گاهشمار
زندان در دست قزاقها
در روزهای پایانی بهمن ۱۲۹۹، نیروهای قزاق به قصد کودتا و با رهبری رضا خان میرپنج به سمت تهران حرکت کردند. عمده تاریخ پژوهان این کودتا را حاصل دخالت یک نیروی خارجی میدانند، اما در گاهشمار این روز نقش نیروهای داخلی در این کودتا بررسی میشود.
رزیتا میری
در روزهای پایانی بهمن ۱۲۹۹، نیروهای قزاق به قصد کودتا و با رهبری رضا خان میرپنج به سمت تهران حرکت کردند. عمده تاریخ پژوهان این کودتا را حاصل دخالت یک نیروی خارجی میدانند، اما در گاهشمار این روز نقش نیروهای داخلی در این کودتا بررسی میشود. میگویند پنج نفر برای انجام کودتا با یکدیگر متحد شده و همقسم شده پشت قرآن را هم مهر کردهاند... این پنج نفر عبارت بودند از: سیدضیاءالدین، رضاخان میرپنج، ماژور مسعودخان، سرهنگ احمد آقاخان ــ امیراحمدی و کلنل کاظم خان.
سید ضیاءالدین هنگام طرح اعتبارنامهاش در مجلس دوره چهاردهم چنین بیان کرده است: «دو روز پیش از کودتا من رفتم به شاهآباد. جلسهای تشکیل شد در شاهآباد متشکل از بنده و آقای رضاخان میرپنج و از آقای احمد آقاخان که آن وقت سرهنگ بود و از آقای ماژور مسعودخان و از آقای کاظم خان. من آنها را دیدم؛ چه دیدم و چه صحبت کردیم و چه تصمیم گرفتیم، از اسرار ماست؛ ولی یک خبری را به شما میگویم و آن این است که ما پنج نفر قسم خوردیم که به ایران خدمت کنیم ....»
یحیی دولتآبادی، سیدضیاءالدین مدیر روزنامه رعد و دوستان کمیتهای او ـ کمیته آهن و فولاد یا کمیته زرگنده ـ را قوه ایرانی سیاسی برای اجرای کودتای سید ضیاءالدین ـ رضاخان میداند و محمودخان مدیرالملک، مسعودخان سرهنگ، منوچهرخان طبیب و میرزا کریم خان گیلانی را از اعضای آن معرفی میکند و معتقد است: «... کمیته زرگنده مرکز سیاست انگلیس است در تهران در قسمتی که باید به دست ایرانیان انجام بگیرد.»
شبکه اردشیرجی از سال ۱۹۱۳ به وسیله میرزا کریمخان رشتی با رضاخان مرتبط شده بود و به نوعی تعلیمات سیاسی وی را برعهده داشت. اردشیر جی درباره نقش سید ضیاءالدین طباطبایی مینویسد: «فقط میگویم که آنچه را هم که سید ضیاءالدین طباطبایی به عهده داشت به خوبی انجام داد و محرک او هم خدمت به ایران بود، ولی شاید بیش از آنچه لازم و یا مطلوب بود تظاهر به همگامی با سیاست انگلیس میکرد.»
برخلاف عقیده اردشیر جی، سید ضیاءالدین با پنهانکاری و مخفی داشتن اسرار کودتا نه تنها تظاهر به همگامی با سیاستهای بریتانیا نداشت بلکه به عنوان یک عنصر داخلی سیاسی بزرگترین خدمت را در جهت اهداف استعمار انجام داد و این رضاخان بود که در حضور حاج میرزا یحیی دولتآبادی و دکتر مصدق و دیگران به صراحت از حمایت بیدریغ بریتانیا برای عملی ساختن کودتا سخن گفته بود.
