به‌این‌ترتیب با ثبت عملکردهای یادشده در نماگرهای اصلی بازار سهام، شاخص‌کل رشد ۲۸/ ۲‌درصدی و شاخص هم‌‌‌‌‌‌‌‌‌وزن رشد ۹۵/ ۳‌درصدی را در مقیاس هفتگی به‌ثبت رساندند. به‌نظر می‌رسد اگر اتفاق خاصی در حوزه سیاستگذاری کلان در روزهای جاری رخ ندهد، معاملات بازار سهام در هفته بعد، نسبت به هفته‌جاری پررونق‌‌‌‌‌‌‌‌‌تر دنبال شود و ارزش معاملات خرد بازار سهام نسبت به هفته‌جاری، مقادیر بیشتری را ثبت کند.

سرنوشت بورس؟

ثانیه به ثانیه و لحظه‌به‌لحظه این روزهای بازار در سرنوشت و چشم‌انداز آتی آن بسیار موثر است. جنگ و تقابلی میان دو دیدگاه در جریان است که یکی بدبینانه به ماجرا نگاه می‌کند و در عین اینکه ارزندگی نسبی بازار را می‌پذیرد، معتقد است حرکات اخیر دولت بذر بدبینی و بی‌‌‌‌‌‌‌‌‌اعتمادی را به متن و بطن بازار سهام تزریق کرده، این ماجرا بازار را دچار فرسایش خواهد کرد و این فنر باید آنقدر جمع شود تا مجددا جایی افسار پاره‌کند و روند صعودی را در بازار رقم بزند. این یک دیدگاه در بازار است و دیدگاه دیگر نیز این است که بازار آنقدر اصلاح کرده و افت داشته است که بهانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی مانند گزارش‌ها و فصل مجامع و شایعات تجدیدارزیابی و تحولات گروه خودرو و پالایشی بتواند زمینه‌‌‌‌‌‌‌‌‌ساز حرکت بعدی بازار شود.

برای امیدوار‌بودن به سناریوی دوم به روزهای مثبت این‌چنینی بازار و ادامه‌دار‌بودن آن احتیاج داریم، مهم این است که نبض بازار مثبت باشد و البته اگر حجم و ارزش معاملات در سطوح بالایی تثبیت شود یک مکمل روحی و روانی قوی برای رشد بازار است و باعث می‌شود دیگاه مثبتی شکل بگیرد که می‌تواند آغازگر خوش‌بینی به بازار و اجرای سناریوی دوم شود.

از همین‌روست که بازار به مثبت‌‌‌‌‌‌‌‌‌های فعلی به هر قیمتی و هر شرایطی احتیاج دارد، وگرنه باید خود را به‌دست فرسایش زمانی بسپارد که شاید افت قیمت آنچنانی را نداشته باشد اما رشد‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها نیز محدود خواهند بود و این فنر پیش چشم اهالی بازار هر روز جمع‌‌‌‌‌‌‌‌‌تر و جمع‌‌‌‌‌‌‌‌‌تر می‌شود. به‌نظر می‌رسد بازار ماجرای نرخ خوراک را کامل هضم کرده و اثر آن تقریبا به انتها رسیده‌است.

البته همچنان زمزمه‌هایی از بالا و پایین شنیده می‌شود که نرخ خوراک تعدیل می‌شود و حتی برخی رقم ۵۹۰۰ را  برای آن بیان می‌کنند. در روزهای اخیر بحث زیادی در مورد موضوع نرخ خوراک و نرخ گاز و سوخت و این موارد به میان آمد، اما با منتشرشدن متن مصوبه تقریبا همه‌چیز علنی شده و احتمالا در خوشبینانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌ترین حالت کمی تخفیف به اوره‌‌‌‌‌‌‌‌‌سازان و متانولی‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها داده خواهد شد و نرخ خوراک این شرکت‌ها کم می‌شود.

 نکته مهم این است که این ماجرا یک بعد بسیار روشن و خاص دارد و آن‌هم این است که دولت بدون‌توجه به مسائل اقتصادی و درنظر گرفتن صرف و صلاح شرکت‌ها و حتی بدون درنظر گرفتن فرمولی که خودش ایجاد‌کرده، فقط و فقط به‌واسطه تراز‌بودن بودجه‌و جبران کسری‌بودجه نرخ‌ها را لحاظ کرده و جیب شرکت‌های پتروشیمی و فولادی را نشانه رفته‌است.

البته ذکر این نکته ضروریست که دولت کمی هم زیرکی به خرج داده و ترجیح داده این پول را از بطن شرکت‌های بزرگ خارج سازد، منتها تصمیم‌گیران دولتی در این اثنا یک چیز را لحاظ نکرده‌اند و آن‌هم این است که در جایی به‌نام بازار سرمایه، مالکیت شرکت‌ها در اختیار بخش‌خصوصی و سهامداران خرد قرار دارد. به‌وضوح مالکیت سهامداران خرد و منافع این افراد در شرکت‌ها نادیده گرفته‌شده و حق سهامداران درنظر گرفته نشده‌است.

در ماده‌‌یک قانون بازار اوراق‌بهادار تاکید شده که با هدف ساماندهی، حفظ و توسعه بازار شفاف، منصفانه و کارآی اوراق‌بهادار شورای‌عالی بورس و سازمان بورس و اوراق‌بهادار با ترکیب و اختیارات مندرج در قانون مذکور تشکیل شده‌است، همچنین در این قانون تاکید شده که یکی از وظایف اصلی مقام ناظر، جلوگیری از تضییع حقوق سهامداران است، بنابراین ضروری است که سازمان بورس اقدامات لازم را در راستای دفاع از حقوق سهامداران در مقابل مصوبه‌های این‌چنینی انجام دهد.

در حوزه سیاست خارجی و روابط با همسایگان و ارتباط با دیگر کشورها، در صورتی‌که در مسیری به‌جز مسیر توافق و افزایش درآمدها پیشروی نکنیم، دیر یا زود دوباره چرخه تورم به سراغ اقتصاد کشور خواهد آمد و دارایی‌ها و سپرده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های بلندمدت برای حفظ ارزش خود راهی بازارهای دارایی و سرمایه‌گذاری می‌شوند، به‌همین‌دلیل ضروری است که افرادی که در حال‌حاضر در بازار و سیستم اقتصادی کشور فعالیت می‌کنند باید به سراغ ارزنده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ترین دارایی‌ها رفته تا در موج تورمی بعدی از کاهش ارزش پول مصون بمانند.

 با توجه به تجربه سال‌های اخیر، دلار، بازار مسکن و بازار سهام همچنان ۳ گزینه خاص مقصد پول‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها هستند که احتمالا این‌بار با توجه به فشرده‌شدن فنر بازار سرمایه این بازار می‌تواند نقش مهم‌تری را ایفا کند. البته تمام این موارد بیشتر تحلیل ذهنی است و ممکن است در واقعیت اتفاق دیگری رخ دهد اما در کنار مواردی که گفته شد بهتر است تماشاگران بازار که فعلا برای خرید دست نگه داشته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند، مطالعات اقتصاد کلان را در دستور کار خود قرار دهند و استراتژی معاملاتی خود را بر اساس آن تنظیم کنند.