شهمیرزادی؛ احیاگر شناخت تمدن سیلک

دکتر صادق ملک‌شهمیرزادی زمانی به تپه‌های سیلک کاشان پا گذاشت که این تپه‌های باستانی تبدیل به زمین فوتبال و پیست موتورسواری شده بود و شب‌ها هم در تصرف حفاران غیرمجاز و مال‌خرهای آثار تاریخی بود. سال۱۳۸۰ بود که سیدمحمد بهشتی، رئیس وقت سازمان میراث فرهنگی، از دکتر ملک خواست تا برای پروژه احیا و نجات‌بخشی سیلک به کاشان بیاید. اما ملک شهمیرزادی پا گذاشتن بر تپه‌هایی را که هفتاد سال پیش از آن باستان‌شناس بزرگی چون رومن گیرشمن کشف کرده بود، سخت می‌دانست. او در این‌باره گفته است: «زمانی که انجام پژوهش نجات‌بخشی در سیلک توسط سیدمحمد بهشتی و ناصر چگینی به من پیشنهاد شد، با وجود آنکه تجربیات خوبی از کاوش میدانی و اطلاعات درخور توجهی از سیلک داشتم، ترسیدم که به این محوطه بروم؛ زیرا باستان‌شناسان خیلی مشهوری مانند گیرشمن قبلا در سیلک کار کرده بودند. به همین دلیل، دنبال بهانه بودم تا این کار را نکنم، پس چند شرط گذاشتم که در کمال ناباوری همه پذیرفته شد.»

تیم کاوش‌های باستان‌شناسی دکتر ملک از ۱۰دی ۱۳۸۰ تا ۱۰دی ۱۳۸۴ در سیلک به کاوش پرداختند و در این دوره بررسی باستان‌شناسی دشت کاشان و دامنه کوه‌های کرکس به شعاع ۳۰متر به مرکزیت سیلک‌، با مطالعه‌ حوزه‌های مختلف زمین‌شناسی‌، انسان‌شناسی‌، گیاه‌شناسی‌، زمین‌شناسی اقتصادی‌، معدن‌، معماری‌، زلزله‌شناسی‌، حفاظت و مرمت آثار، مطالعات گیاه‌های دارویی، طراحی اشیا و آثار، حفاظت در حین و پس از انجام کاوش پیگیری شد. این تیم با حضور ۱۶متخصص ایرانی و خارجی و به‌طور کلی، ۴۰نفر انجام شد و حاصل آن چاپ ۶کتاب بود. در میان نتایج کاوش‌ها، کشف زیگورات سیلک به‌عنوان قدیمی‌ترین زیگورات در مرکز ایران، کشف رودخانه باستانی در میان دو تپه شمالی و جنوبی و کشف قدیمی‌ترین روستای محصور در مرکز ایران در تپه شمالی، از بزرگ‌ترین دستاوردها بود.

اما دلیل ادامه نیافتن کاوش‌های سیلک در تمام این سال‌ها به سرپرستی دکتر ملک چه بود؟ شهمیرزادی در مصاحبه‌ای که سال۱۳۹۱ با «ایسنا» انجام داد، گفته بود از ۱۰دی‌ماه۱۳۸۴ دیگر پایم را به کاشان نگذاشتم؛ زیرا فعالیت‌هایی برای آزاد شدن ساخت‌و‌ساز در آنجا در حال انجام بود.

او در ابتدای طرح نجات‌بخشی سیلک در سال۸۰، خرید و فروش زمین و حتی دیوارکشی را به‌طور کل در آنجا ممنوع کرد و برای مردم توضیح داده شد که اینجا عرصه و حریم سیلک است و هیچ کسی حق ساخت‌و‌ساز یا درخت‌کاری ندارد. در همین راستا دکتر ملک نخست طرحی در سه مرحله برای سیلک تهیه کرد. در هر مرحله، پنج فصل کاوش باید انجام می‌شد که فقط مرحله نخست آن اجرایی شد. در آن طرح، بعد از پایان مرحله سوم کاوش باید یک مدرسه ‌میدانی برای باستان‌شناسی ایران در این مکان ایجاد می‌شد.

