بازگشت دوران دلار قوی
محمد مساح- با انتشار رقم ضعیف ۸/۳۷ شاخص مدیران خرید شیکاگو در ماه اکتبر، نشانه جدی از رکود در بخشهای صنعتی آمریکا دیده شد.
محمد مساح- با انتشار رقم ضعیف ۸/۳۷ شاخص مدیران خرید شیکاگو در ماه اکتبر، نشانه جدی از رکود در بخشهای صنعتی آمریکا دیده شد.
رقم اعلام شده در زیر پایینترین سطح ماه ژوئن 2007 قرار گرفت. این در حالی است که ارقام اشتغال از ابتدای سال 2008 منفی اعلام شده و نرخ بیکاری به بالای 6درصد رسیده است. برآورد میشود آمار شغلهای جدید در ماههای آینده به روند کاهشی خود ادامه دهد و نرخ بیکاری کل احتمالا در سال آینده به بالای 8درصد برسد.
دادههای بخشهای صنعتی و کارخانهای و گزارشهای مربوط به نرخ بیکاری و اشتغال نشان میدهد که ایالات متحده در رکود اقتصادی وارد شده است. هرچند دادههای بخش مسکن اندکی نسبت به گذشته بهبود یافته، اما این آمار نشان نمیدهد که اقتصاد جهانی میتواند از وضعیت بحرانی به آسانی رهایی یابد.
کاهش نرخ بهره ایالات متحده تا سطح یکدرصد
سرانجام بحران ایجاد شده در بازارهای سرمایه جهانی، بانک مرکزی آمریکا را مجبور نمود تا نرخ بهره را کاهش دهد. با قرار گرفتن نرخ بهره ایالات متحده در پایینترین سطح تاریخی خود، اکنون فضا برای آرامش بازارهای سهام فراهم شده، هرچند نگرانی از بحران و رکود اقتصادی پابرجا است. در این میان ترس از بحران و کند شدن اقتصاد جهانی تقاضا برای خرید ین ژاپن را بالاترین سطح نگه خواهد داشت. پیشبینی میشود ین ژاپن تا زمانیکه مساله ترس سرمایهگذاران و رکود اقتصادی پابرجا است، قوی خواهد ماند. از طرف دیگر کاهش اختلاف بازدهی ین و دلار سبب خواهد شد که ین در برابر دلار در زیر نرخ 100 نوسان کند.
چرا دلار ایالات متحده در حال تقویت است
علیرغم بحران مالی، در طی چند ماه گذشته دلار در برابر ارزهای عمده تقویت شده است، به طوری که شاخص دلار از کف 72 در ماه ژوئن به 5/88 در ماه اکتبر افزایش یافت. در طی نیمه دوم 2008 رخدادهای مهمی در صحنه بینالمللی روی داد که از آن جمله میتوان به کاهش نرخ بهره کلیدی آمریکا تا سطح 1درصد، رشد منفی 3/0درصد در تولید ناخالص داخلی، افت شاخصهای بازار سرمایه، گزارشهای ضعیف
در بخشهای صنعتی و کارخانهای، دادههای ناامید کننده اشتغال و نرخ بیکاری اشاره کرد.
با این توصیفات آیا دلار شایستگی تقویت در برابر ارزهایی همچون یورو، پوند، دلار استرالیا و دلار کانادا را داشته است؟ چرا دلار ایالات متحده در برابر ارزهای عمده تقویت و در برابر ین ژاپن تضعیف گردید؟ واقعا چه اتفاقی رخ داده که دلار توجه سرمایهگذاران را به خود جلب کرده است؟
در نگاه اولیه انتظار بر آن است که با وجود ضعفهای اقتصادی و بحران مالی در ایالات متحده دلار در برابر دیگر ارزها تضعیف شود و در واقع سرمایهگذاران از آن رویگردان شوند. پیش از آنکه این بحث را ادامه دهیم، بهتر است به موارد دیگری پرداخته شود. نخست آنکه در بررسی بنیادی باید موضوع عرضه و تقاضا کانون توجه قرار گیرد. دوم آنکه نرخ مبادله بازتاب کننده عملکرد یکی از اقتصادها به شمار نمیآید و برابری ارزها و مبادله آنها امری نسبی است. در عمل کارایی اقتصادی تعیینکننده قیمت یا نرخ است و باید به این مساله توجه داشت که سرمایهگذاران و بازیگران بازارهای مالی چگونه نسبت به شرایط واکنش نشان میدهند و چگونه بر عرضه و تقاضا تاثیر میگذارند. اگر چه آمریکا در شرایط نامطلوب اقتصادی قرار گرفته، اما دیگر کشورهای صنعتی با چالش بزرگتری روبهرو هستند. از سوی دیگر فرو رفتن اقتصاد جهانی در رکود باعث میشود که سرمایهگذاران در داراییهای پرریسک سرمایهگذاری نکنند و همین امر موجب کاهش تقاضا برای ارزهای پربازده و افزایش تقاضا برای دلار و ین خواهد گردید.
مشکلات اقتصادی در اروپا در حال افزایش است و اگر تا پیش از آغاز نیمه دوم 2008 دادههای تولیدات صنعتی، تورم و انتظارات سرمایهگذاران همچنان مثبت ارزیابی میشد، اما ورق به سرعت برگشت و اروپا به مانند آمریکا وارد مرحله کسادی گردید. اینجا است که سفتهبازان ارزهای اروپایی همچون فرانک سوئیس، یورو و پوند را دیگر به مانند گذشته تقاضا نخواهند کرد و در اصطلاح سرمایهگذاران «داراییهای دلاری» را خواهان میشوند.
