منفورترین منبع چربی در جهان

 این امر منجر به آواره شدن افرادی شد که در آنجا کار می‌‌کردند و آنها را فقیر و مستاصل کرد. در قرن بیستم، بانک جهانی، روغن پالم را به‌عنوان راه‌حلی برای توسعه روستایی در آسیای جنوب‌شرقی و در سراسر مناطق استوایی اعلام کرد. تولید نخل روغنی توسط شرکت‌های مزرعه‌داری منجر به نابودی جنگل‌های بارانی و بیرون راندن کشاورزان به نام پیشرفت شد و نگرانی‌های جدیدی را درباره تجارت، زمین، حقوق کار، سلامت انسان و محیط زیست برانگیخت.

 از بردگی تا مراقبت از پوست

بیش از قرن‌هاست که روغن پالم، خوراکی اصلی از سنگال تا آنگولا بوده است. این روغن در دهه۱۵۰۰ به لطف کشتی‌هایی که در اقیانوس اطلس به تجارت برده مشغول بودند، وارد اقتصاد جهانی شد. در «گذرگاه میانی» اقیانوس اطلس، روغن نخل غذای ارزشمندی بود که بردگان را زنده نگه می‌داشت. تاجرانِ دهه۱۷۰۰ از روغن نخل برای «صاف، براق و جوان» کردن پوست اسیران پیش از فروش در حراج استفاده می‌کردند. در دهه ۱۶۰۰، اروپایی‌ها شروع به استفاده از روغن نخل برای تولید صابون کردند. آنها در دهه۱۷۹۰ روغن پالم را به پوست خود می‌زدند و ادعا می‌کردند که این روغن فواید پزشکی دارد. کارآفرینان بریتانیایی در دهه۱۷۹۰ شروع به تولید صابون با روغن پالم کردند و که رنگ و بوی مطلوب آن سبب محبوبیتش شد.

هنگامی که بریتانیا تجارت برده را در سال۱۸۰۷ لغو کرد، تاجران شروع به جست‌وجوی سایر محصولات قانونی برای فروش کردند. در دهه‌های بعد، بریتانیا تعرفه‌های روغن پالم را کاهش داد و کشورهای آفریقایی را تشویق کرد که بر تولید روغن پالم تمرکز کنند تا باعث ارزان‌تر و رایج‌تر شدن آن شود. در سال۱۸۴۰، روغن نخل در محصولاتی مانند صابون و شمع به جای روغن پیه یا نهنگ استفاده می‌شد. محبوبیت هر چه بیشتر روغن پالم، باعث از بین رفتن شهرت آن به‌عنوان یک کالای لوکس شد. صادرکنندگان با روش‌های صرفه‌جویی در کار (تخمیر و نرم‌شدن خرما) آن را ارزان‌تر کردند اگرچه نتایج نامطلوب بود. خریداران اروپایی نیز به نوبه خود از فرآیندهای شیمیایی جدید برای حذف بوی نامطلوب و رنگ آن استفاده کردند. نتیجه ماده‌ای سبک بود که می‌توانست جایگزین چربی‌ها و روغن‌های گران قیمت‌تر شود.

 استعمار روغن پالم

در اواخر دهه۱۸۰۰، صنعت جدیدی در حال بلعیدن روغن‌ها بود: مارگارین در سال۱۸۶۹ توسط شیمی‌دان فرانسوی هیپولیت مگ موریس اختراع شد و به زودی به یک رژیم غذایی اصلی برای طبقه کارگر در اروپا و آمریکای شمالی تبدیل شد. روغن پالم در ابتدا برای رنگ‌آمیزی مارگارین به رنگ زرد استفاده می‌شد؛ اما ازآنجاکه در دمای اتاق جامد می‌ماند و درست مانند کره در دهان ذوب می‌شد، یک ماده عمده عالی بود. دلا‌های مارگارین و صابون مانند ویلیام لور بریتانیایی به دنبال مقادیر بیشتری روغن خرمای تازه و خوراکی در مستعمرات اروپایی در آفریقا بودند. با این حال، جوامع آفریقایی اغلب از تحویل زمین به شرکت‌های خارجی امتناع می‌کردند؛ زیرا ساخت روغن با دست هنوز برای آنها سودآور بود. تولیدکنندگان روغن استعماری برای یافتن نیروی کار به اجبار دولتی و خشونت عریان متوسل شدند. در سال۲۰۲۰، بیش از ۲۰درصد از تولید روغن پالم توسط کمیسیون بهد اشتی برای روغن پالم پایدار تایید شده است. با این حال، با وجود سطح ممتاز این گواهینامه، نیمی از این روغن همچنان خریدارانی دارد که تمایلی به پرداخت حق بیمه ندارند.

