی انگلستان گردد. آمریکایی‌ها به صراحت گفتند که ایران مقدمات کار را به گونه‌ای فراهم ساخته که مستشار مالی آمریکا را به‌عنوان وزنه‌ای جهت موازنه قدرت بر ضد انگلستان به کار برد و آمریکا تمایلی برای قرار گرفتن در چنان جایگاهی ندارد. سرانجام طرف آمریکایی مذاکرات اظهار داشت: «می‌توان مشکلات طرفین را با طرح نقشه همکاری حساب شده‌ای حل کرد.»هیچ چیز بهتر از این پاسخ نمی‌توانست اعتقاد ایرانی‌ها را نسبت به آمریکا، سست گرداند؛ چرا که این همکاری حساب شده، دشمن قدیمی آنها یعنی انگلستان را در مسائل مربوط به حل مشکلات داخلی ایران سهیم می‌کرد. جاذبه‌هایی که آمریکا از نظر ایرانی‌ها داشت به خاطر بی‌علاقگی و بی‌غرضی آن کشور نسبت به ایران و افکار ایدآلیستی ویلسون به وجود آمده بود و هرگونه تشریک مساعی آمریکا با انگلستان در مسائل ایران، این جاذبه‌ها را در نظر ایرانی‌ها در هم می‌شکست.