گروه تاریخ‌ و اقتصاد: آمریکای شمالی دقیقا به علت پذیرش مشتاقانه تکنولوژی‌ها و پیشرفت‌های انقلاب صنعتی رونق گرفت. جمعیت آموزش دیدند و گسترش خط آهن در سراسر دشت‌های بزرگ به شدت در تضاد با چیزی بود که در آمریکای جنوبی اتفاق افتاد. این موضوع نمی‌تواند با اشاره به موهبت‌های جغرافیایی متفاوت آمریکای شمالی و جنوبی توضیح داده شود.نابرابری در جهان امروز تا حدود زیادی از گسترش ناموزون تکنولوژی‌ها و پذیرش آنها نشات می‌گیرد و تز دایاموند حاوی استدلال‌های مهمی در این خصوص است. برای نمونه، او به پیروی از ویلیام مک‌نیل، تاریخ‌نگار استدلال می‌کند که موقعیت شرقی- غربی اروپا و آسیا انتقال محصولات، حیوانات و نوآوری‌هایی از هلال حاصلخیز به اروپای غربی را امکان‌پذیر ساخت، در حالی که موقعیت شمالی- جنوبی قاره آمریکا موجب شد علم خط و نوشتن که در مکزیک ایجاد شده بود، به آند یا آمریکای شمالی نرسد. با این حال، موقعیت قاره‌ها نمی‌تواند توضیحی برای نابرابری جهانی امروزی ارائه کند.

گرچه صحرای آفریقا حتما مانعی مهم بر سر راه انتقال کالاها و ایده‌ها از شمال به جنوب صحرای آفریقا بود، این مانع درمان‌ناپذیر نبود. پرتغالی‌ها و بعدا سایر اروپایی‌ها در روزگاری که شکاف‌های درآمدی در مقایسه با امروز ناچیز بود، با سفرهای دریایی‌شان نابرابری‌های علمی را رفع کردند.

از آن پس، آفریقا هرگز عقب‌ماندگی‌اش را از اروپا جبران نکرد و برعکس، حالا شکاف درآمدی عمیق‌تری میان اکثر کشورهای آفریقایی و اروپایی وجود دارد. این را هم باید گفت که برهان دایاموند که موضوعش نابرابری‌های قاره‌ای است، فاقد تمهیدات کافی برای توضیح دادن تفاوت میان قاره‌ها- یکی از وجوه اساسی نابرابری در دنیای امروزی- است.

منبع: چرا کشورها شکست می‌خورند

دارون عجم اوغلو و جیمز ای. رابینسون

انتشارات دنیای اقتصاد