سید ضیاءالدین در دفاع از خود و کودتا بارها گفته است که وقایع از اسرار است و مجبور نیستم درباره آن مطلبی بگویم و به این طریق مطلبی از اسرار را افشا نکرده است. غافل از اینکه تلگرافات متبادله بین وزیر مختار انگلیس و وزیر خارجه انگلیس و نگاهی به یادداشتهای روزانه آیرونساید دیگر جای هیچگونه شبهه و ابهامی باقی نمیگذارد که کودتا، مارک لندن را داشته است و به طوری که حاج میرزا یحیی دولتآبادی در حیات یحیی صریحا از قول سردار سپه چنین نوشته است که سردار سپه در حضور مستوفیالممالک، میرزاحسن مشیرالدوله، دکتر مصدق، تقیزاده، علاء، و دو تن از وزرای دولت یعنی مخبرالسلطنه و فروغی اظهار داشته: مثلا خود مرا انگلیسیها روی کار آوردند؛ ولی وقتی روی کار آمدم به وطنم خدمت کردم. همین مطلب را هم دکتر مصدق با کمی اختلاف به این عبارت گفته است: ... به خاطر دارم که سردار سپه نخستوزیر، در منزل من با حضور مرحومان مشیرالدوله و مستوفیالممالک و حاج میرزا یحیی دولتآبادی و آقایان مخبرالسلطنه و تقیزاده و علاء اظهار کرد مرا انگلیسیها آوردند ولی ندانستند با چه کسی سروکار دارند. اگرچه ژنرال آیرونساید خود را معمار کودتای ۱۲۹۹ میشناسد، اما بدیهی است کودتا بدون مساعدت و حمایت نیروهای داخلی و خاصه کمیته زرگنده و اعضای آن که همواره با سفارت انگلیس مرتبط بودند محقق نمیشد. میرزا کریمخان رشتی که یکی از مرموزترین اعضای کمیته زرگنده است، صریحا به نقش واسطهگری خود میان سفارت انگلیس و رضاخان اشاره کرده است.
علاوه بر نقش ژنرال آیرونساید تاثیر اردشیر جی بر رضاخان در به ثمر رسیدن کودتا موضوعی است قابل توجه و شایان تامل. لرد آیرونساید ـ فرزند ژنرال آیرونساید ـ در نامهای به امیراسدالله علم مینویسد:
امیدوارم که شما و سر شاپور [ریپورتر] چکیدههای مناسبی از مکاتبات پدرم و پدر سر شاپور را ... جمعآوری کنید... حقیقتی که در اینجا رخ مینماید، این است که یک بار دیگر در تاریخ کهن ایران زمین یک فرد ایرانی میهنپرست قیام کرده است تا میهن خود را از خطرات حفظ کند. رضاشاه، چنین مردی بود و من به خاطر همکاری پدرم با چنین چهره برجستهای افتخار میکنم (!)
در ورای این جملات آراسته و عبارتپردازیهای میهنپرستانه، لرد آیرونساید به طور ضمنی اهمیت نقش و دخالت دولت انگلیس را در جریانهای سیاسی ایران یادآور میشود اما، چنانکه پیش از این اشاره شد، دخالت استعمار و حضور تجاوزگرانه خارجی بدون دخالت چهرههای داخلی و همراهی و همگامی آنها هرگز میسر نمیشد.
منابع و ماخذ:
۱. حسین مکی، تاریخ بیست ساله ایران، تهران، نشر ناشر، ۱۳۶۳. ج ۱، صص ۲۱۴-۲۱۵.
۲. یحیی دولتآبادی، حیات یحیی، تهران، انتشارات عطار و فردوسی، ۱۳۶۲. ج ۴، ص ۲۲۷.
۳. همان، ص ۱۵۱.
۴. ظهور و سقوط سلطنت پهلوی: جستارهایی از تاریخ معاصر ایران. تهران، انتشارات اطلاعات، ۱۳۷۰. ج ۲، ص ۱۴۸.
۵. همان، ص ۱۴۹.
۶. حسین مکی، جلد اول، ص ۱۵۷.
۷. خاطرات سری آیرونساید، همان، ص ۱۶۷.
۸. حسین فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، تهران، انتشارات اطلاعات، ۱۳۷۰. ج ۱، ص ۸۳. ۱۵. سند شماره ۷، از مجموعه اسناد پهلویها ج ۱.
ارسال نظر