شرکت‌های نخل روغنی در جنوب شرقی آسیا، جایی که صنعت جدیدی از مزارع ایجاد کردند، موفقیت بیشتری داشتند. حاکمان استعماری در آنجا به شرکت‌های مزرعه دسترسی تقریبا نامحدودی به زمین دادند. این شرکت‌ها از عبارت «coolies» استفاده می‌کردند -یک اصطلاح اروپایی تحقیرآمیز برای کارگران مهاجر از جنوب هند، اندونزی و چین، بر اساس کلمه هندی kuli، یک نام قبیله‌ای بومی، یا کلمه تامیلی kuli، برای «دستمزد»- که تحت قراردادهای اجباری، دستمزدهای پایین و قوانین تبعیض‌آمیز کار می‌کردند. درخت نخل روغنی نیز به خوبی با محل جدید خود سازگار شد. درحالی‌که درختان نخل پراکنده در مزارع آفریقا به ارتفاعات بالایی می‌رسند، در آسیا، درختان نخل معمولا به‌دلیل چیدمان منظم‌تر در مزارع تنگ، کوتاه ماندند. تا سال۱۹۴۰، مزارع در اندونزی و مالزی بیشتر از تمام آفریقا روغن پالم صادر می‌کردند.

 یک هدیه طلایی؟

زمانی که اندونزی و مالزی پس از جنگ جهانی دوم مستقل شدند، شرکت‌های مزرعه‌داری دسترسی به زمین‌های ارزان را حفظ کردند. مقامات اندونزیایی روغن پالم حاصل از صنعت کشت و زرع سریع‌الرشد را «هدیه‌ای طلایی به جهان» خواندند. مصرف روغن پالم با کاهش رقبا افزایش شدیدی یافت: ابتدا ظهور روغن نهنگ در دهه۱۹۶۰، سپس چربی‌هایی مانند پیه و خوک. در دهه‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰، نگرانی‌های بهداشتی درباره روغن‌های استوایی مانند نارگیل و نخل، باعث کاهش تقاضا در اروپا و آمریکای‌شمالی شد؛ با این حال، در کشورهای در حال توسعه، از روغن نخل برای سرخ کردن و پخت و پز استفاده می‌شد. با افزایش تقاضا، مزارع روغن برای تامین فعالیت‌های خود گسترش یافتند و توسط کارگرانی از اندونزی، فیلیپین، بنگلادش، میانمار و نپال که اغلب دستمزد ناچیزی دریافت می‌کردند و در معرض همان اعمال توهین‌آمیز دوران استعمار بودند، چرخ‌های سرمایه‌داری هار را در مسیر استثمار چرخاندند.

در دهه۱۹۹۰، قانون‌گذاران در ایالات متحده و اروپا تصمیم گرفتند چربی‌های ترانس ناسالم را در غذاها ممنوع کنند. متاسفانه این امر باعث شد تا تولیدکنندگان به روغن پالم به‌عنوان جایگزینی ارزان و موثر روی آورند. از سال۲۰۰۰ تا ۲۰۲۰، واردات روغن نخل اتحادیه اروپا بیش از دو برابر شده؛ درحالی‌که واردات آمریکا تقریباً ده برابر شده است. با وجود این، بسیاری از مصرف‌کنندگان حتی متوجه این تغییر نشدند. روغن پالم روغنی بسیار مقرون به صرفه است و کاربردهای جدیدی برای آن در صابون‌ها و لوازم آرایشی و همچنین تولید بیودیزل یافت شده است. با این حال، تحقیقات جدید نشان می‌دهد که بیودیزل آسیایی ساخته‌شده از درختان خرما که در زمین‌های تازه پاک‌سازی‌شده رشد کرده‌اند، در واقع باعث انتشار بیشتر گازهای گلخانه‌ای به جای کاهش آن می‌شود. اتحادیه اروپا سوخت‌های زیستی روغن پالم را به‌دلیل پتانسیل تخریب جنگل‌ها متوقف می‌کند. اندونزی بدون شک در تلاش است تا محتوای روغن پالم را در بیودیزل خود که به‌عنوان «دیزل سبز» به بازار عرضه می‌کند، افزایش دهد تا دیگر سوخت‌های زیستی مبتنی بر نخل تولید کند.

