احسان باقری

امروزه فن‌آوری اطلاعات یکی از ارکان اصلی بانکداری به حساب می‌آید. از سوی دیگر افزایش قدرت فن‌آوری اطلاعات و فراگیر آن تمایل بانک‌ها را بر روی سرمایه‌گذاری در بخش فن‌آوری اطلاعات به شدت تحت تاثیر قرار داده است. اما آنچه در این میان بیش از همه اهمیت دارد، آن است که آیا این فن‌آوری برای بانک‌ها اهمیت راهبردی دارد یا نه؟ و اگر دارد چگونه می‌توان از آن بهره‌مند شد؟ قصد بر آن است در این فرصت نگاهی به نقش فن‌آوری اطلاعات در بانکداری با محوریت سوال مذکور داشته باشیم.

فن‌آوری‌ها در ابتدای پیدایش خود می‌توانند فرصت‌های راهبردی بسیاری برای سازمان‌ها خلق کنند. اما پنجره فرصت‌های رقابتی این تحولات برای همیشه باز نمی‌ماند و تنها سازمان‌ها و بانک‌های آینده‌نگر می‌توانند قبل از بسته شدن آن از فرصت‌های خلق شده بهره گیرند.

ناگفته پیداست که پس از مدتی به دلیل فراگیری فن‌آوری از ارزش راهبردی و تمایزی که می‌آفریند کاسته می‌شود و کم‌کم به یک عامل تولیدی تنزل می‌یابند. با این وجود فن‌آوری‌ها در این فرصت به گونه‌ای عمل می‌کنند که علاوه بر تغییرات گسترده در روش‌های عملیاتی موجب تحولاتی شگرف در بازار نیز می‌شوند.

این کاهش اهمیت در خلق راهبرد این فن‌آوری‌ها را به فن‌آوری‌های ساختاری تبدیل می‌کند.

فن‌آوری اطلاعات اما تفاوت‌های دیگری نیز در ذات خود دارد. به عنوان مثال فرآیندها و تجارب شرکت‌ها نیز در این فن‌آوری تجلی می یابند و همراه با عمومی شدن آن به عنوان جزیی از نرم افزارها به دیگر سازمان‌ها انتقال می یابند و اثر مضاعفی بر کم کردن تمایز بین سازمان‌ها بر جای می‌گذارد.

بدین معنی که نه تنها خود فن‌آوری دیگر تمایزآفرین نیست؛ بلکه تجربیاتی که جزیی از آن می‌شوند نیز تمایزها را کمرنگ می‌کنند.

در این میان قانونی وجود دارد که هر گاه منبعی برای رقابت الزامی باشد اما از نظر راهبردی اهمیت نداشته باشد، ریسک آن بیشتر از مزایایی است که خلق می‌کند.

دیدگاهی که برشمردیم منطقی به نظر می‌رسد. بدین معنی که امروزه بانک‌ها نمی‌توانند به فن‌آوری اطلاعات به عنوان یک عامل راهبردی و تمایزآفرین نگاه کنند.

این فن‌آوری به جزیی الزامی برای فعالیت و رقابت در عرصه بانکداری تبدیل شده است و بنابر دیدگاه فوق بانک‌ها با تاخیر در خرید فن‌آوری‌های اطلاعات می‌توانند از ریسک و هزینه‌های اضافی جلوگیری کنند و تجربیات موفق را به همراه راه‌حل‌هایی که این فن‌آوری در اختیار قرار می‌دهد، مورد استفاده قرار دهند.

اما مساله تنها این نیست. شاید ما در پیش فرض‌های مساله خود خطا می‌کنیم. در حقیقت فن‌آوری اطلاعات به خودی خود اهمیت راهبردی ندارد. فن‌آوری اطلاعات به دلیل تاثیرات غیرمستقیمی که در ذات خود دارد، راهبرد آفرین است.

این فن‌آوری کاتالیزوری تمام عیار برای تمایز راهبردی است. این فن‌آوری فرصت‌های شگرفی برای نوآوری خلق می‌کند. تمایز آفرینی در ذات این فن‌آوری نیست بلکه در شیوه‌های نوینی است که برای کسب‌وکار تسهیل می‌کند.

به نظر می‌رسد سوال مطرح شده جز برای دوره‌ای کوتاه قابل طرح نباشد. شاید باید پرسید فن‌آوری اطلاعات چگونه به خلق راهبرد کمک می‌کند؟ چگونه می‌تواند زمینه را مهیا کند و امکانات لازم را در اختیارمان قرار دهد؟ این فن‌آوری با خصوصیات منحصر به فردش مانند بهبود مستمر چگونه می‌تواند راهبردهای جدید کسب‌وکار را تعریف و دگرگون کند.

در نهایت باید گفت بانکداران باید به بینش بهره‌گیری از فن‌آوری اطلاعات برای خلق راهبردهایی متمایز در کسب‌وکار خود مجهز شوند. بهره‌گیری از فن‌آوری اطلاعات برای انجام فعالیت‌ها به روش سنتی بانکداری نه تنها اهداف راهبردی بانک را محقق نمی‌کند؛ بلکه اثرات این فن‌آوری را نیز خنثی می‌کند.

تاثیر راهبردی سرمایه‌گذاری بر فن‌آوری اطلاعات از آثار تجمعی ابتکارهای مستمر و تدریجی در ابداع شیو‌ه‌های کسب‌وکار در کوتاه مدت و داشتن چشم‌اندازی بلندمدت از چالش‌ها و فرصت‌های پدید آمده در حوزه فن‌آوری اطلاعات پدیدار می‌شود.

امید است مدیران بانکی کشور با تکیه بر بینشی عمیق در زمینه کشف فرصت‌های نوین کسب‌وکار و چشم‌اندازی دراز مدت در زمینه چالش‌های فن‌آوری اطلاعات راهبردهای نوینی در صنعت بانکداری خلق کنند.