پیروزی تجار بر شاه قاجار

امیربهادر جنگ

اتحاد میان کسبه و اصناف و روحانیون مخالف استبداد به نتیجه رسید و عزل علاءالدوله به عنوان حاکم مستبد تهران یکی از خواست‌های متحصنین بود. این اتحاد همچنین موجب شد مسیونوز بلژیکی که به اعتقاد تجار با برقراری تعرفه ترجیحی به نفع روسیه، صادرات ایران را کم‌اثر و واردات از روسیه را ارزان می‌کرد نیز از کار برکنار شود. متحصنین در پی اجابت خواسته‌هایشان توسط مظفرالدین شاه سرانجام به تهران برگشتند و بازار تهران به نشانه پیروزی، چراغان شد و... اول عزل علاء‌الدوله از حکومت طهران، دوم عودت میرزا محمدرضای کرمانی از رفسنجان به کرمان، سوم عزل مسیو نوز، چهارم الغای امتیاز عسکر گاریچی از راه قم، پنجم برگرداندن تولیت مدرسه مروی به آشتیانی، ششم عودت موقوفاتی که توقیف از طرف شده به متصدیان اولیه، هفتم موقوف کردن تومان دهشاهی کسر از مواجب و مستمریات، هشتم معدلت‌خانه که مرجع تظلم عمومی می‌باشد.

بدیهی است تقاضاهای فوق مبتنی بر عللی بوده است: اما عزل علاء‌الدوله برای دلجویی تجار طهران و به علت آنکه مردی قسی‌القلب و شدید‌المجازات بود، اما عودت میرزا محمدرضای کرمانی به علت آنکه مشارالیه نفوذی فوق‌العاده در کرمان داشت.

البته در این مراجعت هم میرزا محمدرضا ممنون می‌گشت و هم علمای سایر بلاد من بعد پشتیبانی قوی برای علمای طهران می‌شدند. اما الغای امتیاز عسکر گاریچی چه بداخلاقی او با مسافرین موجب دلتنگی عامه مسافرین مخصوصا علمای قم بود، اما عزل مسیو نوز بدیهی است که در این موضوع تجار ایران خیلی خرسند می‌گشتند. اما عودت موقوفات دیگر به صاحبان و متصدیان آن و رفع توقیف از آن موجب خرسندی عده‌ای از ارباب موقوفه که ملحق به آقایان شده بودند، اما معدلت‌خانه، برای آنکه اغلب مردم دانشمند و وطن‌خواه آرزویی جز این نداشتند که احکام دولتی کیف مایشائی نباشد و بر طبق یک قوانینی باید عمل شود و عمده الحاق این نوع مردم برای همین مقصد بود.

بالجمله، این پیشنهادها از طرف آقایان به توسط امیرخان سردار به عین‌الدوله شد و عین‌الدوله تمام آن را قبول نمود.

بر حسب دستور عین‌الدوله عریضه به مضمون ذیل به مقام سلطنت معروض داشتند و همه روسا امضا نمودند:

به شرف عرض بندگان اعلیحضرت قدر قدرت شاهنشاه اسلام و اسلامیان پناه می‌رساند که این یک مشت دعاگویان از علما و قاطبه سلسله جلیله علما و کلیه اصناف و رعیت از حضور مبارک بندگان اعلیحضرت شهریاری که پاسبان ملت و حامی شریعت است استدعا داریم که مقرر فرمایند مزیدالعمر و رضاء لخاتم النبیین صلی‌اله علیه و اله الطاهرین قانون معدلت اسلامی بر طبق مذهب شیعه جعفریه در تمام اقطار و بلاد مملکت علیه ایران بین تمام اصناف من دون استثناء جاری شود که احدی خارج از آن قانون احکاما و حدودا (مراد حقوقی و جزائی است) نباشد و موجب مباهات و مفاخرت بندگان اعلیحضرت شهریاری بر تمام سلاطین وجه الارض باشد.

و خود عین‌الدوله عریضه جداگانه‌ای به مقام سلطنت نوشت که حاصل مضمون آن از این قرار است: آقایان علمای متحصنین این پیر غلام را واسطه در پیشگاه مقدس شفیع قرار داده‌اند که قیمت تمبر را گذشت فرموده و به میرزا محمدرضای کرمانی تلطفی شده و عسکر گاریچی مورد تنبیه گردد و عدالتخانه مرتب گردد که رفع ظلم از مظلومین گردد و چون عرایض آقایان محض دولتخواهی است امید به مراحم شاهانه و مظفرالدین شاه در جواب آقایان به طریق ذیل دستخط صادر می‌نماید.

جنابان مستطابان شریعتمداران علمای عظام سلمهم الله.