 تحریم یا اصلاح؟

امروزه، مزارع نخل روغنی وجود دارد که مساحتی وسیع‌تر از کانزاس را پوشش می‌دهد. این صنعت به رشد خود ادامه می‌دهد و این مزارع در آسیا متمرکز شده‌اند؛ اما در آفریقا و آمریکای لاتین در حال گسترش هستند. در سال۲۰۱۹، تحقیقاتی که توسط یک شرکت در جمهوری دموکراتیک کنگو انجام شد، شرایطی خطرناک و شیوه‌های کاری نامناسبی را رصد کرد که بازتاب پروژه‌های روغن نخل در دوران استعمار بود. این وضعیت نشان‌دهنده نیاز به یک ابتکار جهانی برای رسیدگی به موضوع استثمار کارگران در صنعت روغن نخل است.

حیوانات در حال انقراض مورد توجه بسیاری از رسانه‌ها بوده‌اند. به گفته اتحادیه بین‌المللی حفاظت از طبیعت، پاک‌سازی جنگل‌های استوایی برای کشت نخل‌های روغنی، نزدیک به ۲۰۰گونه در معرض خطر انقراض از جمله اورانگوتان، ببر و فیل جنگلی آفریقایی را تهدید می‌کند. بسیاری از طرفداران معتقدند که اجتناب از روغن پالم راهکاری مناسب نیست؛ چراکه می‌توان آن را با روغن‌های دیگری که برای محیط زیست بهتر هستند جایگزین کرد. اتحادیه بین‌المللی حفاظت از طبیعت (IUCN) یکی از این مدافعان است؛ زیرا معتقد است همه روغن‌ها در زنجیره غذایی جای خود را دارند. طرفداران پالم روغنی استدلال می‌کنند ازآنجاکه نخل روغنی بسیار پربار است، تغییر به سایر محصولات روغنی می‌تواند آسیب زیست محیطی بیشتری را به همراه داشته باشد؛ زیرا به زمین بیشتری نیاز دارد.

روش‌های بسیار پایدارتری برای تولید روغن پالم نسبت به روشی که در حال حاضر انجام می‌شود وجود دارد. تعدادی از تکنیک‌های آگروفارستری در مقیاس کوچک که به‌طور سنتی توسط جوامع آفریقایی و آفریقایی‌تبار در آمریکای جنوبی استفاده می‌شود، نسبت به روش‌های فعلی سازگارتر با محیط‌زیست و مقرون به صرفه‌تر هستند. آیا مصرف‌کنندگان به اندازه کافی به پایداری اهمیت می‌دهند که برای آن حق بیمه پرداخت کنند؟ در حال حاضر، بیش از ۲۰درصد از روغن پالم تولیدشده در سال۲۰۲۰ توسط میزگرد برای روغن پالم پایدار، یک سازمان غیرانتفاعی که شامل تولیدکنندگان و پردازشگران روغن پالم، تولیدکنندگان کالاهای مصرفی، خرده‌فروشان، بانک‌ها و گروه‌های مدافع است، تایید شده است. با این حال، به‌نظر می‌رسد که اکثر مصرف‌کنندگان هنوز مایل به پرداخت حق بیمه برای پایداری نیستند. این به آن معناست که جوامع و اکوسیستم‌های آسیب‌پذیر همچنان هزینه‌های روغن نخل ارزان را متحمل می‌شوند.

منبع: http:/ / www.greenbiz.com