اگر آمریکاییان با مشکل وامهای غیراصلی روبه رو شدهاند، طبیعی است که اروپاییان نیز در این گرداب فرو روند، چرا که بیش از یک سوم وامهای غیراصلی در ایالات متحده مربوط به آنسوی آبها است. با کمی دقت درمییابیم که با سقوط بازار مسکن در آمریکا، قیمت مسکن در انگلستان با سرعت کاهش یافت و در پی آن بخشهای بانکی در این کشور با مشکلات زیادی روبهرو شدند. این موضوع از اواخر سال ۲۰۰۷ آغاز گردید و با جدی شدن موضوع، شاخص داوجونز و شاخص فایننشال تایمز همزمان کاهش یافتند. ریسک وامهای غیراصلی و وامهای رهنی تنها به آمریکا و انگلستان محدود نیست و بانکهای اروپایی نیز رفته رفته با موضوع ورشکستگی و کمبود نقدینگی روبرو شدند. در نتیجه در سه ماه سوم بانکهای مرکزی اروپا، انگلستان، ژاپن و ایالات متحده همزمان نرخ بهره را کاهش دادند. بانک مرکزی کره جنوبی و بانکهای مرکزی برخی کشورهای اروپای شرقی نیز نرخ تنزیل را پایین آوردند و همگام با کمکهای دولتی در آمریکا برخی کشورهای صنعتی نیز بستههای مالی را در اختیار بانکها قرار دادند.
اینها نشان میدهد که وضعیت اقتصادی وخیم است و نگرانی در مورد رکود عمیق در سطح جهانی میان سرمایهگذاران جدی است. این مسائل باعث شده که سرمایهگذاران از داراییهای پرریسک دوری کنند. کاهش تقاضا برای سرمایهگذاری در اقتصادهای نوظهور نظیر اروپای شرقی و روسیه خود از عواملی است که خرید دلار را تشویق میکند و طبیعی است که در چنین شرایطی ارزهای پربازده نظیر یورو و پوند جذابیت خود را به شدت از دست میدهند.
نکتهای که چشمانداز ترقی ارزش دلار را تقویت میکند، آن است که بانکهای مرکزی کشورهای صنعتی و پیشرفته مجبور هستند برای مقابله با بحرانهای پیش رو و کند شدن رشد اقتصادی، نرخهای بهره کلیدی را کاهش دهند. با پایین آمدن قیمت کالاها دیگر بانکهای مرکزی نگران تورم نیستند و روی هم رفته کاهش نرخ بهره و پایین آمدن بازدهی دیگر ارزها، راه را برای تقویت دلار در بلندمدت فراهم کرده است.
اما یک موضوع مهم این جا باقی میماند و آن هم دلار قوی است که باعث می شود در نتیجه آن قدرت خرید آمریکاییان افزایش یابد. تقویت دلار میتواند برای مشاغل صادراتی خوشایند نباشد. با دلار قوی صادرات آمریکا گرانتر و واردات ارزانتر خواهد شد. در ماههای اخیر وضعیت تراز پرداختهای آمریکا به طور نسبی بهبود یافته بود، اما تداوم دلار قوی، تراز بازرگانی را منفیتر میکند. بنابراین ضعف ارزهای اروپایی و تقویت دلار به سود اروپاییان خواهد بود.
در حقیقت نظریه تراز پرداختها به این مورد میپردازد که نرخ برابری تعادلی ارز، سطحی است که ارزش واردات و صادرات یک کشور را برابر نماید. در شرایط امروز که اقتصاد منطقه یورو و کشورهای دیگر با کندی حرکت میکند، بر طبق این نظریه برای به کارگیری منابع جدید در جهت افزایش صادرات، باید ارزش دلار افزایش یابد تا عدم تعادل تجاری تا حدی برطرف شود.
افزایش تولید ناخالص داخلی در سه ماه دوم 2008 مدیون افزایش صادرات بود که این امر در نتیجه دلار ضعیف در گذشته شکل گرفت. پایین آمدن سطح نرخهای بهره به پایین رفتن ارزش ارز کشورها کمک میکند و در نهایت برای بلندمدت اثر تقویت صادرات میتواند رشد اقتصادی را به ارمغان آورد.
از سوی دیگر پایین بودن نرخ بهره ین ژاپن در شرایط فعلی گزینه مناسبی برای مدیران سرمایهگذاری است، چرا که باید اکنون آن را جایگزین داراییهای تخصیص یافته به یورو و پوند نمایند. تعجبی هم ندارد که ارزهای متقاطع ین باید با شدت کاهش یابند، زیرا سقوط بازارهای سرمایه بینالمللی مجالی را برای تقاضای ارزهای پربازده باقی نگذاشته است و دلار آمریکا و ین ژاپن تنها ارزهای کم بازدهی هستند که در شرایط ریسکگریزی مورد تقاضا خواهند بود.
در شرایط رکود اقتصادی اخیر، بانک مرکزی آمریکا نرخ بهره را به پایینترین سطح خود رسانده است و تا مدتها میتوان انتظار داشت که نرخ بهره کلیدی در سطح اندکی باقی بماند و بنابراین تمایلی برای پشتیبانی از دلار وجود ندارد و تنها شرایط ریسکگریزی و کند شدن رشد اقتصاد جهانی میتواند نیروی پایداری برای دلار قوی به حساب آید. بدین ترتیب در وضعیت کنونی ین ژاپن و دلار آمریکا تقویت و ارزهای اروپایی تضعیف خواهند شد.
منبع:www.rahnemoonsarmaye.com
ارسال نظر