آقایان میرزا مصطفی و میرزا محسن میرزا ابوالقاسم و اعتمادالاسلام را برای اظهار مطالب خود نزد جناب اشرف اتابیک اعظم فرستاده بودید. از شرح پیغامات شما مطلع شدیم این مساله را باید عموم علمای عظام بدانند که رافت و معدلت ما همیشه به افراد رعیت شامل بوده خصوصا نسبت به علمای اعلام که دعاگوی دولت و خیرخواه سلطنت هستند کمال اعتماد و التفات داشته در مقاصد حقه آنها همیشه نهایت توجه کرده‌ایم حالا هم که شرح اظهارات شما را جناب اشرف اتابیک اعظم عرضه کرده در صدر عریضه او دستخطی صادر شده است که برای شما خواهند فرستاد. با کمال امیدواری به شهر آمده به اتفاق جناب اشرف اتابیک اعظم شرفیاب شوید که حسن ظن و کمال رافت و عقیدت خودمان را مشافهه نیز به آن جنابان ابراز و اظهار کنیم و با نهایت آسودگی و امیدواری به دعای دولت و مزید تاییدات و توفیقات ما اشتغال ورزید. شهر ذیقعده ۱۳۳۲ ایلان‌ئیل.

و در جواب دستخط عین‌الدوله دستخطی به این نحو صادر می‌گردد:

جناب اشرف اتابیک اعظم: چنانکه مکرر این نیت خودمان را اظهار فرموده‌ایم ترتیب و تاسیس عدالتخانه دولتی برای اجرای احکام شرع مطاع و آسایش رعیت از هر مقصود مهمی واجب‌تر است و این است بالصراحه مقرر می‌فرماییم برای اجرای این نیت مقدس قانون معدلت اسلامیه که عبارت از تعیین حدود و اجرای احکام شریعت مطهره است باید در تمام ممالک محروسه ایران عاجلا دایر شود، بر وجهی که میان هیچ یک از طبقات رعیت فرقی گذاشته نشود و در اجرای عدل و سیاسات به طوری که در نظامنامه این قانون اشاره خواهیم کرد، ملاحظه اشخاص و طرفداری‌های بی‌وجه قطعا و جدا ممنوع باشد. البته به همین ترتیب کتابچه نوشته مطابق قوانین شرع مطاع فصول آن را مرتب و به عرض برسانید تا در تمام ولایات دایر و ترتیبات مجلس آن هم بر وجه صحیح داده شود و البته این قبیل مستدعیات علمای اعلام که باعث مزید دعاگویی ماست همه وقت مقبول خواهد بود. همین دستخط ما را به عموم ولایات ابلاغ کنید ذیقعده ۱۳۲۳.و پس از رسیدن دستخط مظفرالدین شاه که مصادف با جمعه ۱۶ ذیقعده بود و جمعیت زیادی از طهران به حضرت عبدالعظم رفته بودند که قریب چهار، پنج هزار نفر بود، همه در صحن سمت شمالی حاضر بودند. حاج شیخ مهدی واعظ و پس از او اکبرشاه به منبر در حضور آقایان علما و طلاب رفته و مخصوصا اکبرشاه در ضمن نطق و خطابه از امیرخان سردار اظهار تشکر نموده و دعا به ذات پادشاه نموده و اظهار داشتند، چون مقاصد مشروع متحصنین انجام یافته،‌ دیگر موردی برای تحصن باقی نخواهد بود و از طرف دولت و سلطنت پاشاخان امیربهادر وزیر دربار آمده‌اند که آقایان را به طهران حرکت دهند.

عودت مهاجرین

بالاخره امیربهادر جنگ، آقایان بهبهانی و طباطبایی و صدرالعلما و آشتیانی را سوار کالسکه نموده و خود با آقایان سوار آقایان دیگر را مراکب دیگر با احترام تمام عازم طهران شدند، ولی هنگام حرکت آقایان طلاب مهاجرین حرکت آقایان را مخالف حزم و احتیاط و سیاست دانسته و وعده‌های دولت را پوچ دانسته و جدا مخالف حرکت آقایان بودند، ولی آقایان آنان را متقاعد به نحوی نموده که صدور دستخط از طرف پادشاه مملکت بی‌اساس نیست و باید اطاعت نمود. بالجمله آقایان با اعزاز تمام وارد طهران و با کالسکه سلطنتی به طرف حیاط گلستان رفتند و دیگران هر یک به منزل و ماوای خود وارد شدند و آقایان مزبور پس از رفع خستگی با شخص عین‌الدوله و میرزا نصرالله خان مشیروالدوله وزیر امور خارجه خدمت شاه مشرف شدند و مورد عنایت گردیدند و در ضمن صحبت مظفرالدین شاه اظهار داشت که من همیشه در مقاصد مشروع آقایان اهتمام دارم و آقایان پس از عرض تشکر از خدمات صادقانه‌ای که امیرخان سردار نموده معروض و امیرخان مفتخر به خلعت یک انگشتری برلیان گردید.و از آنجا هر یک به منزل خود رفته و آن شب را در شهر در بازار و غیر بازار چراغان نمودند و دسته‌دسته به دیدن آقایان رفته و تبریک می‌گفتند و شعرا مدیحه‌سرایی می‌کردند و نخستین امری که از امور هشتگانه به موقع اجرا گذاشته شد همانا عزل علاء‌الدوله در دوازدهم ذیحجه ۱۳۲۳ بود و به جای او شاهزاده نیروالدوله به حکومت طهران منصوب گردید و دومین عملی که انجام گرفت عزل شاهزاده ظفر‌السلطنه و عودت میرزا محمدرضای کرمانی بود که پس از رفتن به مشهد رضوی با کمال احترام وارد کرمان شد.