صادرات و واردات کالا در دوره صفویان

حکیمه امیری: تنوع و پیشرفت صنایع تولیدی، قدرت و شهرت مراکز بازرگانی ایران و تسلط بر مهم‌ترین راه‌های تجاری در این دوره، صادرات ایران را به میزان قابل توجهی افزایش داد و چنان‌که اشاره شد، حضور مردمانی از ملیت‌های مختلف در مراکز تجاری ایران و تاسیس تجارتخانه در برخی از شهرها، پیشرفت صادرات ایران را به خوبی نشان می‌دهد. در دوره شاه‌عباس اول، کشتی‌های فراوانی برای خرید کالاهای بازرگانی از ایران وارد جزیره هرمز می‌شدند. بیشترین کالایی که این کشتی‌ها به ایران وارد می‌کردند، پارچه‌های هندی و ادویه بود. هلندی‌ها تجارت ادویه را در دست داشتند و علاوه بر این کالا، شکر و مس نیز به ایران وارد می‌کردند و در مقابل، در حدود ۱۵ میلیون تومان اجناس مختلف از قبیل مخمل، ابریشم خام، قالی‌های گرانبها و چندین تن طلا و نقره از ایران صادر می‌کردند. انگلیسی‌ها مقداری دارو، پشم کرمان، خرما، اسب و بز از ایران می‌خریدند. در بندرعباس بازرگانانی از مهم‌ترین نواحی دنیا؛ یعنی انگلستان، هلند، دانمارک، پرتغال، هندوستان، ارمنی‌ها، گرجی‌ها، اهالی مسکو، ترک‌ها، عرب‌ها و یهودی‌ها سرگرم تجارت بودند. بازرگانان برای تجارت از دورترین نواحی دنیا در فصل زمستان به این ناحیه می‌آمدند. ابریشم خام، قالی، کتان و دیگر اجناس داخلی را از راه این بندر با کشتی به تمام نواحی جهان صادر می‌کردند. خرید و فروش کالا در این بندر درآمد سرشاری را نصیب کشور می‌کرد و در افزایش ثروت خزانه، نقش موثری داشت. در این دوره بندر باکو یکی از مهم‌ترین بندرهای صادراتی ایران بود و نفت یکی از کالاهای صادراتی از این بندر به شمار می‌رفت. اس. سوسیک در مقاله خود می‌نویسد، عبدالرشید باکویی که یکی از بومیان این شهر بود، در کتاب خود به نام تلخیص‌الاثار و عجایب‌الملک القهار، مطالبی درباره نفت باکو دارد. او می‌نویسد که در این دوره روزانه دویست بار شتر تولید نفت معادن این شهر بود. نفت سفید ویژه‌ای در این شهر تولید می‌شد که روزانه در حدود هزار درهم درآمد داشت. از پوست خوک‌هایی که در بندر باکو یافت می‌شد، برای حمل و صدور نفت استفاده می‌کردند. بر طبق نوشته اولیاء چلبی، نفت باکو سالانه هفت‌هزار تومان برای خزانه شاه درآمد داشت و به شهرهای مختلف ایران، آسیای میانه، عثمانی، هند و کشورهای دیگر صادر می‌شد. پیترو دلاواله درباره نفت این شهر می‌نویسد، قیمت نفت در اینجا خیلی کم است، ولی مقدار آن به قدری زیاد است که از این راه پول هنگفتی عاید خزانه می‌شود. کشیشان فرانسوی نیز در نامه‌های خود نفت باکو را ثروت عمده این شهر می‌دانند و می‌نویسند، نفت این معادن آن‌قدر زیاد است که با اطمینان می‌توان گفت درآمد شاه از این معادن دوازده هزار تومان در سال است و نفت سفیدی را که از این معادن به دست می‌آورند، چون ارزشمندتر است، به کشورهای خارج می‌فرستند. نفت سفید را در این شهر برای ایجاد روشنایی در چراغ‌ها و مشعل‌ها به کار می‌بردند. تنها شهر علیان که از توابع باکو بود در حدود پانصد چاه نفت داشت. کاروان‌های تجاری که قصد مسافرت دریایی طولانی را داشتند به بندر باکو می‌آمدند. این کاروان‌ها با خود ابریشم، قالی، نمک و زعفران به این بندر می‌آوردند.

محصولات چرمی ایران به هندوستان و امپراتوری عثمانی و دیگر کشورهای اطراف صادر می‌شد. در دوره حکومت شاه صفی این محصول یکی از مهم‌ترین کالاهای صادراتی بود که به هندوستان و ژاپن صادر می‌شد و بازرگانان بخشی از این کالا را تا لهستان و مسکو می‌بردند. مقدار زیادی توتون و تنباکو انواع میوه، خشکبار، مربا، سرکه، اسب، چینی‌آلات، قلم، چرم‌های ساغری به رنگ‌های مختلف به هندوستان صادر می‌شد. گلاب شیراز یکی از مهم‌ترین کالاهای صادراتی ایران به هندوستان بود. هر ساله مقدار زیادی گلاب اعلا در شیراز تهیه می‌شد و از آنجا به جزیره هرمز فرستاده می‌شد، تا از طریق راه دریایی خلیج فارس به هندوستان فرستاده شود. این کالا در هندوستان با قیمت خوبی به فروش می‌رسید. روناس مهم‌ترین کالای صادراتی به هندوستان بود. این کالا در اسدآباد که قریه‌ای در نزدیکی رود ارس بود، به مقدار زیادی به دست می‌آمد و در ایران و هندوستان درآمد تجاری عمده‌ای را تشکیل می‌داد. روناس برای رنگرزی به مصرف می‌رسید و رنگ قرمز را از آن تهیه می‌کردند. در هندوستان برای زینت پارچه از آن استفاده می‌‌‌کردند. هر ساله کشتی‌های بسیاری برای بردن روناس به جزیره هرمز می‌آمدند. شاه‌عباس اول به هندی‌ها اجازه تجارت در ایران را نمی‌داد. این افراد در دوره حکومت شاه‌صفی و شاه‌عباس دوم برای تجارت در ایران ساکن شدند. علت مخالفت شاه‌عباس با آنها رباخواری ایشان بود و اگر آزاد گذاشته می‌شدند، تمام نقدینه ایران را تصرف می‌کردند. هندی‌ها پول را از متمولان و بزرگان به صدی شش می‌گرفتند و صدی هشت یا نه قرض می‌دادند.

