۱۹ آوریل سال دوم میلادی سنای روم تصویب کرد که برای جنگ قریب‌الوقوع با ایران، ۱۰ هزار مرد «فرانک» اجیر شوند و به‌جای انتقال با کشتی از طریق بنادر ایتالیا، از راه دانوب و دریای سیاه خود را به آسیا برسانند. فرانک‌ها که نام کشور فرانسه از آنان گرفته شده است در آن زمان در جنوب آلمان به‌سر می‌بردند که بعدا به فرانسه سرازیر شدند. ژرمن‌ها (اقوام آلمانی) با اینکه قرن‌ها زیر سلطه رومیان بودند حاضر نمی‌شدند به‌صورت «برده رومی» با ایرانیان وارد جنگ شوند. بسیاری از آن فرانک‌هایی که طبق مصوبه آوریل سال ۲ میلادی به جبهه ایران فرستاده شده بودند، در جنگ با ایران اسیر یا کشته شدند و تنها چند صد تن از آنان موفق به بازگشت شدند و همین عده تلاش کردند شیوه‌های جنگی ایرانیان را به فرانک‌ها بیاموزند که تیراندازی در جهت مخالف تاخت اسب یکی از این فنون بود. این فرانک‌ها تعریف کرده بودند که سربازان ایرانی دو دسته‌اند، یک دسته سواره نظام سبک و دسته دیگر مرکب از پیاده و سوار سنگین اسلحه. سربازان سنگین اسلحه ایرانی کلاهخودهای فلزی مشابه آنچه رومیان (به اقتباس از نظامیان یونان قدیم) به‌کار می‌برند بر سر می‌گذارند. تیغه‌ای بر فرق این نوع کلاه‌خود تعبیه شده که سرباز با سر خود هم می‌تواند اعضای بدن سرباز طرف مقابل را هدف قرار دهد؛ در قرن گذشته نمونه‌ای از این کلاهخود در ویرانه‌های نسا، نزدیک عشق‌آباد به دست آمد که اکنون در موزه این شهر نگهداری می‌شود.