با پایان دوره اول و شروع ساخت و‌سازهای غیرقانونی در حریم سیلک، دیگر حضور ملک شهمیرزادی در کاشان محقق نشد و برنامه پنج‌ساله دوم و سوم هم ادامه نیافت. یکی از اعتراضات دکتر ملک در کاشان کشیدن سیم خاردار به دور دو تپه جنوبی و شمالی سیلک بود که این پیام را برای مردم و مسوولان داشت که حریم تپه‌های سیلک تنها همین دو نقطه هستند و می‌توان در اطراف آن ساخت‌و‌ساز غیرقانونی کرد و بعد با پرداخت جریمه به شهرداری، امتیاز آب و برق و گاز هم دریافت کرد. بی‌توجهی به حرایم سیلک در حالی صورت گرفت که به گفته این باستان‌شناس تا ۱۰۰سال دیگر هم می‌توان در سیلک کار باستان‌شناسی انجام داد.

به گفته دکتر ملک، در فصل سوم کاوش در محوطه سیلک کار تعیین عرصه و حریم محوطه انجام شد و آن زمان، همه اسناد این اقدام را در پایگاه سیلک به‌عنوان سند گذاشته شد؛ اما بعدها گفتند این اسناد گم شده است.

فنس‌کشی و‌ نصب سیم خاردار در اطراف دو تپه سیلک پس از پایان مرحله اول کاوش‌ها در اطراف سیلک آغاز شد و این امر بود که باعث اعتراض دکتر ملک شهمیرزادی و انصراف او از ادامه کاوش‌ها شد. در مصاحبه‌هایی که سال۹۱ انجام شد، در این‌باره گفت: «فنس کشیدن یعنی محدود کردن و محدود کردن محوطه‌ سیلک عملا یک زیان بزرگ باستان‌شناسی است. وقتی از حدود پنج سال پیش، دور محوطه را فنس کشیدند و هیچ عکس‌العملی دیده نشد و بعد از این مدت، هیچ صدایی از هیچ کسی درنیامد، اکنون گام دیگری در این زمینه می‌خواهد برداشته شود.

او همچنین تاکید کرد ‌که اگر سازمان میراث فرهنگی و گردشگری اقدام عاجلی نکند و این بازی سیم خاردارکشی را برنچیند، به‌طور قطع، فروش زمین‌ها و ساخت‌و‌ساز آغاز خواهد شد و از آن پس برای رفتن به تپه‌های ثبت‌شده در فهرست آثار ملی، باید از مردم اجازه گرفت.

این باستان‌شناس ۱۰سال قبل هشدار داده بود مسوول تخریب تپه «شورآور» با بولدوزر، تقسیم زمین‌های سیلک و کشیدن آب از آنها با موتور آب، ساخت یک ویلا در وسط دو تپه و کنار آثار رودخانه‌ای متعلق به ۷هزار سال پیش که حتی شهرداری به این ویلا امکانات آب، برق، گاز و تلفن داده است، کارشناسان میراث فرهنگی کاشان‌اند و این کارها باعث می‌شود مردم سیلک را که منبع گاه‌نگاری باستانشناسی ایران است، نشناسند. امروز پس از فوت کسی که تاریخ کاشان را با نام سیلک زنده کرد و اجازه نداد این تپه‌ها نابود شوند، اهمیت اصرار او بر حفظ حرایم یک محوطه تاریخی را می‌توان متوجه شد. ما با سیلک همان کاری را کردیم که با دکتر ملک کردیم. دور تپه‌ها فنس کشیدیم، چند پروژکتور نصب کردیم و در مناسبت‌های مختلف با آن عکس گرفتیم. یک خیابان فرعی را هم به نام دکتر ملک شهمیرزادی کردیم و به گمان خودمان دین مردم کاشان ادا شد. اما در واقعیت سیلک سال‌هاست با بی‌مهری در معرض ساخت‌و‌ساز غیرقانونی است و برای نجات‌بخشی و آزادسازی این حرایم نمی‌توان هیچ امیدی داشت و طرح‌های شهرداری و میراث تنها نوشدارویی پس از مرگ سهراب است.

افسوسی که باقی می‌ماند این است که با وجود هشدارهای کارشناسان و دلسوزان میراث، چقدر برای حفظ حرایم آثار تاریخی کاشان اهمیت قائل هستیم؟ تا چه حد از ساخت‌و‌ساز در اطراف بناهای تاریخی جلوگیری می‌شود؟ آیا فکر کرده‌ایم نابودی حرایم این آثار تاریخی، تیشه به ریشه کاشان می‌زند و سال‌ها بعد چیزی از این بناها برای آیندگان باقی نخواهد گذاشت؟ وضعیت امروز ساخت‌و‌ساز در جوار خانه بروجردی کاشان، تخریب خانه‌های مقدم و وثقی برای ساخت پارکینگ چارسو و... مشابه همان فنس‌کشی به دور تپه‌های سیلک در دهه هشتاد شمسی است.