شاه‌عباس جهت جلوگیری از خروج نقدینه ایران با فعالیت آنها مخالفت می‌کرد.

سکونت آنها در ایران باعث شد که در دوره شاه سلیمان از ارزش پول ایران کاسته شود؛ تا جایی که هیچ کس حاضر نباشد کالای خود را به ایران بیاورد و در برابر آن پول مس ایران را دریافت کند. هندی‌ها سکه‌ها را از ایران خارج می‌کردند و همین عامل باعث پایین آمدن ارزش سکه‌های ایران شده بود. بازرگانان ایرانی با کشتی‌های هلندی و انگلیسی کالاهای خود را به هندوستان می‌بردند و کالاهای خریداری‌شده را نیز با کشتی‌های آنها از هندوستان به ایران حمل می‌کردند. میوه خشک که در آذربایجان به دست می‌آمد، به توکا و دیار بکر حمل می‌شد؛ شتر به ارمنستان و آناتولی فروخته می‌شد، گوسفند نیز تا استانبول می‌رفت. گوشت گوسفندی که در آناتولی و رومانی به مصرف می‌رسید از ایران می‌رفت و پول هنگفتی نیز به مملکت وارد می‌کرد. تجارت داخلی ایران را ایرانیان و یهودیان و تجارت خارجی را ارمنیان انجام می‌دادند.

تجارت پشم کرمان را زرتشتی‌ها انجام می‌دادند. از این پشم نوعی شال بافته می‌شد که به مصرف داخلی می‌رسید. لاجورد را ایرانیان از تاتارها می‌خریدند و قیمت زیادی برای آن می‌پرداختند؛ از لاجورد برای رنگ کردن کاشی‌ها استفاده می‌شد. نقره را از پرو وارد می‌کردند و طلا و نقره را از ژاپن.

صادرات مهم شهر قم میوه‌جات تر و خشک، به خصوص انار و کالاهایی مثل صابون، تیغه‌های شمشیر و ظروف سفالی سفید و لعابدار بود.پسته صادراتی ایران در این دوره در ملایر به عمل می‌آمد. بنا به نوشته جهانگردان، ایرانی‌ها جهت تجارت کالا تا دورترین نواحی سفر می‌کردند. وقتی که سفیر شاه سلیمان به نام محمدربیع به سیام سفر کرده بود ایرانیانی را دید که برای تجارت به این ناحیه رفته و در آنجا ساکن شده بودند. ارمنی‌ها کالاهایی مانند پنبه، پشم، چرم روسی، موم، کندر، ریوند، مشک، چرم دباغی شده، قالی، پارچه‌های ابریشمی زربفت و نقره‌بفت و انواع کالاهای تجاری را از طریق خاک روسیه به اروپا می‌بردند. بازرگانان روسی نیز پوست خز، سنجاب خاکستری، گراز، ماهی دندان‌دراز و چرم روسی را به ایران می‌آوردند. اما مهم‌ترین کالاهای صادراتی ایران را ابریشم تشکیل می‌داد. اروپاییانی که در امپراتوری عثمانی به تجارت مشغول بودند، مهم‌ترین کالایی را که از ارمنی‌ها می‌خریدند، ابریشم ایران بود. روس‌ها نیز ابریشم ایران را وارد می‌کردند. در مقابل ابریشم ایران که به کشورهای اروپایی صادر می‌شد، فلزاتی مانند قلع و مس و پارچه‌های انگلیسی، فرانسوی و هلندی که در ایران خریدار زیادی داشت به ایران وارد می‌شد. جان فرایر از بازاری به نام بازار ابریشم در اصفهان نام می‌برد. براساس نوشته این جهانگرد اروپایی در کنار بازار عمومی شهر، بازار جداگانه‌ای برای اجناس عالی مثل پارچه‌های ابریشم، مخمل و زرباف وجود داشت. قالی ایرانی که پشمی و ابریشمی بود و با تارهای طلایی و نقره‌ای بافته شده بود و فن بافت آن تنها در دست ایرانیان بود، در این بازار به فروش می‌رسید. او همچنین می‌نویسد که در این بازار، بازرگانانی از همه ملیت‌ها که برای تجارت به شهر اصفهان آمده بودند، دیده می‌شدند که کالاهای ساخت ایران را تا دورترین نقاط جهان می‌بردند.

در این دوره ابریشم از مهم‌ترین کالاهای تجارتی بود و در روابط حکومت صفویه با امپراتوری عثمانی و کشورهای اروپایی نقش مهمی ایفا می‌کرد و در افزایش درآمد حکومتی نیز محوریت داشت.

بخشی از یک مقاله بلند