رسمی شدن تشیع در ایران
شاه اسماعیل با عزمی راسخ به رسمی کردن مذهب تشیع پرداخت و خود را مامور انجام این کار میدانست. صفویه پیش از آن به مدت دو قرن در کار تبلیغ تشیع بود. با این حال مشاوران و کارگزاران اسماعیل سخت از عواقب این امر بیمناک بودند. این در حالی بود که دشمنان داخلی و خارجی علیه وی صفآرایی کرده و به نظر میرسید هیچکس قصد ندارد اجازه دهد تا آنچه اسماعیل در سر دارد، عملی شود. در این میان اما مبحث خواب و رویا تاثیری چشمگیر داشت. روشن است که این تغییرات مذهبی همراه با آرامش و به سهولت میسر نبود. البته بخشهایی از جمعیت ایران بنابر شناخت قبلی و عدم تمایل به درگیری با حکومت پذیرای مذهب جدید شدند.
شاه اسماعیل با عزمی راسخ به رسمی کردن مذهب تشیع پرداخت و خود را مامور انجام این کار میدانست. صفویه پیش از آن به مدت دو قرن در کار تبلیغ تشیع بود. با این حال مشاوران و کارگزاران اسماعیل سخت از عواقب این امر بیمناک بودند. این در حالی بود که دشمنان داخلی و خارجی علیه وی صفآرایی کرده و به نظر میرسید هیچکس قصد ندارد اجازه دهد تا آنچه اسماعیل در سر دارد، عملی شود. در این میان اما مبحث خواب و رویا تاثیری چشمگیر داشت. روشن است که این تغییرات مذهبی همراه با آرامش و به سهولت میسر نبود. البته بخشهایی از جمعیت ایران بنابر شناخت قبلی و عدم تمایل به درگیری با حکومت پذیرای مذهب جدید شدند.
با این حال گذشته از کارکردهای مذهبی تشیع در تاریخ ایران، این امر موجب شد تا یک عنصر همگون هویتی در تمامی سرزمینهای تحت تصرف صفویان پدید آید و به واسطه آن نوعی دیگریسازی در برابر قدرت مسلط آن روزگار در جهان اسلام یعنی عثمانیان پدید آید. درحالیکه امپراتوری عثمانی در حال گسترش مداوم قلمرو خود بود و تمامی سرزمینهای اسلامی را ملک خود میدانست و حاکمان آن را از توابع خود، حکومت صفویه ضمن این اقدام توانست ایران را از این دستاندازی نیز نجات دهد و نوعی آگاهی ملی مبتنی بر تشیع در میان ایرانیان پدید آمد. با این حال رسمیت یافتن تشیع در کشور بخشی از این فرآیند بود؛ ولی ازآنجاکه این مذهب برای قرنها در اقلیت قرار داشت و ادبیات سیاسی پیرامون آن برای قرار گرفتن در حکومت به اندازه کافی نضج نیافته بود کار دیگر به خدمت گرفتن اشخاصی به منظور اشاعه و بسط تشیع در قالب جدید بود. بنابراین به دستور شاه اسماعیل شماری از علما و روحانیون شیعه از سوریه و جبل عامل به ایران وارد شدند تا کار رسیدگی به امور قضایی و فقهی را انجام دهند و از این پس شماری از مناصب مذهبی وابسته به دربار نیز پدید آمدند تا کمبودهای موجود در این رابطه مرتفع شود و دو بازوی دینی و دنیوی برای اداره حکومت پدید آید.
منبع: به تلخیص از کتاب ایران عصر صفوی اثر راجر سیوری.
ارسال نظر